همانطور كه اشاره شد، عمده شرطى كه زيديه در امام قائل اند اين بود كه با شمشير (اسلحه ) عليه ستمكاران و دشمنان دين قيام كند. زيديه اهميت فراوانى به اين اصل (جهاد) در اسلام مى دهند، و تكيه به قدرت شمشير را علت رستگارى و پيروزى حق بر باطل مى دانند. روى همين اصل به (جناح شيعى فعال ) معروف گشته اند.
مى گويند چون امام ما زيد بن على ، تنها راه عزت اسلام را در قيام و شمشير مى دانست و اين راه را انتخاب كرده ، پس اين از مهمترين صفات امام است . ( فالامام يجب ان يكون شجاعا، مقداما، شاهرا سيفه ) پس امام واجب است كه شجاع و پيشقدم در جنگ و شمشيرش هميشه كشيده و آماده نبرد باشد.(954)
زيديه قتال اهل بغى و طغيان را واجب مى داند، به شرطى كه عدد جنگجويان حداقل به سيصد و سيزده نفر برسد، به تعداد مجاهدين بدر، و روى همين اصل مى گويند: ( كل من ادعى الامامة و هو قاعد فى بيته مرخ عليه ستره ، لا يجوز اتباعه و لا يجوز القول بامامته ) (955) هر كس كه دعوى امامت داشته باشد ولى در خانه بنشيند و پرده را بيفكند (قيام نكند) پيروى از وى جايز نيست و نمى توان به امامت او قائل شد.
پس به اعتقاد زيديه به كار گرفتن شمشير و سلاح امرى است واجب ، در صورتى كه ممكن باشد به واسطه آن ، اهل بغى و طغيان و دشمنان دين را سركوب كرد و حق را اقامه نمود و دليل مى آورند از قرآن كريم كه مى فرمايد:
( قاتلوا التى تبغى حتى تفى ء الى امر اللّه ) (956)
بجنگيد با كسانى كه از حق سرپيچى مى كنند تا آنها به سوى خدا بازگشت نمايند.
و باز خداوند مى فرمايد: ( لا ينال عهدى الظالمين ) (957) ستمكاران به عهد (خلافت ) من نمى رسند.
و از اينجا زيديه از اماميه كه قائل به مساءله (تقيه ) در بعضى موارد است جدا مى شود، و مى بينيم كه زيديه در موارد زيادى براى پيشبرد مذهب و مرامشان به شمشير و سلاح متوسل مى شوند، و مى گويند معناى امر به معروف و نهى از منكر همين است و ايمان بدون عمل ارزش ندارد.(958)