جريانها - پايدار يا ناپايدار - تابعي از انديشهها و افكار جريانسازان خود خواهند بود. از اين رو، گرايش جريانسازان به حق يا باطل و يا گرايش آنان به هر سمت و سوي فكري، به طور مستقيم در جهتدهي به جريانها تأثير ميگذارد. بديهي است براي هر جرياني سه مرحله را ميتوان در نظر گرفت كه عبارتند از :
1. نقطه شروع
2. خط سير و امتداد
3. نقطه پايان.
نقطه آغاز يك جريان، انديشهو آرماني است كه در ذهنيت جريانسازان رقم ميخورد و آنان را برميانگيزاند تا در صدد راهاندازي آن جريان برآيند. جريان سر ميزند تا آرمانهاي پديد آورندگان خود را تحقق بخشد و به انديشةآنان جامة عمل بپوشاند. حدّت و شدّت جريان، بستگي تمام به بُرد و توان انديشه و انگيزهاي دارد كه جريان را پديد آورده است و در خط سير و تداوم آن تا رسيدن به نتيجه مورد نظر، نقش مهم و برجسته ايفا ميكند. از طرفي، ماندگاري جريان نيز به همين انديشه و انگيزه وابسته ميباشد. هر اندازه كه انديشه و انگيزه قويمتر و راسختر و ماندگارتر باشد، جريان پايدارتر خواهد بود. پارهاي از جريانها نيز به ناچار براي حفظ ثبات و ماندگاري خود، متكي به خرده جريانهايي هستند كه آنها نيز به نوبة خود اهدافشان را در پناه جريان اصلي دنبال ميكنند.
شاخصها و معيارهايي كه يك جريان را از ساير جريانها متمايز ميگرداند، عبارتند از:
اختلاف و صفآرايي جريانها در برابر يكديگر، قبل از اينكه به محتوا و ساختار جريانها برگردد، به رهبري جريانها مربوط ميشود. رهبران جريانها، پيرو عواملي و از جمله آرمان، انگيزه، تصوير و يا كيش شخصيت خويش، جريانهايي را به تصوير ميكشانند و يا مورد حمايت قرار ميدهند كه به ماندگاريشان كمك كند. در اين ميان، رهبري يك جريان؛ انعكاسي از جريان و به عكس، جريان بازخوردي از كيش شخصيت و فكر و انديشةرهبران آن است.
هر جرياني بر اصول مواضع خاصي پاي ميفشارد. سلسله اصول مواضع يك جريان و به تعبيري مانيفست آن، همچون آرمانهاي يك جريان، در نظر پديد آورندگان و پيروان آن بسيار مقدس و ارزشمند تلقي ميشود، به گونهاي كه حتي در مواردي، اينان از جان و دارايي خود ميگذارند؛ امّا از اصول مواضع خود هرگز. از آن گذشته، تمام هستي يك جريان، به اصول مواضع آن وابسته است، به گونهاي كه اگر اصول مواضع جريان را ناديده بگيرند و يا حذف كنند، گو اينكه خود جريان را ناديده گرفتهاند و حذف كردهاند.
سوگيريهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي، علمي، اعتقادي، مذهبي و ...؛ بيانگر چيستي و چگونگي و چرايي جريانهايي است كه در همسويي و همگرايي يا ستيز و معارضه با يكديگر، خود را نمايان ميسازند.
بستگي به كميّت و كيفيت فعاليتها، افت و خيزها و جنب و جوشهايي كه از جريانها سر ميزند، زمينة تمايز آنها از يكديگر فراهم ميآيد.
هر جرياني براساس آرمانها و جاذبههاي جريانپردازان، همچنين بر پاية سلسله اصول مواضع خود، افرادي را با گونههاي شخصيتي خاصي به سمت و سوي خود جذب ميكند كه در اغلب موارد همراهي خود را با جريان متبوع در گفتار و رفتار به منصةظهور ميرسانند.
جريانهاي از جنس سياسي، فرهنگي، اعتقادي با توجه به عوامل پنجگانةفوق، تابعي از حق يا باطل خواهند بود. تشخيص اين مهم البته مستلزمتشخيص دقيق حق از باطل است. نخست به فرمودة مولي اميرالمؤمنين (ع)؛ بايد حق و باطل را شناخت، سپس جريانها و هواداران آنها را با معيار حق و باطل محك زد. انقلاب اسلامي ايران، هنوز به پيروزي قطعي و نهايي خود نرسيده بود كه در حواشي خود، شاهد بروز و ظهور جريانهاي فكري و سياسي به واقع منحرف بود كه برخي از آنها حتي به حسب ظاهر، خود را اسلامگرا و همسو با انقلاب اسلامي معرفي ميكردند.
به مرور زمان و در راستاي سهمبري و رانتخواهي، بسياري از جريانهاي مزبور، نيمة پنهان خود را آشكار ساختند و از در ستيزهجويي با نظام مقدس جمهوري اسلامي و رهبر آن برآمدند، تا سرانجام در مقابل ارادة آهنين امام و امت متلاشي گرديدند. جريانهاي متلاشي شده، امّا در فرصتهاي بعدي، در اثر غفلت و تساهل و تسامح و احياناً تغافل برخي از مسئولان سياسي - اجرايي كشور، به بازيابي و بازسازي خود پرداختند. در مرحله بازگشت مجدّد و حضور دوباره در عرصة سياست، با بهرهگيري از اندوختهها و تجربههاي پيشين، آموخته بودند تا اولاً بايد ناهمسويي و معارضههاي ظاهري و لفظي را كنار گذاشته و به هم سويي انديشيد و ثانياً بايد در ستيز با نظام و فرهنگ و ارزشهاي اسلامي، به اقدامات براندازانه روي آورد.
جريان موسوم به «حلقة كيان» كه در واقع نوعي گردهمايي و همانديشي چندين جريان معارض و معاند به شمار ميرفت، در پناه لطف و مرحمت دولت سازندگي و با امكانات دولتي، در پايان عمر دولت مزبور و در آستانه دولت دوّم خرداد، ابتدا در عرصة فكر و فرهنگ و انديشه و سپس در عرصة سياست و اجرا ظاهر گشت.
«حلقة كيان» با برخورداري از نظريهپردازان جنگهاي رواني و طرح ديدگاههاي بنيان برافكن، نظام اسلامي را به چالش كشيد و عرصه را براي تهاجم فرهنگي دشمن فراهم آورد؛ تهاجمي كه به شبيخون فرهنگي دامن زد و سرانجام سر از ناتوي فرهنگي از جانب دشمنان انقلاب اسلامي درآورد. به شكرانة الهي پيرو رهنمودهاي بيدارگرانه و هشدار دهندة مقام معظم رهبري و بيداري امت اسلامي و با روي كار آمدن نيروهاي اصولگرا و معتقد به گفتمان امام(ره)، تا حدود زيادي هجمةدشمنان داخلي و خارجي، دفع شد، كه اين خود سرآغاز راه است.
همه قشرها به ويژه نسل جوان ما، بايد همچنان با الهام از نورافشانيها و بيدارگريهاي مقام رفيع ولايت، گردنههاي پر فراز و نشيب و در تيررس تلاطمها را، يكي پس از ديگري با افتخار تمام طي نمايند تا به حول و قوه الهي بسساط حلقههاي برانداز و جريانهاي انحرافي برچيده شود و انقلاب اسلامي تا ظهور دولت كريمه، به سلامتِ هر چه تمام به مسير خود ادامه دهد.
ياران «فرهنگ پويا» همت و توان خود را به كار بستند تا آنجا كه ميسّر است، پرده از نيمةپنهان برخي از جريانهاي برانداز بركشند. باشد تا از اين رهگذر بار ديگر گامي در راستاي تحقق منويّات امام و شهدا بردارند و رهنمودها و توصيههاي مقام معظم رهبري را جدي بگيرند.
مدير مسئول