خداوند تبارك و تعالي منبع فيض است و همواره فيض او بر همة مخلوقات و از آن جمله انسان ساري و جاري است، خلقت انسانها لطف است، از جانب خداوند و نعمتهاي كه به انسان در تمام عمر، ميدهد فيض و لطف ديگري است و خلقت فرشتگان و گماردن چند فرشته را بر انسان و مأمور نمودن آنها را به حفظ اعمال انسان خود لطف آخري است.
«وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ كِراماً كاتِبِينَ يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ»؛[1]
بدون شك نگاهباناني بر شما گمارده شده، والامقام و نويسنده، آنها ميدانند شما چه ميكنيد.
خداوند فرشتگان را از آن جهت بر انسان گماشته است تا انسان گمان نكند كه خداوند از اعمال آنان بيخبر است و اين يك نوع لطفي است از جانب خداوند بر انسان، زيرا وقتي انسان بداند كه خداوند فرشتگاني را گماشته كه از اعمال آنان مراقبت ميكنند، از معاصي و گناه دوري ميكنند و ديگر اين كه خداوند با گماردن فرشتگان بر انسان و مراقب قرار دادن آنان از اعمال انسان، خداوند ميخواهد بر عليه انسان حجت داشته باشد، زيرا در صورتي كه انسان گناه كرد و انكار ورزيد، خداوند بتواند بر انسان حجت اقامه كند.
منظور از حافظين در اين آيه، فرشتگاني هستند كه مأمور حفظ و نگهداري اعمال انسانها اعم از نيك و بد هستند كه در سورة مباركه ق از آنها تعبير به رقيب و عتيد شده است كه ميگويد انسان هيچ سخني را تلفظ نميكند، مگر اين كه نزد آن فرشتهاي است كه مراقب و آماده براي انجام مأموريت[2] و اين آيه اشاره دارد به اين كه اعمال انسان غير از طريق يادآوري خود صاحب عمل، از طريق ديگر نيز محفوظ است و آن محفوظ بودن با نوشتن فرشتگان نويسنده اعمال است كه در طول زندگي هر انساني موكل بر او هستند و بر معيار آن اعمال پاداش و كيفر ميبينند. هم چنان كه فرمود: «وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً»؛[3] (ايمان همان نامه اعمال اوست به او ميگوئيم) كتابت را بخوان كافي است كه امروز خود حسابگر خود باشي.
و ان عليكم لحافظين يعني از ناحيه ما حافظاني موكل بر شما هستند كه اعمال شما را با نوشتن حفظ ميكنند. كراماً كاتبين حافظاني كه داراي كرامت و عزتي نزد خداي تعالي هستند. يعلمون ما تفعلون، در اين جمله ميخواهد بفرمايد فرشتگان در تشخيص اعمال نيك از بد شما و تميز حسنه آن از سيئه آن دچار اشتباه نميشوند، پس اين آيه ملائكه را منزه از خطا ميدارد.
بنابراين ملائكه به افعال بشر با همة جزئيات و صفات آن احاطه دارند و آن را همان طور كه هست حفظ ميكنند. در اين آيات عدّه اين فرشتگان كه مأمور نوشتن اعمال انسان است، معين نشده است. بلي در آيه ديگر كه ميفرمايد: «إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الَْيمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ»؛[4] به خاطر بياوريد هنگامي كه دو فرشته راست و چپ كه ملازم انسان هستند اعمال او را دريافت ميدارند، استفاده ميشود كه براي هر يك دو نفر از آن فرشتگان موكلند، يكي از راست و يكي از چپ.
مطلب ديگري كه از آيه يعلمون ما تفعلون استفاده ميشود اين است كه اين نويسندگان داناي به نيات انسانها نيز هستند، چون ميفرمايد: آنچه انسانها ميكنند، آنان ميدانند و معلوم است كه بدون علم به نيات انسانها نميتوانند به خصوصيات افعال و عناوين آنها. و اين كه خير است يا شر، حسنه است يا سيئه علم پيدا كنند، پس معلوم ميشود، ملائكه داناي به نيات انسانها نيز هستند.[5]
و لذا علاوه بر احاطه علمي خداوند بر ظاهر و باطن انسان دو فرشته نيز مراقب اعمال اويند كه از طرف راست و چپ از او مراقبت ميكنند، پيوسته، با او هستند و لحظهاي جدا نميشوند تا از اين طريق اتمام حجت بيشتري شود و تأكيدي باشد بر مسأله نگاهداري حساب اعمال و تلقي به معناي دريافت و اخذ و ضبط است و متلقيان دو فرشتهاي هستند كه مأمور ثبت اعمال انسان ميباشند. قصد كنايه از آن است كه اين دو همواره با انسانند مترصد اعمال او ميباشند.
ما يلفظ من قول الالديه رقيب عتيد: ميفرمايد: هيچ سخني را انسان تلفظ نميكند مگر اين كه نزد آن فرشتهاي مراقب و آماده براي انجام مأموريت است، در آية گذشته سخن از ثبت تمامي اعمال آدمي بود و در اين آيه روي خصوص الفاظ آدمي تكيه ميكند و اين به خاطر اهميت فوق العاده و نقش مؤثري است كه گفتار در زندگي انسانها دارد، تا آن جا كه گاهي يك جمله مسير زندگي اجتماعي را به سوي خير يا شر تغيير ميدهد. و هم به خاطر اين كه بسياري از مردم سخنان خود را جزء اعمال خويش نميدانند و خود را در سخن گفتن آزاد ميبينند، در حالي كه مؤثرترين و خطرناكترين اعمال آدمي همان سخنان اوست و ذكر اين آيه بعد از آيه قبل ذكر خاص بعد از عام است.[6]
مرحوم محدث بزرگوار علامه مجلسي وقتي اين آيه را بيان ميكند، ميگويد: گفتهاند كه فرشته سمت راست نويسنده حسنات و كارهاي نيك و فرشته سمت چپ نويسنده لغزشها و گناهان است، و گفتهاند كه فرشتگان حفظه چهارتااند، دو تا فرشته در روز و دو تا در شب و هيچ سخني را انسان نميگويد، مگر حافظان آن را مينويسند. و ابي امامه از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل ميكند كه فرشته سمت چپ انسان شش ساعت گناه را نمينويسد، اگر پشيمان شد و توبه كرد، هرگز نمينويسد و اگر توبه نكرد يك گناه مينويسد.
و در روايت ديگري هست كه فرشته سمت راست فرمانروا فرشته سمت چپ است، وقتي انسان گناهي انجام ميدهد، فرشته سمت چپ ميخواهد آن را يادداشت نمايد، فرشته سمت راست ميگويد، دست نگاهدار و صبر كن تا هفت ساعت صبر ميكند و اگر توبه كرد چيزي براي او نمينويسد و اگر توبه نكرد يك گناه مينويسد.[7]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
محمد تقي مصباح يزدي، معارف قرآن (1ـ3)، ص 283 ـ 295، چ سوم، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
امام حسن ـ عليه السّلام ـ :
اعمل لدنياك كانك تعيش ابدا و اعمال لاخرتك كانك تموت غدا؛ براي دنيايت آن چنان كار كن كه گويا هميشه زندهاي و براي آخرتت آن چنان كار كن كه گويا فردا ميميري.
[1] . انفطار، 10 ـ 12. [2] . طبرسي، ابوعلي فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان، دار المعرفة، بيروت، ج 10، ص 683. [3] . اسراء، 14. [4] . ق، 17. [5] . طباطبايي، محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، النشر الاسلامي، قم، ج 20، ص 371 ـ 373. [6] . مكارم شيرازي، تفسير نمونه، انتشارات اسلاميه، تهران، ج 22، ص 246 ـ 251. [7] . مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، دار الصادر، بيروت، ج 5، ص 321.