با جاری کوثر (2)

محمود مهدی پور

نسخه متنی
نمايش فراداده

با جارى كوثر

با سپاس به آستان الهى «ماهنامه كوثر» در دومين گام به ساحل غدير رسيد و شوراى نويسندگان تدوين ويژه‏نامه غدير را تصويب كرد. گويى تقدير الهى اين است كه «كوثر» به غدير بپيوندد و قهرمان غدير، ساقى كوثر باشد. اين حسن تصادف حديثى را در ذهن، تداعى مى‏كند كه يادآورى آن براى شيفتگان مولا، شيرين و شنيدنى است:

شيخ صدوق - اعلى الله مقامه - از پيامبر گرامى نقل مى‏كند كه فرموده است:

من احب عليا لا يخرج من الدنيا حتى يشرب من الكوثر و ياكل من طوبى و يرى مكانه فى الجنة (1) هر كس على را دوست ارد، از دنيا نمى‏رود مگر آنكه از كوثر بنوشد و «ميوه درخت‏» طوبى ميل كند و جايگاه خويش را در بهشت مشاهده نمايد.

گفتگو از غدير، براى قبيله كوثر و شيعيان حيدر(ع) شعار يك روز نيست، زمزمه جاويد زندگى و چراغ پر فروغ شبهاى ظلمانى است. پرداختن به غدير، سخن گفتن از «وصيت‏نامه الهى - سياسى‏» پيامبر خداست و كدام مسلمان است كه در آرزوى ديدن و شنيدن مهمترين و واپسين پيام حضرت رسالت نباشد.

سخن گفتن از غدير، تلاوت و تفسير آيات قرآن و شنيدن آواى رساى محمد(ص) است و كدام مسلمان است كه از شنيدن كلام خدا و صداى آخرين رسول(ص) بگريزد؟

پژوهش و نگارش در قلمرو غدير، نه تنها گامى به سوى تفرقه نيست، بلكه غدير پژوهى نقطه مركزى وحدت امت اسلامى و عيد غدير روز «جشن برادرى‏» و بستن ميثاق اخوت اسلامى است. و حق همين است كه همه مسلمانان كه بر گرد كعبه طواف مى‏كنند و محمد(ص) را به رسالت‏باور دارند، در غدير گرد هم آيند، غاليان و تندروان به سوى اين بركه بركت آفرين باز گردند و كندروان و كوتاه‏فكران خود را به غدير برسانند و گوش جان به آواى گرم و دلنشين وحى بسپارند كه قرآن و محمد(ص) هر دو على(ع) را به عنوان شايسته‏ترين رهبر نشان مى‏دهند. و رسول رحمت 55 بار در آن خطابه تاريخى «معاشر الناس!» و «ايها الناس!» را فرياد مى‏زند و حاجيان را به ابلاغ آن پيام به همه عصرها و نسلها، فرا مى‏خواند.

جريان غدير خم، درخششى چون بعثت نبوى و عاشوراى حسينى دارد و از احاديث متواتر دنياى اسلام است. هيچ مسلمان و غير مسلمان منصفى نمى‏تواند، حوادث آخرين حج پيامبر بزرگ اسلام را كه در حضور دهها هزار مسلمان، اتفاق افتاده انكار كند. رهنمودهاى نبوى در آخرين حج‏گزارى هنوز هم «درفش هدايت‏» و آب حيات امت و چشمه بقاى فرزندان قرآن است.

طرح غدير برداشتن علم اختلاف و تفرقه نيست، برافراشتن پرچم برادرى، و بازشناسى علل و انگيزه‏هاى فراق و جدايى است، غدير، مشرق امامت و عدالت است و بشريت‏بدون اين دو هرگز به وحدت نخواهد رسيد. غدير دژ امن و استوار «ولايت اهل‏البيت(ع)» است و بدون رهبرى آل محمد(ص)، سلطه شياطين شرقى و غربى هميشه بشريت مظلوم را مى‏آزارد. غدير كوثرى زمينى است و كوثر، غديرى آسمانى و ساقى هر دو همان چهره نورانى است كه امين آسمان و زمين او را در ساحل غدير به همه نشان داد و فرمود: «من كنت مولاه فهذا على مولاه‏»

روان سه غديرشناس بزرگ تاريخ اسلام حضرات علامه امينى، ميرحامد حسين هندى و قاضى نورالله شوشترى، شادمان‏تر باد كه در برابر توفان جهل و تهمت و تحريف و تخريب بپاخاستند و سينه سپر كردند و نگذاشتند، غدير در يورش گردبادهاى سياست اموى و عباسى و سلاطين عثمانى گم شود و در زير آوار جهل و غفلت و ترس مسلمين و توطئه بيدادگران مدفون گردد.

سابقه «غدير پژوهى‏»

البته قبل از اين سه چهره درخشان غديرشناس، عالمان دين گامهاى بلند و ارجمندى در جهت نگهبانى از غدير برداشتند و پرچم ولايت علوى از دست هر علمدارى بر زمين افتاده پرچمدارى ديگر پيش تاخته و اين «رايت نور» را افراخته‏تر نگه داشته است در اين سخن به چهارده مورد از تلاشهاى غديرپژوهان تا قرن پنجم هجرى اشارت داريم.

1 - شيخ كلينى متوفاى 328 هجرى قمرى كتابى به نام «خصائص‏الغدير» داشته و وقايع و فضايل روز غدير را در آن گرد آورده است. اين اثر تا حدود سالهاى 1000 هجرى باقى بوده و تقى‏الدين كفعمى متوفاى سال 905 آن را از مصادر «البلدالامين‏» قرار داده است.

2 - خليل بن‏احمد فراهيدى موسوم به عبدالرحمن بصرى نحوى در گذشته به سال 175 هجرى كتابى به نام «خطبة‏النبى يوم الغدير» نگاشته است.

3 - احمد بن‏محمد بن‏عقده دانشور و محدث و حافظ بزرگ زيدى جارودى كه در سال‏333 هجرى از عالم خاك خت‏بربسته، در زمينه غدير خم كتابى مفصل به نام «حديث الولايه‏» نوشته است.

4 - عبيدالله بن‏احمد معروف به ابوطالب بن‏ابى‏زيد انبارى متوفاى‏356 هجرى كتابى به نام «طرق حديث الغدير» تدوين كرده كه شماره‏6666 معجم رجال‏الحديث، ج 10، ص 90 اختصاص به زندگى و آثار او دارد.

5 - محمد بن‏جرير طبرى مشهور به ابوجعفر كه در سال 310 هجرى در گذشته، اثرى با عنوان «الرد على الحرقوصيه‏» پديد آورده و به نقل ابن‏شهرآشوب سروى در مناقب، حديث غدير را از هفتاد و چند طريق بازگو كرده است.

6 - على بن‏عمر دارقطنى بغدادى كه كنيه وى ابوالحسن بوده و در سال 385 هجرى مرگ وى فرا رسيده، كتابى به نام «جزء فى طريق حديث الغدير» پديد آورده است.

7 - محمد بن‏على شيبانى كوفى متوفاى قرن چهارم كتابى با عنوان «طريق حديث الغدير» گرد آورده است.

8 - حديث‏شناس بزرگ اهل سنت محمد بن‏عبدالله، صاحب كتاب «المستدرك على الصحيحين‏» معروف به ابن‏البيع متوفاى سال 405 هجرى كتابى به نام «طرق حديث من كنت مولاه‏» تاليف كرده است.

9 - شيخ مفيد (محمد بن‏محمد بن‏نعمان) فقيه و سياستمدار و دانشور عقيده‏شناس شيعى متوفاى‏413 رساله ارزشمند «اقسام المولى فى اللسان‏» را در بررسى محتواى يكى از واژه‏هاى حديث غدير تاليف كرده كه اين اثر هم‏اكنون در كتابخانه‏هاى مختلف جهان وجود دارد و چاپ پنجم آن توسط كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد در قم به سال‏1413 هجرى قمرى چاپ و منتشر شده است.

10 - محمد بن‏على‏كراجكى، ابوالفتح قاضى، در گذشته به سال‏449 در دو تاليف با عنوانهاى «دليل النص بخبر الغدير على امامة اميرالمؤمنين‏» و «عده البصير فى حجج‏يوم الغدير» داشته كه عنوان اول توسط اسامه آل‏جعفر تحقيق و توسط مؤسسه آل‏البيت در قم سال 1410 هجرى قمرى در سى و چهار صفحه چاپ شده است.

11 - يكى از مبلغان برجسته مذهب اسماعيلى، هبة‏الله بن‏موساى شيرازى متوفاى سال 470 هجرى كتابى به نام «الايضاح و التبصير فى فضل يوم الغدير» پديد آورده كه نسخه‏اى از آن در كتابخانه «الجمعية الاسماعيليه‏» كراچى موجود است.

12 - مسعود بن‏ناصر سحبستانى معروف به ابوسعيد ركاب در گذشته به سال‏477 هجرى كتابى با نام «الدرايه فى حديث الولايه‏» در17 جزء در باره جريان غدير خم نوشته است.

13 - محسن بن‏حسين خزاعى نيشابورى متوفاى قرن پنجم هجرى كتابى به نام «بيان من كنت مولاه‏» نوشته است.

14 - عبيدالله بن‏عبدالله حسكانى، حاكم و محدث بزرگ حنفى مذهب متوفاى قرن پنجم كتابى به اسم «دعاء الهداة الى اداء حق الموالاة‏» در ده جلد نگاشته كه اين كتاب در كتابخانه على بن‏موسى بن‏جعفر بن‏طاوس نويسنده معروف كتاب ارزشمند «الاقبال‏» از عالمان قرن هفتم و متوفاى پنجم ذى‏قعده 664 هجرى وجود داشته است. (2)

بزرگداشت غدير

جريان غدير فقط يك خاطره در تاريخ اسلام نيست، كه فراموشى آن مشكلى در زندگى فردى و اجتماعى مسلمين پديد نياورد. غدير، قلب انديشه سياسى برجسته از وحى و مبناى مشروعيت ولايت و رهبرى امت اسلامى است. فراموشى غدير، پر كردن چاه زمزم است كه تلاشى براى نفى اعجاز ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) و كوششى براى پراكندن انسانها از مدار كعبه محسوب مى‏شود. از ديدگاه ما انكار و تحريف محتواى غدير كور كردن چشمه امامت و چشم امت است و خاموش كردن آخرين فرياد رسالت.

به راستى اگر «كعبه‏» علم توحيد است و قرآن پرچم «نبوت‏». غدير «رايت امامت‏» است و آفتاب عدالت. و همان‏گونه كه انسان هر روز و هر لحظه به توحيد و نبوت نيازمند است، بشر هميشه به رهبرى آسمانى و امامت الهى نياز دارد: «اللهم عرفنى حجتك فانك ان لم تعرفنى حجتك ظللت عن دينى‏» (3)

با توجه به اين حقايق، بزرگداشت غدير و ابلاغ پيام‏آن روز، ماموريتى است كه از سوى پيامبر(ص) بر عهده همه مسلمانان آگاه قرار گرفته تا پيام غدير را به نسلهاى آينده و انسانهاى پراكنده در آفاق گيتى برسانند و اين مسؤوليت، امروز با توجه به اقتدار و استقرار دولت اسلامى و عطش نسل جوان مسلمان در سراسر جهان صد چندان است.

با وجود تلاشهاى بسيار پاسداران غدير در صحنه‏هاى پژوهشى، كارهاى زمين مانده در اين قلمرو فراوان است كه خوب است مسؤولان فرهنگى، سياسى ايران اسلامى بدان توجه كنند و براى گسترش و عينيت‏يافتن انديشه‏هاى غديرى برنامه‏ريزى نمايند. در اينجا به چهارده مورد از اين فعاليتهاى بايسته غديرى، اشاره مى‏شود:

1 - كتابهايى مثل «المراجعات‏» متن آموزشى براى «درس ولايت و غديرشناسى‏» حوزه‏هاى علوم دينى قرار گيرد و ترجمه فارسى آن در كليه رشته‏هاى علوم انسانى در دانشگاهها تدريس گردد.

2 - مجمعى از غديرشناسان مثل حضرات آيات و استادان: آقايان محمدرضا حكيمى، مرتضى عسكرى، محمد هادى امينى، غلامرضا مولانا بروجردى، سيد على ميلانى، على احمدى ميانجى، سيد محمدباقر موحد ابطحى، سيد جمال‏الدين دين‏پرور، محمد دشتى، على‏اصغر مروج خراسانى، خيرالله اسماعيلى و ... با هماهنگى ستاد غدير تشكيل شود تا در كارهاى آموزشى، هنرى، پژوهشى و سياسى اجتماعى لازم در مورد غدير مشاوره و برنامه‏ريزى نمايند.

3 - سرود ويژه غدير توسط شاعران و آهنگسازان متعهد و غديرشناس سروده و اجرا شود به طورى كه كودكان و نوجوانان هم از آغاز با آهنگ غدير آشنا شوند.

4 - سنت دولتهاى شيعى مثل علويان طبرستان، مزيديان حله، فاطميان مصر، آل بويه در ايران و عراق، صفويان و ادريسيان مغرب و سربداران سبزوار در عيد غدير مورد كندوكاو قرار گيرد. حتى برنامه‏هاى وزراى متعهد شيعى و دولتهاى محلى شيعه بدين پژوهش افزوده شود و رساله‏هايى در زمينه غدير در تاريخ سياسى اسلام تدوين گردد.

5 - سكه‏هايى موسوم به «غدير» از طلا ضرب شود و به جاى دگر سكه‏ها، سكه رايج جمهورى اسلامى عنوان «غدير» داشته باشد.

6 - سيره رهبران معصوم(ع) در عصر حضور نسبت‏به روز غدير مورد تحقيق و پژوهش قرار گيرد و مجموعه گفتار و رفتار آنان به عنوان راه و رسم پاسدارى از غدير تدوين و منتشر گردد.

7 - جشن بلوغ پسران و دختران در مدارس و مساجد هماهنگ با روز غدير و همراه به بيعت‏با ولى‏فقيه زمان برگزار شود و مسؤوليت عبادى و سياسى با هم به نسل جوان آموزش داده شود.

8 - سريالهايى از زندگى غديرشناسان بزرگ، مثل قاضى نورالله شوشترى، ميرحامد حسين هندى، سيد شرف‏الدين عاملى و علامه امينى - قدس الله اسرارهم - تهيه شود و به زبانهاى زنده جهان پخش شود.

9 - نام‏گذارى مساجد، مدارس، دانشگاهها، كتابخانه‏ها و مراكز معتبر و مقدس كشور به نام غدير در سرلوحه كار مسؤولان فرهنگى كشور قرار گيرد.

10 - درمان رايگان بيماران، جابجايى رايگان مسافران و مجانى شدن نان در روز عيد غدير از ديگر حركتهاى تبليغى مفيد است.

11 - دادن، هدايا، دفترچه‏هاى حمايتى، عيديها و مدالها و نشانها به افراد شايسته از ديگر فعاليتهاى مثبت در بزرگداشت غدير است.

12 - برگزارى شبهاى شعر غدير، مسابقات فرهنگى غدير، اجراى تاترهاى هنرى در اين زمينه از گامهاى فرهنگى مثبت است.

13 - تدوين زندگينامه راويان غدير، سالشمار غدير، تدوين مجموعه كرامات علوى(ع) نسبت‏به خدمتگزاران غدير و اجابت دعوات و توسلات نسبت‏به ساحت قدس اميرالمؤمنين از ديگر كارهاى پژوهشى مفيد در قلمرو غدير است.

14 - گفتگو با دولت عربستان براى بازسازى مسجد «الغدير» در جحفه و رفتن زائران خانه خدا بدانجا و اقامه نماز در آن، همچنان كه نسبت‏به بقيع و بازسازى آن اصرار و تاكيد مى‏شود، از ديگر راههاى بزرگداشت غدير است. والسلام عليكم و اسعدالله ايامكم.

والحمدلله الذى جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين و الائمه عليهم السلام.

سردبير

1- فضائل الشيعه، شيخ صدوق، ص 4.

2- سابقه «غدير پژوهى‏» گسترده‏تر از اين است و با استفاده از دو كتاب پر بار «الغدير فى التراث الاسلامى‏» اثر محقق بزرگوار سيد عبدالعزيز طباطبايى و «غدير در آينه كتاب‏» از جناب آقاى محمد انصارى اين چهارده مورد را برگزيديم.

3- كمال الدين و تمام الدين، ص 342.