امام خمینی (ره) و جنبش های اسلامی معاصر

سيدعبدالقيوم سجادي

نسخه متنی -صفحه : 8/ 5
نمايش فراداده

تاكيد بر امت اسلامي

انديشه شكل گيري و تحقق امت واحده اسلامي بر بنيان اعتقادي و ايدئولوژي اسلامي، از ديرباز مورد اهتمام و تاكيد مصلحان ديني و پيشگامان نهضت اسلامي قرار داشته است. استراتژي وحدت حول محوريت امت واحده اسلامي، در انديشه سياسي، ديني حضرت امام - رحمه الله - از جايگاه بلندي برخوردار مي باشد. رابطه عميق و همه جانبه اعتقادي و ديني ميان نهضتهاي اسلامي، موجب شد كه حضرت امام - رحمه الله - از طريق ترويج و اشاعه تز امت واحده اسلامي، انقلاب اسلامي ايران را با نهضتهاي اسلامي جهان پيوندي استوار و ناگسستني بخشيده و تحقق اين ايده را كارسازترين استراتژي در مبارزه با جهان خواران و نيل به پيروزي عنوان نمايند. حضرت امام - رحمه الله - در اين زمينه مي گويند:

«ما براي دفاع از اسلام و ممالك اسلامي و استقلال ممالك اسلامي، در هر حال مهيا هستيم. برنامه ما كه برنامه اسلام است ؛ وحدت كلمه مسلمين است ؛ اتحاد ممالك اسلامي است، برادري با جميع فرق مسلمين است در تمام نقاط عالم، هم پيماني با تمام دول اسلامي است در سراسر جهان... .» [3]

دقيقا همين نگرش در نهضت ديني ايران و بنيانگذار آن است كه نهضت اسلامي را خصلتي فرا مرزي و فراگير بخشيده و مبارزات رهايي بخش را در اقصي نقاط جوامع اسلامي و بلكه جوامع بشري هدايت مي كند: «ما براي اينكه وحدت امت اسلام را تامين كنيم، براي اينكه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاي دست نشانده آنها خارج و آزاد كنيم ؛ راهي نداريم جز اينكه تشكيل حكومت بدهيم... .» [4]

ثمرات ارزشمند و عميق اين تفكر در ايجاد همسويي ميان جبهه نهضت جهاني اسلام است كه كارسازترين استراتژي در مبارزه ضد استعماري ملل مسلمان و مستضعف محسوب مي گردد:

«امروز مسلمانان در همه جاي آسيا تا قلب آفريقا، در تمام خاورميانه و در اروپا و آمريكا همه احساس مي كنند كه جزء يك جامعه جهاني بزرگ هستند ؛ يعني جزو امت اسلامي. اين را امام - رحمه الله - در دنيا به وجود آورد. احساس شعور نسبت به امت اسلامي، بزرگترين حربه در دفاع از اسلام در برابر استكبار است.» [5]

با توجه به اصول و مباني سياست ديني حضرت امام در قبال امت اسلامي و جوامع بشري، مي توان رابطه عميق و همه جانبه انقلاب اسلامي و نهضتهاي ديني در سراسر جهان را به خوبي كشف و مطالعه نمود. در همين راستا، تاثيرات ژرف و گسترده انديشه هاي سياسي آن حضرت بر نهضتهاي اسلامي را مي توان شناسايي كرد. عمق اين تاثير را زماني مي توان دريافت كه در اعتراضات و گفته هاي بيگانگان و مخالفين انقلاب اسلامي را مورد غور و وارسي قرار دهيم. رابين رايت، يكي از متفكرين غربي در اين زمينه اظهار مي دارد كه: «سيزده سال پس از آنكه اولين حكومت مذهبي مدرن جهان با انقلاب ايران پايه گذاري شد، اسلام بار ديگر به عنوان يك اسلوب سياسي قدرتمند مطرح شده است.» [6] و بدين سان، مي توان گفت نهضتهاي اسلامي پس از سالها تجربه ناكام و ناموفق كه با ركود و سكون همراه گشته و نسبت به توانمندي مديريت معقول جامعه به وسيله تعاليم ديني نوعي تلقي منفي و ناباورانه را در ميان جوامع موجب گرديده بود؛ با ظهور احياگرايانه پيشگام نهضت ديني ايران، حضرت امام خميني - رحمه الله - از تحرك و پويايي جديدي برخوردار گرديد.

اگر اثرات ژرف و همه جانبه امام خميني - رحمه الله - بر نهضتهاي اسلامي را در يك نگاه گذرا و كلي بررسي نماييم، خواهيم ديد كه نهضت اسلامي در كليه جوامع ديني، در دو بعد نظري و عملي تاثيرپذيري جدي از انقلاب اسلامي ايران داشته است. هر چند برشمردن و تبيين تمامي دستاوردهاي جهاني انقلاب اسلامي ايران، خود بحث جداگانه اي را مي طلبد؛ [7] اما در پايان اين نوشتار صرفا مهمترين تاثير امام خميني - رحمه الله - بر نهضتهاي اسلامي در دو بعد نظري و عملي طرح و مورد جمع بندي قرار مي گيرد.