بانوان نمونه از نگاه وحى (3)

حسين غفارى

نسخه متنی
نمايش فراداده

بانوان نمونه در نگاه وحى(2)

بانوان اسوه

حسين غفارى

كارسازى و يارى‏رسانى

روابط اجتماعى و چگونگى پيوند ميان اعضاى امت اسلامى، از موضوعاتى است كه مورد توجه ويژه قرآن كريم قرار گرفته و در آيات متعددى به بحث در اين باره پرداخته است، از اين‏رو مبانى و اصولى به بشر ارائه كرده است كه برخى از آن مبانى از اهداف رسالت پيامبران به شمار مى‏آيد. «عدالت و احسان‏» و «اخوت و برادرى‏» دو نمونه اين اصول‏اند.

از اين مبانى مى‏توان اصل «ولايت‏» يا «كارسازى و يارى‏رسانى‏» را نيز نام برد، كه خداوند رعايتش را از ويژگيهاى زنان و مردان نمونه برشمرده است. آنجا كه مى‏فرمايد: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض‏» مردان و زنان مؤمن كارسازان و ياوران همديگرند.

براى فهم بهتر معنا و پيام آيه شريفه يادآورى اين نكته ضرورى است كه: برخى از مترجمان معاصر واژه «اولياء»، را به غلط، دوستداران ترجمه كرده‏اند در حالى كه «اولياء» از ماده «ولايت‏» به كسر «واو» به معناى يارى‏رسانى است و يا از ريشه «ولايت‏» به فتح «واو» به معناى سرپرستى و كارسازى است. ازاين رو مفسران ژرف‏انديش - از شيعه و سنى - واژه «اولياء» را در آيه شريفه به معناى «كارسازان‏» يا «ياوران‏» تفسير كرده‏اند. كارسازى چنان فراگير است كه، حضور در عرصه كارزار و جهاد را نيز شامل خواهد بود. همان‏گونه كه; زنان مسلمان صدر اسلام در صحنه جنگ حضور مى‏يافتند يا در پشت جبهه‏ها به يارى رزمندگان شتافته، براى حمل مجروحان، مداواى آنان و تهيه غذا، سلاح و ديگر نيازهاى جهادگران مى‏كوشيدند; تا آنجا كه برخى در زمره شهداى اسلام قرار گرفتند.

مرحوم طبرسى در كتاب شريف «مجمع‏البيان‏» از حضور نظامى زنان صدر اسلام چنين ياد مى‏كند: «مردان و زنان مؤمن، ياور يكديگر بودند كه به يارى هم مى‏پرداختند تا جايى كه; زنان تمامى وسايل سفر جنگ را براى همسرانشان فراهم مى‏كردند و در غياب آنان، به حفاظت از منافعشان مى‏پرداختند و همگى (مردان و زنان) چون «يدى واحد» عليه دشمنان بودند.»

آزاديخواهى و عدالت‏طلبى

يكى از زنان نمونه كه مورد توجه قرآن كريم قرار گرفته، همسر با ايمان و شجاع فرعون است كه خداوند از او به عنوان الگويى مثال‏زدنى براى زنان و بلكه براى تمامى انسانها ياد كرده و او را چنين ستوده است: «و ضرب الله مثلا للذين امنوا امرات فرعون اذ قالت رب ابن لى عندك بيتا فى الجنة و نجنى من فرعون و عمله و نجنى من القوم الظالمين‏» و خدا براى كسانى كه ايمان آورده‏اند، زن فرعون را مثل آورده است: آنگاه كه گفت: پروردگارا، در بهشت‏براى من و در نزد خويش خانه‏اى بساز و مرا از (شر) فرعون و كردار او، و ستمكاران رها ساز.

بر اساس اين آيه شريفه، همسر فرعون، در آرزوى جامعه‏اى متعادل و به دور از ظلم بوده، رهايى از محيط آلوده به ستم و حكومت مبتنى بر ظلم را، مطلوب خود مى‏دانست.

بنابراين، زن شايسته در نگاه وحى، فردى انقلابى، ظلم‏ستيز و بيزار از جامعه آلوده به ستم و حكومت مبتنى بر ظلم است. و در جستجوى جامعه مبتنى بر عدالت‏بر خواهد آمد.

پرداخت زكات

هفتمين مورد از ويژگيهاى زن نمونه، پرداخت زكات و اداى فريضه مالى است. اين فريضه در حقيقت انتقال بخشى از امكانات توانمندان به تهيدستان و تامين نيازهاى جامعه است. در قرآن كريم از اين فريضه چنين ياد شده است: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يقيمون الصلاة و يؤتون الزكوة‏» مردان و زنان مؤمن كارسازان و ياوران همديگرند، كه، امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند، نماز بر پا مى‏دارند و زكات مى‏پردازند.

بنابراين زن آرمانى در قرآن كسى است كه به فريضه اقتصاديش نيز عمل كند و قسمتى از اموالش را به عنوان واجب مالى پرداخت نمايد.

انفاق و پرداخت صدقه

بانوى نمونه در نگاه وحى، در برابر فقر و نيازمنديهاى جامعه نه تنها بى‏تفاوت نيست، بلكه علاوه بر پرداخت زكات، خمس و ديگر واجبات مالى، بخشى از اموال و درآمدهايش را به فقرزدايى از جامعه و تامين نيازهاى عمومى اختصاص مى‏دهد. بگونه‏اى كه اين عمل به صورت بخشى از برنامه زندگى او در مى‏آيد. از اين‏رو خداوند متعال از آنان با عنوان «صدقه‏پردازان‏» و «وام‏دهندگان به خدا» ياد كرده، مى‏فرمايد: «ان المصدقين و المصدقات و اقرضوا الله قرضا حسنا يضاعف لهم و لهم اجر كريم‏». بى‏گمان مردان و زنان‏صدقه‏دهنده و آنان كه به خدا وام دادند «وامى نيكو»، به آنان دو چندان، افزون، داده شود و ايشان فزونى گرانمايه دارند.

تعبير زيبايى كه در اين آيه شريفه به كار رفته، شايان توجه است. خداوند انفاق زنان مؤمن و انفاق‏كننده را، قرض به خدا - آن هم قرضى نيكو - تلقى كرده است كه نه تنها اصل مال از بين نمى‏رود بلكه چندين برابر آن از سوى خدا به آنان عطا مى‏شود.

ايثار

ديگران را بر خويشتن ترجيح دادن يكى ديگر از ويژگيهاى زن نمونه در قرآن است. اين خصلت، از برترين ارزشهاى انسانى به شمار مى‏آيد و همه انسانها، در طول تاريخ با تمام تفاوتها از آن به عنوان ارزشى مقدس ياد كرده‏اند. خداوند متعال بانوان نمونه را به عنوان «انسانهاى ايثارگر» ياد مى‏كند كه بخشى از اموال خود را براى رفع محروميت از جامعه انفاق مى‏كنند و آسايش ديگران را بر آسايش و راحتى خويش مقدم مى‏دارند. به موردى از ايثارگريهاى زن نمونه كه در قرآن آمده است مى‏توان اشاره كرد: «والذين تبوء و الدار و الايمن من قبلهم يحبون من هاجر اليهم و لا يجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا يؤثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصة و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون‏». و نيز كسانى كه در سراى هجرت و ايمان، مدينه، پيش از ايشان جاى گرفته‏اند - انصار كه در ديار خود ايمان آوردند -، هر كه را به سوى آنان هجرت كرده است، دوست مى‏دارند و در سينه‏هاى خويش از آنچه به آنان (مهاجران) داده شده نيازى، تنگى و حسدى، نمى‏يابند و آنان را بر خويش برمى‏گزينند. هر چند كه خود بدان‏نيازمند باشند، و هر كه از بخل خويش نگاه داشته شود ايشانند رستگاران.

مفسران در شان نزول آيه شريفه آورده‏اند: شخصى به پيامبر اسلام(ص) عرض كرد: گرسنه‏ام. پيامبر(ص) دستور داد تا از منزل غذايى براى او بياورند. اما در منزل غذايى يافت نشد. حضرت فرمود: چه كسى امشب اين مرد را ميهمان مى‏كند؟ مردى از انصار اعلام آمادگى كرد و او را به منزل خويش برد. او نيز جز مقدار اندكى غذا كه براى كودكان خود فراهم كرده بود چيزى نداشت. همان را براى ميهمان آورد. در همان حال چراغ را خاموش كرده و خود مشغول كارى شد. ميهمان از آن غذا خورد و سير شد ولى آن زن و مرد شب را گرسنه به صبح رساندند. مرد انصارى خوشحال از اينكه از مهمانشان به خوبى پذيرايى كرده‏اند، شب را گرسنه به صبح رساندند. هنگامى كه به خدمت پيامبر خدا رسيدند حضرت نگاهى به آنان كرد و تبسمى فرمود. آنگاه آيه نهم از سوره حشر را تلاوت كرد و ايثار آنان را ستود.

مرحوم طبرسى صاحب تفسير «مجمع‏البيان‏» نوشته است; آن زن و مرد انصارى كه ايثار كردند - طبق سند صحيح - فاطمه و على(عليهماالسلام) بودند.

حاصل اينكه زنان شايسته در منظر قرآن، گرسنه مى‏مانند تا ديگران سير باشند، بى‏خانمان مى‏شوند تا ديگر مردمان صاحب سر پناه شوند، به زندان مى‏روند تا مردمشان در آزادى به سر برند، سيلى مى‏خورند تا ستمگران سيلى به صورت مظلومى نزنند و تيغ دشمن را به تن مى‏خرند تا تن رنجور ضعيفان در امان ماند.