مانند اين روايت را احمد بن حنبل نيز از ابن عباس آورده است.
___________________________________ مسند احمد 293:1.
همچنين حاكم، از دو طريق، از انس از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود: «براى تو از زنان عالم (در فخر و شرف)، مريم و خديجه و فاطمه و آسيه كفايت مى كنند»
___________________________________ مستدرك الصحيحين 157:3.
احمد بن حنبل نيز، حديث گذشته را از انس ياد مى نمايد.
___________________________________ مسند احمد 135:3.
ابن حجر، به اسناد خود از ابوهريره روايت مى كند كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: اولين كسى كه، وارد بهشت مى شود فاطمه (عليهاالسلام) است.»
___________________________________ لسان الميزان 16:4.
اين حديث را ابوصالح موذن در مناقب فاطمه (عليهاالسلام) آورده است. متقى هندى نيز نقل آن پرداخته، و مى افزايد: «مثل او (فاطمه عليهاالسلام) در اين امت، مانند مريم در بنى اسرائيل است.»
___________________________________ كنزالعمال 119:6.
ابوالحسن احمد بن ميمون در فضائل على (عليه السلام)، و ذهبى به سند خود از ابوهريره- با اشاره به نقل آن توسط ابوصالح مؤذن در مناقب فاطمه عليهاالسلام
___________________________________ ميزان الاعتدال 131:2.
ابن حجر هيثمى، از عبدالله بن مسعود نقل نموده كه گفت:... از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه در مسير غزوه ى تبوك مى فرمود:
«خداوند، مرا امر نمود كه فاطمه (عليهاالسلام) را به ازدواج على (عليه السلام) درآورم. من چنين نمودم. جبرئيل گفت: خداى تعالى بوستانى از لولو ساخته است كه بين قطعات آن، پاره هاى ياقوت در
رشته هاى طلايى مى باشد. سقفهاى آن، از زبرجد سبز است. و طاقهايش از لولوهايى، كه بر سر آنها ياقوت مى باشد. خداوند در آن قصر، غرفه هايى پديد آورده:
غرفه اى از نقره، غرفه اى از طلا، غرفه اى از مرواريد، غرفه اى از ياقوت و غرفه اى از زبرجد. سپس چشمه هايى در اطراف آن قرار داده، كه بر آنها سايبانهايى از مرواريد كه در زنجيرها (يى طلايى) است. انواع درختان گرد آن را گرفته اند. بر هر شاخه اى سايبانى است. و در زير هر سايبان، تختى از مرواريد سفيد، كه بر آن پارچه هاى ديبا گسترده اند. فرش زمين آن نيز زعفران مى باشد. بوى مشك و عنبر، سراسر آنجا به مشام مى رسد. در زير هر سايبانى، حوريه (يا حوريه هايى) قرار دارند. هر يك از آن سايبانها (كه تالار و سرسرايى است) صد در دارد، كه بر هر در، دو نگهبان و دو درخت است.
در هر يك از اين سايبانها، فرش (يا بسترى) گسترده مى باشد. بر گرد اينها آيه الكرسى نوشته شده است.
پيامبر مى فرمايد: به جبرئيل گفتم: اين باغ و بوستان را، خدا براى كه ساخته؟ گفت: اين تحفه ى خداوند براى دخترت فاطمه و على بن ابيطالب (عليهماالسلام) مى باشد»
___________________________________ مجمع الزوائد 204:9.
درباره ى اينكه آتش جهنم بر فاطمه عليهاالسلام و نسل و فرزندان حضرتش حرام مى باشد، احاديثى وارد شده است.
حاكم نيشابورى، از عبدالله بن مسعود روايت مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «بدرستى كه فاطمه عفاف خود را محفوظ داشت، پس خداوند ذرّيه ى او را بر آتش حرام ساخت.»
___________________________________ مستدرك الصحيحين 152:3.
اين حديث صحيح مى باشد. و ابونعيم نيز، آن را روايت نموده است.
___________________________________ حليه الاولياء 188:4.
___________________________________ كنزالعمال 219:6.
___________________________________ ذخائرالعقبى /48.
همچنين متقى هندى، از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت نموده كه به دخت اطهر خود فرمود: «بدرستى كه خداى تعالى، تو و فرزندانت را به آتش عذاب نمى كند.»
اين روايت را طبرانى از ابن عباس نيز آورده است.
___________________________________ كنزالعمال 219:6.
___________________________________ برخى از مصادر اين مبحث، در فصل دوم بخش اول (ذيل نام مبارك «فاطمه») گذشت. برخى ديگر از اين مصادر:
1- احقاق الحق ج 10 ص 133- 123 و ج 19 ص 63- 62 و 59- 57.
2- فضائل الخمسه ج (2) ص 74- 73.
3- الغدير ج 2 ص 62- 61، و ج 3 ص 176- 175 و 296- 294.
4- عوالم العلوم ج 11 ص 311- 308.
5- بحارالانوار ج 43 ص 234- 228.
بخشى ديگر از روايات مربوط به ورود آن بانوى بزرگوار عليهاالسلام به محشر، دادخواهى او از خون به ناحق ريخته ى فرزند برومندش حضرت سيدالشهدا عليه السلام است، كه چون مؤلف محترم قدس سره به اين مبحث اشاره نكرده اند، بعضى از مصادر اين مبحث را مى آوريم:
1- احقاق الحق ج 10 ص 163- 162 و ج 19 ص 74- 73.
2- عوالم العلوم ج 11 ص 324- 315.
شيعيان و دوستداران على و فاطمه و فرزندان اين دو بزرگوار عليهم السلام كه پيرو آنان باشند، اهل بهشتند، و در روز جزا در پى سروران خود وارد ميهمانخانه ى الهى مى شوند.
حاكم نيشابورى از على عليه السلام روايت مى كند كه فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه و آله مرا خبر داد كه اولين كسانى كه وارد بهشت مى شوند، من و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام هستيم. گفتم: اى رسول خدا، دوستداران ما چگونه اند؟ فرمود: آنان در پى شمايند.»
___________________________________ مستدرك صحيحين
حاكم گويد: اين روايتى صحيح است، كه بخارى و مسلم آن را نقل نكرده اند. ذهبى و ابن حجر
___________________________________ الصواعق المحرقه /91.
ترمذى به اسناد خود از امام موسى كاظم عليه السلام، و ايشان از پدران گرام خود نقل مى كنند كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه و آله دست حسن و حسين عليهماالسلام را گرفت و فرمود: هر كه
مرا دوست بدارد و نسبت به اين دو پدر و مادرشان عليهم السلام محبت ورزد، در روز قيامت، در درجه ى من خواهد بود.»
___________________________________ صحيح ترمذى 301:2.
ابوعيسى گويد: اين حديثى نيكو است، كه آن را جز از جعفر بن محمد (امام صادق عليه السلام) نمى شناسيم.
روايت گذشته را، احمد بن حنبل
___________________________________ مسند احمد 77:1.
___________________________________ كنزالعمال 217:6.
ابن حجر هيثمى، به سند خود از ابوهريره از على بن ابى طالب عليه السلام روايت مى كند كه فرمود: «به حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشتم: كداميك از ما را شما بيشتر دوست داريد: من يا فاطمه را؟ فرمود: فاطمه از تو نزدم محبوبتر است، و تو از او نزدم عزيزتر مى باشى! گويى تو را مى بينم، كه بر حوض من هستى، و مردم را از آن ميرانى. و بر آن حوض، آبريزهايى است به شمار ستارگان آسمان، و من و تو و حسن و حسين و فاطمه عليهم السلام و عقيل و جعفر، برادروار در بهشت بر تختهايى روبروى يكديگر قرار داريم، و تو و شيعيانت در بهشت هستيد. سپس رسول خدا اين آيه را تلاوت نمود: اخوانا على سرر متقابلين: برادرانه بر تختهايى روبروى هم قرار دارند.»
___________________________________ مجمع الزوائد 173:9، سوره ى حجر، آيه ى 47.
اين روايت را طبرانى در «الاوسط» نيز نقل نموده است.
ابن حجر، از مناقب احمد بن حنبل نقل مى كند كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «آيا راضى نيستى كه تو و او (يعنى
فاطمه عليهاالسلام) در بهشت باشيد، و حسن و حسين عليهماالسلام و ذرّيه ى ما پشت سرمان باشند، و همسران ما در پى ذرّيه ى ما، و شيعيانمان در سمت راست و چپمان قرار گيرند.؟»
___________________________________ الصواعق المحرقه /196.
اين روايت را محب طبرى نقل كرده، و گويد: احمد در مناقب و ابوسعد در «شرف النبوه» آن را وارد ساخته اند.
___________________________________ الرياض النضره 209:2.
همچنين محب طبرى از على عليه السلام روايت نموده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «خاندان من و دوستداران ايشان از امتم، مانند اين دو انگشت دستم، وارد بهشت مى شوند.»
___________________________________ ذخائر العقبى /18.
ملا، آن را در كتاب خود وارد ساخته است.
ابن حجر، از تفسير ثعلبى، به اسنادش از زيد بن على از پدرش امام سجاد از جدش اميرالمؤمنين (عليهم السلام) نقل مى كند كه فرمود:
«به حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله، از حسد مردم نسبت به خود شكوه نمودم. فرمود: آيا خشنود نيستى كه چهارمين تن از چهار فردى باشى، كه پيش از همه وارد بهشت مى شوند: من و تو و حسن و حسين؟ و همسران ما در سمت راست و چپ ما، و ذرّيه ى ما در پشت سر همسران ما، و شيعيانمان در پى ما و ذرّيه ى ما قرار مى گيرند.»
___________________________________ الصواعق المحرقه /174.
ابن حجرز روايتى ديگر در اين باره، از مناقب احمد بن حنبل و طبرانى نقل نموده، كه با اندكى اختلاف، شبيه روايت گذشته است.
___________________________________ الصواعق المحرقه /159.
___________________________________ روايات فراوانى در اين مبحث وارد شده، كه عمده ى آنها را در بحارالانوار ج 68 ص 81- 1 و 148- 98 مى توان يافت.
سپاس خداى تعالى را، كه ما را به اتمام كتاب فضائل صدّيقه ى طاهره فاطمه ى زهرا صلوات الله عليها و على ابيها و بعلها و بنيها موفّق داشت. تاريخ پايان كتاب، دهم ماه شعبان سال 1377 ق، به دست مولف آن، اميدوار عفو پروردگار، عبدالرزاق فرزند سيد حسن بن سيد ابراهيم كمونه ى حسينى نجفى، كه خدا او و پدر و مادرش را مورد آمرزش خود قرار دهد.
سلام و درود بر بنده ى برگزيده اش، سالار پيامبران، محمد؛ و سلام و درود بر خاندان پاك و پيراسته ى حضرتش باشد.
بسم الله الرحمن الرحيم
آنچه در اين بخش از مجموعه مى خوانيد، رساله ى «اليد بيضاء فى نكت اخبار مناقب الزهرا عليهاالسلام» است. اين رساله، كه خود، دومين جزء از كتاب «انوار المواهب فى نكت اخبار المناقب» را تشكيل مى دهد، از آثار مرحوم آيه الله حاج شيخ على اكبر نهاوندى است.
در اين مختصر، بررسى و گذرى كوتاه در زندگى نويسنده و آثار علمى ايشان داريم. مرحوم آيه الله حاج شيخ على اكبر بن محمد حسين نهاوندى رضوان الله عليه در سال 1278 هجرى قمرى متولد شد. تحصيلات مقدماتى را در بروجرد و اصفهان گذراند. در سال 1299 به عراق رفت. و تا سال 1308 در سامراء بود. سپس به نجف منتقل شد. و تا ذيعقده ى 1317 در نجف، در خدمت اساتيد استفاده علمى مى نمود. سپس به ايران مراجعت كرد. و ابتدا 2:5 ماه در تبريز، و سپس تا سال 1322 در نهاوند مقيم بود از سال 1323 در تهران بود، تا سال 1328 كه به مشهد رفته، و رحل اقامت در آن شهر افكند. در طول اقامت در مشهد، در سال 1332 به حج بيت الله الحرام مشرف شد، كه تفصيل اين سفر را در ضمن كتاب حاضر نوشته است. زندگى ايشان تا پايان عمر در مشهد مقدس گذشت. و در 19