مى توان گفت جاى پرسش باقى است ، لكن با اين توضيحاتى كه دادم ، پاسخ اينپرسش داده مى شودواللّه العالم .
شايد ذكر موقعيت و شخصيت امثال اين بزرگواران از سوى افرادى چون بنده،توهين به آنها باشد، لكن چون مناقشاتى از طرف بعضى نويسندگان شده است بهناچار چند جمله اى عرض مى شود .
نجاشىعباراتى را ذكر كرده كه دلالت دارد اين بزرگوار در حال ديندارى وشدّت تقيه و غايت بى اعتنايى به حيثيات دنيويه ماديه ، زندگى مى كرده است پس ازآن ، به ذكر خصوصيات و ويژگيهاى زندگى حضرت عبدالعظيم عليه السلام پرداخته است؛ بااين بيان كه :
1 كتاب خطب اميرالمؤمنين عليه السلام كه خطبه هاى اميرالمؤمنين عليه السلام را شامل بودهاست متأسّفانه اين كتاب در دست نيست و قبل از سيد رضى رضي الله عنه ـ رضى اللّه عنه ـموجود بوده است.
2 قال :
«حدثنا احمد بن محمد بن خالد البرقىقال: كان عبدالعظيم ورد الرّىهارباً من السلطان ؛ برقى كه از بزرگان محدثين بوده ، گفته است كهعبدالعظيم از دست سلطان جائر آن زمان فرار كرد و وارد رى شد».
1 احمد بن على بن احمد بن العباس بن محمد بن عبد اللّه بن ابراهيم بن محمد بن عبد اللّه النجاشى ،المتولد 1373 ، المتوفى 45 ، المستفاد منالكنى، ج 3 ، ص 199 . 2 كوفى الاصل و جدّش خالد در حال كوچكى همراه پدرش عبدالرحمن به (برق رود) فرار كردند كتبزيادى تأليف كرده (قريب 95 كتاب) ، احمد بن الحسين در تاريخ خود گفته : برقى در سال 274 ه .قوفات كرده و ابن ماجيلويه سال را انتخاب كرده است 280 از رجال النجاشى ص 56 ، طبع بمبئى .