برنامه ملی حمایت از کتابخوانی در روسیه

نسخه متنی
نمايش فراداده

برنامه ملي حمايت از کتابخواني در روسيه*

*منبع: پايگاه اطلاع رساني اتحاديه فرا منطقه اي کتابخانه هاي روسيه

w ww.mcbs.ru.

در سال 2006 بنا به سفارش آژانس فدرال مطبوعات و ارتباطات جمعي و اتحاديه نشر کتب روسيه برنامه ملي حمايت از کتابخواني طراحي شد.

24 نوامبر سال 2006 ميخاييل سسلاوينسکي رئيس آژانس فدرال و سرگئي استپاشين رئيس «اتحاديه کتاب روسيه» در حاشيه نمايشگاه کتاب سن پترزبورگ اين برنامه را که ظرف يک سال طراحي شده بود، امضا کردند. کارشناسان نامدار فرهنگ، آموزش، علم، اقتصاد، نشر و تجارت کتب در طراحي اين سند شرکت داشتند.

کارشناسان مرکز فرامنطقه اي همکاري کتابخانه هاي روسيه در نتيجه بررسي پژوهش هاي داخلي و خارجي در زمينه کتابخواني و از طريق رايزني ها با نمايندگان کتابخانه ها به اين نتيجه رسيدند که مسأله کتابخواني معمولاً از زاويه ديد تنگ کارشناسان هر بخش مشخص فرهنگ و اقتصاد در نظر گرفته مي شود که همه راه حل هاي مسايل که در چارچوب اين برخورد تخصصي پيشنهاد مي شدند، هميشه جدا از هم بوده و تصوير عمومي جامع را ايجاد نمي کردند. بررسي مسأله کتابخواني از نظر چند رشته علمي وجود نداشت. و اين در حالي است که همه کارشناسان قبول دارند که اين مسأله حالت جامعي دارد و ابعاد و جنبه هاي مختلف آن زاده مجموعه اي از عوامل اقتصادي، سياسي و اجتماعي-فرهنگي در هر دوره مشخص است.

گروه کاري مرکز همکاري کتابخانه ها به بررسي مسأله کتابخواني در قالب گسترده اجتماعي و فرهنگي پرداخت. از آنجايي که کتابخواني، فناوري کسب اطلاعات مکتوب است، مسايل کتابخواني بايد در ارتباط با توسعه فضاي اطلاع رساني روسيه به عنوان يک جامعه انتقالي در نظر گرفته شوند. اين مسأله بايد در پرتو تأمين دسترسي شهروندان به اطلاعات و دانش لازم براي صلاحيت عمومي فرهنگي و تطبيق خود براي شرايط زندگي جامعه در نظر گرفته شود که همين امر مي تواند قدرت رقابت عمومي کشور را بالا ببرد.

اين برخورد با طراحي نظريه کتابخواني امکان همگرايي نقطه نظرهاي مختلف درباره اين مسأله و کشف جوانب حساس آن را مي دهد. پيشنويس برنامه ملي حمايت از کتابخواني که توسط مرکز همکاري کتابخانه ها طراحي شد، در ماه ژوئيه سال 2006 تسليم آژانس فدرال گرديد. بعد از هماهنگي پيشنويس، طراحي خود برنامه شروع شد. دو کارگروه روي اين سند کار کردند که در مرحله پاياني در ماه نوامبر سال 2006 تصميم بر تشريک مساعي دو گروه گرفته شد. در اين رابطه چند سئوال وجود دارد که در ذيل پاسخ آنها داده مي شود.

چرا روسيه، کشوري که ادبيات داستاني بزرگي را آفريده است، به برنامه توسعه کتابخواني احتياج دارد؟

طراحي برنامه ملي حمايت از کتابخواني و توسعه کتابخواني، ضرورت مبرم عيني است زيرا در روسيه معاصر بحران سيستمي فرهنگ کتابخواني مشاهده مي شود.

ميزان جواناني که به صورت مرتب کتاب مي خوانند، از 48% در سال 1991 تا 28% در سال 2005 کاهش يافته است. در حالي که در سال 1991، 79% مردم روسيه سالي حد اقل يک کتاب مي خواندند، در سال 2005 اين رقم تا 63% کاهش يافت. در سال 1991، 61% مردم روسيه هر روز روزنامه مي خواندند ولي در سال 2005 اين رقم تا 24% کاهش يافت. اين ارقام در مورد مجلات (ادبي) معادل 16% و 7% است. در سالهاي 1970، 80% خانواده ها به صورت منظم براي کودکان کتاب مي خواندند ولي درحال حاضر اين رقم تا 7% کاهش يافته است. چگونگي انتخاب ادبيات حرفه اي و داستاني براي مطالعه نشاندهنده افت سليقه ادبي حتي در ميان روشنفکران است.

از اينجا معلوم مي شود که روسيه به اوج بحران کم اهميت دانستن کتابخواني رسيده است. اين وضع خطرناک به نظر مي رسد زيرا کتابخواني مهمترين وسيله کسب و حفظ هر نوع دانش حرفه اي و دانش حياتي ديگر، ارزش ها و موازين گذشته و حال و تمامي مباني فرهنگ چند قومي و چندلايه روسي است. اقتصاد، سياست، امنيت ملي و قدرت رقابت کشور تا اندازه زيادي به صلاحيت فرهنگي شهروندان بستگي دارد.

کتابخواني به مثابه مسأله روسي و جهاني

کاهش علاقه به کتابخواني، گرايش عمومي جهاني است که نتيجه روند جهاني شدن رسانه هاي گروهي و توسعه گسترده صنعت تفريح است که به عنوان منبع مهم کسب اطلاعات و شيوه معتبر و خوشايند گذراندن اوقات فراغت جاي کتابخواني را مي گيرد. کشورهاي زيادي ضمن طراحي و اجراي راهبرد حمايت از کتابخواني دنبال راه هاي مؤثر مقابله با اين گرايش ويرانگرانه مي گردند زيرا کتابخواني در توسعه هر کشوري اهميت فراواني دارد.

ولي هر کشوري اهداف خاصي دنبال مي کند که نهادهاي گوناگون اين وظايف را بر عهده خود ميگيرند زيرا هم شدت مسأله متفاوت است و هم عواملي که باعث بروز اين مسايل مي شوند. همچنين گروه هاي مختلف جمعيت هدف اين برنامه ها قرار مي گيرند تا به کتابخواني منظم عادت داده شوند.

در برنامه روسي حمايت از کتابخواني، اين پديده در ارتباط با فرآيندهاي اجتماعي و فرهنگي و مسايل روسيه در مرحله اصلاحات سياسي و اقتصادي، ويژگي هاي روند جهاني شدن و شکلگيري سريع جامعه جهاني اطلاعاتي بررسي شده است.

تنها در جريان طراحي برنامه نهايتاً معلوم شد مسأله حمايت از توسعه کتابخواني در روسيه تا چه حدي گسترده و چند بعدي است. نياز به کتابخواني، مسأله دسترسي به کتابها و درک متون، توزيع کتاب ها و نشريات، وضعيت فعاليت انتشاراتي، کتابخانه ها و موسسات آموزشي، محتوا و اولويت هاي سياست فرهنگي و آموزشي، همگي به هم گره خورده و بر همديگر اثر مي گذارند.

به عنوان مثال، در مرحله اول معلمان مدرسه و کارکنان کتابخانه ها اعتقاد داشتند که مسأله اساسي با کودکان ارتباط دارد زيرا کودکان، آينده ما هستند. ولي معلوم شد که اين اشتباه است. کودکان نيستند که آينده ما را تعيين مي کنند. اين کار نسل بالغ و شاغل است. ما با رفتار و کردار فعلي خود آينده خود و آينده فرزندان خود را مي سازيم. اگر والدين و معلمان امروزي به روند کتابخواني جلب نشوند، اين بزرگ سالان که کتاب نمي خوانند، کودکان را هم به مطالعه کتب عادت نخواهند داد. اگر والدين مرتباً به فرزندان خود بگويند که بايد کتاب بخوانند ولي خودشان اين کار را نکنند، نسل جوان اين حرفها را باور نکرده و نتيجه اين پند و اندرزها برابر صفر خواهد بود.

در حال حاضر در روسيه تنوع عظيم کتابها و نشريات ديگر از زير چاپ در مي آيد ولي عدم توسعه زيرساخت کتابفروشي و فقر مردم و کتابخانه هايي که نمي توانند اين کتابها را بخرند، تأثير بالقوه اين حجم بزرگ ادبيات را برابر صفر مي کند. دست کم گرفتن نقش کتابخانه ها و افت علاقه مردم به کتابخواني هم نبايد فراموش شود. بايد در روسيه جو اجتماعي و شرايطي را ايجاد کرد که همزمان مردم را براي مطالع کتب تشويق کند و دسترسي آنها را به کتاب هاي معاصر از طريق کتابفروشي ها، کتابخانه ها و اينترنت فراهم کند. نهادها و مؤسساتي بايد ايجاد شوند که رسماً موظف شوند از کتابخواني حمايت کنند. کارشناسان اين مؤسسات بايد شيوه هاي ترويج علاقه به کتاب را ياد گرفته باشند. ولي در حال حاضر در روسيه کسي مسئول اين فعاليت نيست و متخصصين اين بخش کافي نيستند. برنامه حمايت از کتابخواني نه تنها براي کتابخانه ها و مدارس بلکه براي اينترنت نيز نقش مهمي قايل است. رسانه ها بايد کاري بکنند که سيماي انسان کتاب خوان در اذهان عمومي موفقيت در زندگي را تداعي کند تا همه بفهمند که کتاب خواندن، کار ضروري است و اينکه عدم مطالعه کتاب شرم آور است.

بايد خوب بفهميم اين برنامه در چه زماني و در چه کشوري اجرا مي شود. ما کشور ثروتمند آمريکا نيستيم. روشنفکران روسي به حاشيه زندگي اجتماعي رانده شده اند و کتابخانه ها و کتابفروشي ها گاهي نمي توانند کتاب هاي جديد را دريافت کنند. روسيه بر خلاف بسياري از کشورها، کشوري بسيار متنوع و لايه بندي شده است. تمدن روسي، تلفيقي از تمدن هاي قرن هاي 21، 20، 19 و حتي 18 است که اين امر در شيوه زندگي، در اشکال ظاهري فرهنگ و در اذهان مردم بروز مي کند. بر خلاف ما بقي جهان، بسياري از فارغ التحصيلان دانشگاه هاي کشورمان قطعاً کتاب نمي خوانند.

ما مناطق توسعه يافته صنعتي داريم که مردم آنجا کمابيش متمول هستند و بودجه فرهنگي اين مناطق نسبتاً بالاست. از سوي ديگر، در مناطق محروم اشخاص تحصيل کرده براي خريدن کتاب نه پول دارند و نه کتابفروشي خوب در حالي که مقامات رسمي حتي نمي توانند کتابخانه ها را در حالت شايسته اي نگه دارند. به همين دليل است که مسايل کتابخواني در مناطق مختلف يکسان نيستند و بايد به گونه هاي مختلف حل شوند. در جامعه ما که ساختار دروني بسيار پيچيده اي دارد، هم «جزاير» جامعه مابعد صنعتي وجود دارند و هم ميادين وسيع فرهنگ پدرسالارانه. هر گروه اجتماعي در هر شهر بزرگ، شهرستان يا روستا، در محيط خاص اطلاعاتي و اجتماعي-فرهنگي خود زندگي مي کند. ولي با وجود اين تفاوت ها (اعم از چگونگي مردم، ذهنيت و مسايل آنها، وجود علاقه مندان به کتاب در همه جا و نيز وجود انسان هايي که هيچ وقت کتاب باز نمي کنند)، در واقع اين تفاوتها حالت کمي دارند.

اقتصاددان جوان و پولدار در مسکو که آثار کلاسيک را نمي خواند، يک جنبه مسأله را تشکيل مي دهد. ولي معلم فقير روستايي جغرافيا که به ادبيات معاصر اقتصادي دسترسي ندارد، مسأله ديگري است. در مورد اول بايد براي اقتصاددان جوان توضيح داد که کتاب نخواندن، امري است شرم آور، غير معقولانه، غيرمنطقي و غير معتبر است. ولي در مورد دوم بايد کاري کرد که کتابخانه محلي براي اين معلم کتاب هاي لازم را بخرد که مقامات محلي بايد بودجه اين کتابخانه را تأمين کنند. به همين منظور بايد با اين مقامات تماس برقرار کرد و آنها را به ضروري بودن اين کار متقاعد نمود. آبادي مسکوني هر چه فقيرتر و محروم تر باشد، کتابخانه عمومي آن بايد ثروتمندتر باشد.

از همين رو است که در برنامه ملي حمايت از کتابخواني در روسيه بر اين اصل تأکيد خاصي شده است که همه فعاليتهايي که در چارچوب اين برنامه انجام مي شوند، بايد هدفمند باشند. اين امر بسيار مهم است که برنامه نه براي يک شهروند متوسط روسيه (که وجود خارجي ندارد) بلکه براي گروه هاي مشخص خوانندگان در نظر گرفته شده است که به کتابهاي خاصي علاقه دارند و از نظر سطح درآمد با هم متفاوت هستند.

برنامه حمايت از کتابخواني در روسيه از حدود تبليغ ادبيات داستاني گسترده تر و پيچيده تر است.

بايد فهميد که مسأله کتابخواني در روسيه، تنها مسأله مطالعه کتب و ادبيات داستاني نيست. نه تنها کتابها و ادبيات داستاني بلکه نشريات در زمينه علم و فناوري، اقتصاد، جامعه شناسي، علوم سياسي، روان شناسي اجتماعي، فرهنگ شناسي، تاريخ و فلسفه جهانبيني انساني را گسترش داده و به او اجازه مي دهند واقعيت پيرامون خود را بهتر بفهمد و راه هاي جديد تحقق بخشيدن استعدادهاي خود را پيدا کند. مردم بايد از طريق مطالعه اين کتب و نشريات، از جمله مطالعه کتاب هاي الکترونيکي و آثار منتشر شده در شبکه اينترنت، همه دانش مورد نياز جامعه را کسب کنند. کتابخواني نبايد به آشنايي با سخن والاي ادبي محدود شود ولو اينکه اين حيطه ادبيات هميشه اهميت خود را حفظ مي کند.

ما در جهاني زندگي مي کنيم که براي هر فرد و براي کل بشريت خطرات جديد زيادي ايجاد مي کند. ولي امکانات فراواني نيز ايجاد مي شوند. روسيه بايد در شرايط جهاني شدن توسعه يابد و خود را حفظ کند. لذا تمام جمعيت کشور بايد از سطح نسبتاً بالاي آموزش تخصصي فرمال و صلاحيت عمومي فرهنگي برخوردار شود تا بتواند خود را با واقعيت تطبيق دهد که روز به روز پيچيده تر مي شود. روسيه براي اولين بار در تاريخ خود بدون سانسور فراگير زندگي مي کند و در برابر همه تأثيرات غرب و شرق باز است. تاريخ کشور بيش از پيش از چشم مردم روسيه پنهان نمي شود. براي هر يک از ما بسيار دشوار است که از اين فضاي جديد اطلاعاتي که مملو از نظريات و انديشه هاي گوناگون است (که اذهان عمومي ما بر خلاف کشورهاي غرب اين انديشه ها را به تدريج طي دو قرن اخير «هضم» نکرده است)، سر در آوريم. ما يک دفعه در برابر اين انديشه ها قرار گرفتيم. کسي که مرتباً کتابهاي زيادي نخواند، قادر نيست اين موضوعات پبچيده را ياد بگيرد.

بشريت وارد مرحله برقراري جامعه جهاني اطلاعاتي شده است که پيشرفت در چارچوب اين جامعه در نوبت اول ناشي از سرعت و کيفيت مجاري تبادل اطلاعات، کيفيت اطلاعات و ميزان يادگيري آن توسط جامعه است. براي مثال، در گذشته بخش مالي براي مردم روسيه اهميت چنداني نداشت ولي الآن رئيس سازمان، تاجر و شخص حقيقي بايد فکر خوبي بکند که ماحصل زحمات خود را حفظ يا مضاعف کند، بانک مطمئني انتخاب کند و قرارداد معقولانه اي امضا کند. هر کس بايد از چگونگي وامهاي مسکن، اوراق قرضه، بهره سهام و اوضاع بازار اوراق بهادار سر درآورد. تنها درصورتي ميتوان مطابق با شرايط و مطالبات زندگي امروزي اين دانش را فرا گرفت که اطلاعات از کتابهاي تخصصي و نه از طريق شايعات دريافت شود.

کتابخواني به معني دريافت و فراگيري اطلاعات مکتوب است. همين تعريف در برنامه ملي به کار گرفته شده است. اطلاعات مکتوب، اطلاعاتي مطمئن و کنترل شده است که مي توان بارها از آن استفاده کرد. واقعيتي که انسان از زندگي روزمره خود ياد نمي گيرد و تجربه نسلهاي گذشته روسيه و کشورهاي ديگر در کتابها وصف و حفظ مي شود. اشتباهات و موفقيت هاي اصلاحات نيز توصيف شده است. لذا مطالعه دائمي و پيوسته کتاب براي اتخاذ تصميمات معقولانه در همه سطوح اعم از فرد، سازمان يا ملت، لازم است.

برنامه ملي به عنوان محور برنامه هاي منطقه اي و برنامه هاي سازمان هاي اجتماعي و بازرگاني :

نظريه اجراي برنامه ملي حمايت از کتابخواني شامل طراحي برنامه هاي مربوطه منطقه اي با عنايت به ويژگي هاي محلي است. همچنين سازمانهاي ذي علاقه اي چون اتحاديه کتاب روسيه، اتحاديه کتابخانه هاي روسيه، دانشگاهها و غيره، مي توانند برنامه خود را در همين راستا طراحي کنند. آنها با توجه به بينش خاص مسأله مي توانند برنامه سراسري ملي را تکميل کنند. بدون شک، با اجراي برنامه حمايت از کتابخواني در برخورد دولت و جامعه با فرهنگ کتاب و کتابخانه تغييرات مهمي به عمل آمده و زمينه هاي حل و فصل مسايل حياتي کشور ايجاد خواهند شد.