در آن لحظات حساس جنگ به شدت اوج گرفته بود، و ياران زيد به يك پيروزى نسبى نائل شده بودند.
وقت آن بود كه قهرمان دلير اسلام فرزند اميرالمؤ مين ، فرمانده انقلاب ، زيد بن على شخصا در جنگ و كوبيدن و تار و مار كردن دشمن شركت كند.
تمام مورخينى كه اين فراز حساس از زندگى اين قهرمان بزرگ اسلام را نقل كرده اند، چنان شجاعت و لياقت زيد (عليه السلام ) را در ميدان نبرد تشريح كرده اند كه موى بر بدن انسان راست مى گردد. طبرى و مسعودى و ابوالفرج اصفهانى در كتاب تاريخشان ، لحظات نبرد پرشكوه و حماسه انگيز اين مبارز علوى را چنين توصيف كرده اند:
جنگ در شهر كوفه به شدت ادامه داشت .
زيد بن على مانند شيرى غران و نهنگى خروشان از يمين و يسار به لشكر دشمن حمله ور شد، و مرد و مركب را چنان به خاك هلاكت مى كشاند كه ارتش شام دچار وحشت شده و مجبور به فرار شد.
زيد، اين پهلوان هاشمى صدايش به اين اشعار مهيج به عنوان رجز بلند بود: