شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام)

ابو فاضل رضوی

نسخه متنی -صفحه : 344/ 242
نمايش فراداده

ناگهان در اين بين ، اشك بر چشمان مبارك امام حلقه زد و با زبانى حزن آميز فرمود: اى پسر مسلم گويا مى بينم بدن زيد را در كناسه بالاى دار زده اند (تا آخر روايت ).(790)

6 - ابوخالد واسطى ، روايت كرده ، كه : جناب زيد از پدرش از امام حسين (عليه السلام ) از پيامبر خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نقل كرد، كه : رسول خدا به امام حسين فرمود: اى حسين تو و نه نفر از فرزندان معصوم تو امامند، نهمى آنها مهدى مى باشد، خوشا به حال كسى كه با آنان دشمن باشد.

آن دو را لعنت مى كنم

عبداللّه بن علاء مى گويد: به زيد بن على (عليهماالسلام ) گفتم : درباره آن دو چه مى گويى ؟

فرمود: آن دو را لعنت مى كنم .

گفتم : امام و صاحب امر تو هستى ؟

فرمود: نه من از عترت طاهره مى باشم .

گفتم : پس ما را به سوى چه كسى امر مى كنى (و امام ما كيست ؟)

فرمود: ( عليك بصاحب الشعر و اشار الى الصادق جعفر بن محمّد (عليهماالسلام ) (791) بر تو باد آن لباس موئى يا صاحب محاسن و اشاره كرد به امام صادق (عليه السلام ).

7 - عمار ساباطى - يكى از شخصيتهاى برجسته و علاقمند به خاندان رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله ) مى گويد: روزى مردى از سليمان بن خالد كه خود از طرفداران زيد (عليه السلام ) و از شاگردان امام صادق (عليه السلام ) بود كه به كمك زيد همراه وى خروج كرد، پرسيد: درباره امام صادق (عليه السلام ) و زيد (عليه السلام ) چه مى گويى ؟ كدام بهترند؟ و در اين هنگام زيد (عليه السلام ) هم در گوشه اى ايستاده بود.