جواد محدثى
«زمان» و «عمر» يك سرمايه بسيارارزشمند، اما تمام شدنىاست.
كسانى كه از لحظهلحظه اين سرمايه، در راه سعادت و كمال وبهروزى خويش بهرهگيرند، در آينده و در بخشهاى پايانى عمر،گرفتار «حسرت» برگذشته نخواهند شد.
گرچه در گردونه تلاشهاى آموزشى و اقتصادى و فعاليتهاى سالانه،ايامى به عنوان «تعطيلات» در نظر گرفته شده است، اما آنچه«تعطيل بردار» نيست، حركت در مسير تكامل و تلاش در راهبهرهگيرىهاى معنوى از سرمايه زمان و عمر است.
با اين مقدمه،جاى طرح اين مساله است كه از «تعطيلات» از جمله تعطيلاتنوروزى چگونه مىتوان بهره گرفت و اين فرصت را از هدر رفتننجات داد؟ بخصوص براى جوانان عزيز كه اين سرمايه براى آنان هممهمتر است و هم به سرعت در حال سپرى شدن!
روح آدمى، در اثر اشتغال به كارهاى روزمره (چه تحصيلى، چهادارى و اقتصادى و...) گرفتار خستگى و ملال مىشود و نيازمندتجديد نشاط و شادابى مىگردد. «تفريح» به معناى ايجاد فرح وسرور و انبساط خاطر و شادابى روح و جان است. با اين ديدگاه،خيلى چيزها كه نام تفريحات به خود مىگيرد، بيش از آن كهانبساط روحى بياورد، كسالت و ملالت روح و كدورت خاطر را بهدنبال دارد. پس بايد به دنبال آن شادابى درونى گشت. قيد«سالم» براى تفريحات، محدوده ديگر براى تفريحات پديدمىآورد. خود مسافرت، اردو، گشت و گذار در طبيعت، ورزشهاى مفيدو سالم، به نوعى مسرت آفرين و شادابى آور است و تعطيلات نوروزىمىتواند فرصيتبراى اين «تجديد قوا» براى درس و كار بيشتر وكار آمدتر باشد.
پيوندهاى خانوادگى و فاميلى، از مستحكمترين ارتباطات اجتماعىاست و چون رشته عاطفه و محبت در آن تنيده شده است، دوام بيشرىدارد. اين رابطهها را بايد قدر دانست و محكمتر ساخت. تجديدديدار از عوامل مهمى است كه اين رشته را قوام و دوام مىبخشد.
فرهنگ «صله رحم» كه از رهنمودهاى مهم اجتماعى در اسلام است،روح را هم شاداب و دل و جان را از چشمه سار عواطف و محبتهاسيراب مىسازد. نداشتن «فرصت» براى برخى از مردم بهانهاىبراى ترك اين دستور دينى يا سهلانگارى در آن زمينه است. تاحدى هم درست است. اشتغالات معيشتى و گرفتاريهايى كارى مردم،دست و پاگير است و آن فرصت و دل و دماغ را براى بعضى باقىنمىگذارد. تعطيلات نوروزى، فرصتى براى «صله رحم» است. جوانانعزيز، گاهى در اثر كاهش ديدارهاى فاميلى، اقوام و بستگان كمىدورتر را از ياد مىبرند، يا نمىشناسند. ايام تعطيلى فرصتى استكه جوان، يا به تنهايى يا در خدمت پدر و مادر و برادر و خواهرخود، به ديدارهاى خانوادگى بپردازد، هم روحيه بگيرد، هم فاميلرا بشناسد، هم اين رابطهها را تقويت كند و هم از ثواب و پاداشعظيمى كه خداى متعال براى «صله رحم» نويد دادهاند، بر خوردار گردد.
پناه بردن به دامنههاى پرمعنويت زيارتگاهها و دست و چهرهكشيدن به شبكههاى «ضريح مطهر» و عرض ادب و ارادت به آستاناولياى دين و حجتهاى خدا و بندگان مقرب پروردگار، زمينه ديگرىدر «خود سازى» و «تهذيبنفس» و پاك شدن از آلودگيها و نيروگرفتن براى مقابله با وسوسههاى شيطانى و هواهاى نفسانى است.
تعطيلات نوروزى، فرصتى براى اين تشرف به زيارت حرمهاى مطهراست. خيلىها براى تعطيلات خود، برنامه سفر به مشهد، قم، شيراز،حضرت عبد العظيم و... ترتيب مىدهند. اگر نه همه ايام را، حتىمىتوان بخشى از تعطيلات را به چنين سفرهاى مقدسى رفت كه بارمعنوى و سازندگى روحى و پيمان بستن با پاكان براى پاك ماندن وپاك زيستن دارد. اگر فرصتيا امكانات و زمينه زيارتهاى يادشده نبود، به حرم امامزادگان نزديكتر مىتوان مشرف شد. مزارپاكانى كه به خاندان عصمت و اهل بيت پيامبر(ص) منسوباند وزيارت مرقدشان صفاى درون براى زائران مىآورد. محصول زيارت، تاثير معنوى است كه در زندگى زائران باقى مىماند و قدرتايمان را مىآفزايد.
گروهى از جوانان عزيز، در ايام درسى فرصت مطالعات جنبى ندارندو در پى فرصتى مىگردند كه فارغ از دغدغههاى كلاسى و مدرسه وامتحان و... به خواندن كتابهاى لازم، مفيد و مورد علاقه خودبپردازند. آنان كه در ايام نوروز، برنامه مسافرت و صله رحم وزيارت و... ندارند، مىتوانند به مطالعه بپردازند (البته بهشرط در امان بودن از رفت و آمدهاى وقتگير اين ايام!) براىعلاقهمندان به فرهنگ و مسائل فكرى و علمى، لحظهلحظه زمان بسترمناسبى براى آموختن و خواندن و بالا بردن سطح فكر و معلوماتاست.
اينان نبايد تعطيليها را رايگان از دستبدهند. البته مىتوانبا برنامه ريزى مناسب، در اين ايام هم به ديد و باز ديد وتفريحات سالم پرداخت، هم به مطالعات علمى و دينى مورد نياز وعلاقه رسيد. مهم، داشتن برنامه و «مديريت زمان» و كنترل بركيفيتخرج شدن اوقات و سپرى شدن ايام است. هركس برنامه براىنحوه گذراندن ساعات و روزهاى عمر خويش نداشته باشد، باختهاست.
انسانهاى موفق، حتى از وقتهاى اندك اندك ميان كارها وبرنامههاى مختلف خويش، براى مطالعات فراوان استفاده مىكنند واز هدر رفتن و هرز رفتن اين سرمايه، جلوگيرى مىكنند.
از قديم گفتهاند:
در شيوه آموختن، بيش از حجم درس، بايد به كيفيت آموختن وفراگيرى توجه داشت. در طول تحصيل، گاهى بخشهايى از دروس، مبهممىماند، يا نيازمند كار، بحث، مطالعه و تمرين بيشتر است.
تعطيلات فرجهاى براى بازنگرى به دروس گذشته و حل مبهمات وآمادگيهاى ذهنى براى ادامه درس است.
به بهانه تعطيلى، نبايد ذهن را هم تعطيل كرد، تا آموختهها ازياد رود. مرور بر درسهاى گذشته و حل مسائل دشوار و انس با كتبدرسى، ذهن را براى مراحل بعدى آماده نگه مىدارد.
البته آنچه به عنوان تكليف ايام عيد يا جزوات خاص نوروزى براىدانشآموزان سالهاى ابتدايى و راهنمايى اختصاص مىيابد، تاحدودى اين مهم را بر عهده دارد ولى براى مقاطع آموزشى بالاتر ودانشآموزان متوسطه و پيشدانشگاهى و دانشجويان هم مىتواند چنينكارى سودمند باشد.
اگر «بهار» را يك كلاس معرفت و فصل آموزشى توحيد و خداشناسىو معادشناسى بدانيم، سخنى به گزاف نگفتهايم. رويش مجدد گياهانپس از خواب زمستانى، حيات دوباره طبيعت پس از نوعى مرگ وانجماد، پديد آمدن طراوت و حيات بهارى پس از بى حسى و برگريزى درختان و دشت و طبيعت، همه با سر انگشت نسيم اعجازگربهار پديد مىآيد، بهارى كه خود، پديده «قدرت خدا» و تدبيرآفريدگار در خلقت جهان و هدايت تكوينى موجودات است . جوانى كهبه دامن طبيعت پاى مىگشايد و گلها و شكوفه و سرسبزى و طراوترا مىبيند، در مىيابد كه قدرتى عظيم، اين «حيات مجدد» را بهطبيعتبخشيده است. آيا اين درسى از «معاد» نيست؟
اتفاقا يكى از محسوسترين و ملموسترين دلايلى كه در قرآن كريمبراى اثبات معاد و امكان حيات مجدد انسانها پس از مرگ آمدهاست، همين است. بارها آيات قرآن اشاره كرده است كه همان گونهكه زمين، پس از مرگ و خواب طولانى زمستان دوباره سرزنده وشاداب مىگردد رستاخيز انسانها و حيات بعد از مرگ هم به همينصورت است (كذلك النشور) و همان خداى متعال و مقتدر، مىتواندبه انسانها دوباره جان بدهد و به عرصه محشر آورد، تا به پاداشيا كيفر نيك وبد خويش برسند. بهار و سال نو، پيام دارد. پيامبهار و نوروز، حيات دوباره انسانها به قدرت خداست، درسخداشناسى و اثبات معاد و رستاخيز است.
سپرى شدن روزگار و پير شدن جوانان و جوان شدن كودكان، درسديگرى است كه از تحول چهره طبيعت در بهار مىتوان گرفت. جوان،بايد فرصت جوانى را كه «بهار عمر» است، مغتنم بشمارد وبداند كه به سرعت، اين فصل شكوفايى عمر به پايان مىرسد و نيروو نشاط جوانى از دست مىرود. از اين رو بايد بيشترين و بهتريناستفاده را از اوقات برد و با «خودسازى» در جوانى، براىدوران ميان سالى و پيرى كه فصل خزان و زمستانى عمر است، ذخيرهكرد.
جوان، علاقهمند به گزينش دوست است. ايام عيد نيز فرصتى براىديدار با دوستان يا نامهنگارى با آنان و فرستادن «تبريكعيد» است. دوستخوب، نعمتى استبسيار گرانبها كه بايد براىيافتن و نگهداشتن آن كوشيد و به هيچ قيمتى آن را از دست نداد.
معيارهاى ارزشى در دوست گزينى، ضامن تداوم دوستىها و بهرهگيرىصحيح از آنها است.
عاقل و فرزانه، كسى است كه در روابط دوستانه، معيارهاى مكتب وموازين عقل را مراعات كند و از دوستيهاى غير منطقى و براساسهوسهاى جوانى بپرهيزد چرا كه ريشه بسيارى از آلودگيهاى اخلاقىو فروپاشى نظامهاى خانوادگى، دوستىهاى ناسالم و روابط نامناسبو هوسناكانه است. كسى را بايد به دوستى برگزيد كه ارزش دوستداشتن و نثار كردن علاقه و محبت در پاى نهال دوستى با او داشتهباشد.
بهار و نوروز را به كسى بايد تبريك گفت كه شايسته اين «خجستهباد» است. صميميت، ديانت، پاكى و وفا، از معيارهاى اصيل دردوستىهاى پايدار است. در تعطيلات نوروزى، مىتوان به ديداردوستان ارزشى رفت و رابطه با آنان را استوارتر ساخت، حالشانرا پرسيد و نامه نگارى كرد.
قيمت هركس به پاكىدر انديشه و گفتار و رفتار و رهايى از سلطه ابليس و پرهيز ازگناه و بدى است. اين نكته، در همه فصول و ايام است، ولى ازآنجا كه فصل تعطيلى، زمينه بروز برخى گناهان بيشتر فراهم است،هشيارى مضاعفى را مىطلبد.
بايد تفريح كرد، بى آنكه به گناه آلوده شد.
مسافرت خوب است، به شرط پرهيز از معصيت.
روابط با دوستان شايسته است، اما وقتى كه به مرز خلاف و ضداخلاق نرسد.
«ورزش» مفيد است، ولى نبايد موجب غفلت از «ارزش» گردد.
«جوانى» فصل با ارزشى است، اما وقتى كه به پاكى و طهارتبگذرد.
پاك بودن در جوانى شيوه پيغمبرى است ور نه هر گبرى به پيرى مىشود پرهيزكار
ديد و باز ديدهاى فاميلى، سنتحسنه است، اما بايد جلوگيرى كردتا به گفتارهاى تند، بد خلقىها، انتقادها، غيبت و تهمتنيانجامد و در مجالس و محافل، «گفتار» به گناه آلوده نشود وحرفهاى ناپسند و زشت و احيانا معصيت، «نقل مجالس» نگردد.
«تعطيلات» چون براى جوان «فراغت» پيش مىآورد و فراغت وبيكارى زمينه برخى انحرافات است، جوان هوشمند و آگاه، بايدمواظبت كند كه بيكارى و فراغتش به گناه و فساد آلوده نشود.
پر كردن اوقات، با اشتغالات مفيد و سالم و خداپسندانه وخردمندانه، ضرورت ايام تعطيلى است.
اميد آن كه ايام خوش و سودمند و سالم و پر بركتى در تعطيلاتنوروزى داشته باشيد و «ايام تعطيل» فرصتى براى به دست آوردنخيرات و بركات و «تحصيل كمال» گردد.
«ياد...»
روزهاى پايانى ماه رمضان، يكى از خادمان فرهنگ اهل بيت ومدافعان حريم ولايت، چهره از جهان بر بست و به «ستارگان حرم»پيوست و در جوار كريمه اهلبيت(س) در مزار شيخان به خاك سپردهشد.
زنده ياد آيهالله شيخ محمد على حقى (كه مصاحبه با او را سالگذشته در شماره يازده ماهنامه كوثر خوانديد) در سن 70 سالگىبه دنبال عارضه قلبى در گذشت و عمر سرشار از بهره دهى در مسيراحياى قرآن و ترويج تفسير و معارف شيعى و مبارزه با تحريفها وبدعتها و تبليغ مبانى اسلام، سپرى گشت.
وى كه از اساتيد برجسته حوزه علميه قم بود، به مدت 20 سالامام جماعت مسجد امام حسين(ع) در تهران بود و نماينده مجلس دردوره سوم و عضو خبرگان رهبرى بود. بيش از يك سال قبل تاكنون،وى به قم باز گشت و به تدريس فقه و تفسير اشتغال داشت.
در گذشت اين عالم ربانى را به پيروان ولايت تسليت مىگوييم وفرا رسيدن اربعين او را گرامى مىداريم.