جنها چگونه موجوداتي هستند؟
و آيا امروزه نيز وجود دارند؟
اگر وجود دارند در كجا زندگي ميكنند؟
چرا ما نميتوانيم آنها را ببينيم؟
و آيا ميشود با آنها ارتباط برقرار كرد؟
اين پنج سؤال به سه بخش تقسيم شد:
1. كلمه جن در اصل به معني چيزي است كه از حس انسان پوشيده باشد. مثلاً ميگوئيم "جنّة الليل" يا "فَلَمّا جنَّ الليل" هنگامي كه پرده سياه شب او را پوشاند، به همين جهت "مجنون" به كسي كه عقلش پوشيده شده و "جنين" به طفلي كه در رحم مادر پوشانده شده و "جنت" به باغي كه زمينش را درختان پوشاندهاند، و "جُنّه" به سپري كه انسان را از ضربات دشمن ميپوشاند، گفته ميشود.
جن يك نوع موجود عاقل است(1) كه از حس انسان پوشيده شده و آفرينش آن در اصل از آتش است(2). (ابليس نيز از همين گروه ميباشد). از آيات و روايات استفاده ميشود كه آنها هم مؤمن و كافر دارند، مطيع و سركش دارند و داراي تكليف و مسئوليت ميباشند(3).
طايفهاي از آنها مرد و طايفه ديگر زن ميباشند(4). آنها داراي حشر و نشر و معادند(5).
آنها قدرت نفوذ در آسمانها و استراق سمع داشتند كه ممنوع شدند(6). با بعضي از انسانها ارتباط برقرار ميكردند و با آگاهي محدودي كه نسبت به بعضي از اسرار نهاني داشتند، به اغواي انسانها ميپرداختند(7).
گروهي از آنان براي حضرت سليمانعليه السلام به اذن پروردگار كار ميكردند و براي او معبدها، تمثالها و ظروف بزرگ غذا تهيه ميكردند(8). خلقت آنها قبل از انسان بوده است(9). ولي در عين حال از انسان برتر نميباشند، چون خداوند به بزرگ آنها كه ابليس بود فرمود بر انسان سجده كن(10).
اينها مطالبي بود كه از قرآن كريم درباره اين موجود ناپيدا استفاده ميشود و خالي از هر گونه خرافه و مسائل غيرعلمي است.
2. و اما اينكه فرموديد چرا نميتوانيم ببينيم؟
هيچ دليلي بر انحصار موجودات زنده، به آنچه ما ميبينيم وجود ندارد، بلكه علما و دانشمندان علوم طبيعي ميگويند موجوداتي كه انسان با حواس خود ميتواند درك كند در برابر موجوداتي كه با حواس قابل درك نيستند ناچيزند. تا اين اواخر كه موجودات زنده ذره بيني كشف نشده بودند، كسي باور نميكرد كه در يك قطره آب و يا يك قطره خون هزاران هزار موجود زنده باشد كه انسان قدرت ديدن آنها را ندارد.
همچنين دانشمندان ميگويند: چشم ما رنگهاي محدودي را ميبيند و گوش ما امواج صوتي محدودي را ميشنود، رنگها و صداهايي كه به وسيله چشم و گوش ما قابل درك نيست، بسيار بيش از آنها است كه قابل درك است. اگر وضع جهان چنين باشد، چه جاي تعجب است كه ما نتوانيم با حواس خود جنيان را درك كنيم، وقتي مخبر صادقي مانند نبي گرامي از آن خبر ميدهد چرا نپذيريم.
اين نكته نيز قابل توجه است كه جن گاهي بر يك مفهوم وسيعتر اطلاق ميشود كه انواع موجودات ناپيدا را شامل ميگردد(11)؛ شاهد اين سخن روايتي است كه از پيامبر خداصلي الله عليه وآله نقل شده است كه فرمود: خداوند جن را در پنج صنف آفريده است. صنفي مانند باد در هوا (ناپيدا هستند). صنفي به صورت مارها و صنفي به صورت عقربها و صنفي حشرات زمين هستند و صنفي از آنها مانند انسانند كه بر آنها حساب و عقاب است(12).
با توجه به اين روايت، بسياري از مشكلاتي كه در روايات و داستانها در مورد جن گفته ميشود، حل خواهد شد. مثلاً در بعضي از روايات از اميرمؤمنان عليعليه السلام ميخوانيم كه فرمودند: از قسمت شكسته ظرف و طرف دستگيره آن آب نخوريد، زيرا شيطان روي دستگيره و قسمت شكسته مينشيند(13).
با توجه به اينكه شيطان از جن است و جاي شكسته ظرف محل اجتماع انواع ميكربها است، بعيد نيست كه جن و شيطان، مفهوم عام اين گونه موجودات را نيز شامل شود.
براي اطلاع بيشتر ميتوانيد به كتاب اولين دانشگاه و آخرين پيامبر (جلد اول) مراجعه كنيد.
3- و اما قسمت سوم سؤال شما كه آيا ميتوانيم با آنها ارتباط برقرار كنيم يا خير؟
طبق بيان قرآن كريم، ارتباط با عالم غيب به جز براي عدهاي معدود كه خداوند آنها را شايسته ببيند و بر اساس حكمتش ايشان را از غيب با خبر گرداند، (مانند پيامبران و ائمه معصومينعليهم السلام و اوليا و صالحين) بر ديگران مقدور نيست.
چنانكه ميفرمايد:
"عالِمُ الغَيْبِ فَلا يُظْهَرُ عَلي اَحَداً، اِلاّ مَنِ ارْتَضي مِنْ رَسُولٍ..."(14)
عالم به غيب، خدا است، هيچكس را بر اسرار غيبش آگاه نميسازد، مگر رسولاني كه آنها را برگزيده است....
و نيز ميفرمايد:
"وَ ما كانِ اللَّهُ لِيُطْلِعكُم عَلَي الغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ"(15)
خدا شما را به غيب آگاه نميكند، ليكن از پيامبرانش هر كس را كه خواست، انتخاب مينمايد.
امّا ارتباط با روح و جنيان امر ممكني است، چون: اولاً موجودات عالم به نحوي با يكديگر ارتباط دارند، چه ارتباط ظاهري و مادي و چه ارتباط معنوي و غير مادي روح و جنيان نيز از جمله موجودات اين عالم هستند ولذا ميتوان با آنها ارتباط برقرار كرد، ولي ارتباط با روح و جنيان ،ارتباط با عالم غيب به معناي خاصش نيست.
ثانياً: يكي از دلايل تجربي اثبات روح و تجرد آن، مسأله ارتباط با روح است. اكثر دانشمندان مانند : افلاطون، ارسطو، ابن سينا و صدر المتألهين با اين نظر موافق هستند و ارتباط با روح را امري ممكن ميدانند و كتابهاي زيادي هم در اين خصوص نوشته شده است.
طبق آيه قرآن نيز، جنيان با بعضي انسانها ارتباط برقرار ميكردند و با آگاهي محدودي كه نسبت به بعضي از اسرار نهاني داشتند، به اغواي انسانها ميپرداختند:
"وَأَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الجِنّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً"(16).
البته نبايد فراموش كرد كه در عمل، بسياري از جلسات احضار ارواح، آكنده از دروغ و حيله است و صرف حركت كردن نعلبكي روي حروف يا حركت ميز و پرده نميتواند دليلي بر احضار روح شخص معيني باشد.
1- محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، طبع 2، نشر 1403 ه ق، ص 60-283. و شيخ عباس قمي، سفينةالبحار، بيروت، دارالاسوه، للطباعة و النشر، اول، 1414 ه ق، ج 1، ص 678. 2- حِجر، 27. 3- حِجر، 29-42، جن، 11-15، و سفينةالبحار، همان. 4- جن، 6. 5- بحارالانوار، همان و سفينةالبحار، شيخ عباس قمي، بيروت، دارالاسوه، للطباعة و النشر، اول، 1414 ه ق، ج 1، ص 678، نقل از مجلسي. 6- جن، 9. 7- جن، 6. 8- سبأ، 12-13 و شيخ عباس قمي، سفينةالبحار، بيروت، دارالاسوه، للطباعة و النشر، اول، 1414 ه ق، ج 1، ص 678 و مجلسي، بحارالانوار، بيروت: مؤسسه الوفاء 142/14 و 70. 9- حجر، 26. 10- كهف، 50. 11- ناصر مكارم، تفسير نمونه، طبع هفدهم، 1374، دارالكتب الاسلاميه، ج 25، ص 156. 12- شيخ عباس قمي، سفينةالبحار، بيروت، دارالاسوه، للطباعة و النشر، اول، 1414 ه ق، ج 1، ص 678. 13- محمدبن يعقوب كليني، فروع كافي، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، طبع 3، نشر 1401، ج 6، ص 385، ح 5. 14- جن، 26 و 27. 15- آل عمران، 172. 16- جن، 6.