مجله پيامآور در شماره دوازدهم به تاريخ 18 / 9 / 80 گفتوگويي با آقاي علي نظري نماينده محترم اراك در مجلس شوراي اسلامي ترتيب داده و در آن مطالب متنوعي را با ايشان در ميان گذاشته است. برخي از نكات مطرح شده توسط جناب آقاي نظري نشان از شخصيت خداباور و صميمي ايشان دارد. مثلاً در جواب اولين سؤال مصاحبه كه:
«اگر اتاقي دچار آتشسوزي شده و شما تنها بتوانيد يكي از چهار موجود مهم اتاق (يك بچه گربه، يك ميليون دلار، سند پيروزي اصلاحات، و تمام عكسها و خاطرات كودكيتان) فقط يكي را نجات دهيد، كدام يك را از مهلكه بيرون ميبريد؟ گفتهاند كه نجات يك جاندار خيلي مهمتر است... بنابراين من گربه را ميبرم، خداي گربه بلد است مرا پولدار كند.»
در جاي ديگر علاقهمندي خود را به پذيرش نقد و اصلاح خويش اينگونه بيان نمودهاند: «من الآن كه جلوي شما نشستهام به جاي اينكه بيايم با زبان به به و چهچه از خودم بگويم ـ كه خودم را قابل آن نميدانم ـ خوشحال ميشوم به عنوان يك آدم معتقد به نقد و اصلاحطلب، اين نقد را اوّل از درون خودم شروع كنم.
با توجّه به اين علاقه، نكاتي در ادامه گفتگو به نظر ميرسد كه به منظور تأمل بيشتر ارائه ميشود. اميد است خداوند متعال ما را در شناخت راه صحيح همواره از عناياتش برخوردار سازد؛
1. هنگامي كه مصاحبه كننده ايشان را به جهت پوشيدن پيراهن آستين كوتاه مورد سؤال قرار ميدهد در جواب مطالبي را مطرح ميكنند كه نشان از توجّه ايشان به مسايل شرعي دارد. مثلاً گفتهاند كه: «شرع ما نميگويد لباس آستين كوتاه نپوش» ولي در ادامه فرمودهاند: «يك فرد دوست دارد همان طور كه ميخواهد لباس بپوشد. بعد هم اينكه در مورد مسايل شرعي، هر كس را در قبر خودش ميگذارند. شما را در قبر خودتان من هم قبر خودم. نه من ضامن اعمال فرعي شما هستم و نه شما ضامن اعمال فردي من هستيد.»
اينكه ايشان بدون هيچ قيد و شرطي فرمودهاند كه يك فرد دوست دارد همانطور كه ميخواهد لباس بپوشد با مباني شرعي و قانوني، سازگار نيست. دستورات متعدد قرآن كريم در باب مسئله حجاب همچون آيات 55 و 59 سوره احزاب و 31 و 60 سوره نور دلالت بر آن دارد كه شرع آزادي بيقيد و شرط را براي پوشش افراد امضا نكرده است. لذا بايد اين فرمايش جناب آقاي نظري در زمينه پوشش را حمل بر محدوده شرعي و قانوني نموده بگوييم: «يك فرد ميتواند در چارچوب شرع و قانون همانطور كه ميخواهد لباس بپوشد.»
نكته مهم آنكه ايشان در ادامه با استفاده از يك ضربالمثل عاميانه اصل مهم نظارت عمومي و امر به معروف و نهي از منكر را زير سؤال برده، قائل شدهاند كه كسي ضامن اعمال فرعي ديگري نيست و در قبال آن مسئوليتي ندارد. در قرآن كريم و احاديث معصومين ـ عليهم السّلام ـ تأكيد خاصي روي مسئله امر به معروف و نهي از منكر صورت گرفته كه به جهت بديهي بودن آن تنها به يك مورد اشاره ميشود. در سوره مباركه اعراف از آيه 163 به بعد سرگذشت گروهي از بنياسرائيل ذكر ميشود كه در كنار دريا زندگي ميكردند و به فرمان خداوند صيد ماهي در روزهاي شنبه بر ايشان ممنوع شده بود.
اما در همان روز، ماهيها جلوهگري بيشتري ميكردند و اين آزمايش الهي بود. اين قوم قانون الهي را مزورانه شكستند و با ساختن حوضچههاي ساحلي و بستن راه خروجي ماهيها، روزهاي شنبه ماهيان در حوضچهها گير ميكردند و يكشنبه به راحتي صيد ميشدند و مدعي بودند كه طبق فرمان، شنبه صيد نكردهايم. گروه دومي از بنياسرائيل گروه اول را مورد موعظه و نهي از منكر قرار داده، آنان را از ارتكاب اين عمل باز داشتند. چرا شما كساني را موعظه ميكنيد كه خداوند انها را هلاك يا به عذاب سخت دچار ميكند؟
گروه دوم در جواب گفتند به دو دليل ما آنها را از منكر نهي ميكنيم:
1. براي آنكه عذري نزد پروردگارتان داشته باشيم.
2. براي اينكه شايد دست از عمل زشت خويش برداشته، تقوي پيشه كنند.
پس از ذكر اين گفتگو، خداوند به بيان سرنوشت اين سه گروه پرداخته، ميفرمايد: «فلما نسوا ما ذكّروا به انجينا الذين ينهون عن السوء و اخذنا الذين ظلموا بعذاب بئيس بما كانوا يفسقون» يعني چون آنچه را كه به آن تذكر داده شد فراموش كردند، ما اهل نهي از منكر را نجات داديم و ستمگران را به خاطر فسقي كه انجام دادند به عذاب سخت گرفتار كرديم.
از اينجا معلوم ميشود كه اي اين سه گروه تنها گروه دوم كه اهل نهي از منكر بودند نجات يافته و گروههاي اول و سوم كه مرتكبين صيد ممنوع و بيتفاوتها بودند به عذابي دردناك گرفتار شدند و جالب آنكه آنان را ظالم نيز دانسته است.
بنابراين نبايد بدون هيچ پشتوانه و استدلال و صرفاً با طرح مطلبي عاميانه، اصل نظارت عمومي را خدشهدار ساخت و مردم را به بيتفاوتي در برابر زشتيها ترغيب نمود.
در پايان اين بخش توجه خوانندگان محترم را به يك استفتاء از مقام معظم رهبري در باب پوشش مردان جلب ميكنيم:
سؤال: احتراماً خواهشمند است نظر حضرتعالي را در خصوص پوشيدن پيراهن آستين كوتاه براي ذكور در محل كار (اداره) اعلام فرماييد.
پاسخ: پوشيدن پيراهن آستين كوتاه براي مردان اگرچه في نفسه منعي ندارد، ليكن در محل كار اگر خلاف آداب باشد و يا در معرض نظر از روي ريبه جنس مخالف باشد اشكال دارد.[1]
2. در بخش ديگري از گفتگو آقاي نظري به عملكرد رضاخان اشاره كرده و با عباراتي به طور تلويحي او را مورد ستايش قرار دادهاند. برخي از اين جملات عبارت است از: «فكر نميكنم شما در تاريخ صد سال گذشته كسي را مثل رضا شاه پيدا كني كه اين همه كارهاي بنيادي و زيربنايي انجام داده باشد. امّا چرا شكست خورد؟ چون به توسعه سياسي و توسعه فرهنگي معتقد نبود... رضا شاه بخشي از تاريخ ما است... نسل بعد كه ميآيد نقد ميكند، وقتي ميبيند رضاشاه بدياش 40 است و خوبياش 60 خوب به هر حال شما كه نميتواني به نسل آينده بگويي كه نخوان، نفهم، مطالعه نكن....»
در نقد اين بخش از گفتار جناب آقاي نظري تنها به نقل جملاتي از حضرت امام خميني در كتاب شريف كشف الاسرار اكتفا ميكنم.
حضرت امام رضاخان را لايق سلطنت نميدانستند و اين به خاطر آن بود كه وي ارزشي براي قانون كشور قائل نبود: «رضاخان نظامي بود ولي به درد سلطنت نميخورد. اوّل شرط شاه آن است كه تخلف از قانون را بر خود روا ندارد و خود را مطيع قانون بداند تا او را به مطاعي ديگران بپذيرند. شاه بايد مملكت را از خود و خود را از مملكت بداند و عهدهدار حفظ جان و مال و ناموس و شرف توده باشد نه آنكه سلطنت را وسيله شهوترانيها و غارتگريها كند و جان و مال و ناموس كشور را به باد فنا بدهد. فقط نظارت ملاهاي وارسته ميتواند قانون كشور را به جريان اندازد و دست چپاول خارجيها را كوتاه كند.»[2]
سؤال از آقاي نظري اين است، چگونه كسي كه سلطنت را وسيله شهوتراني و غارتگري كرده و جان و مال و ناموس كشور را به باد فنا داده است ميتواند بنياديترين كارها را در طول صدسال اخير انجام داده باشد؟!
ايشان عامل شكست رضاخان را بياعتقادي او به توسعه سياسي و فرهنگي دانستهاند. بايد گفت اصلاحطلبان امروز، يكي از مهمترين شاخصههاي توسعه سياسي و فرهنگي را تعدد نشريات دانسته، در سالهاي اخير تلاشهاي مستمري براي افزايش كميت آنها انجام دادهاند. جالب آن است كه اين نوع توسعه سياسي و فرهنگي دردوران سلطنت رضاخان وجود داشت به عنوان عاملي براي نشر فساد در جامعه عمل ميكرد. به جملات حضرت امام (ره) توجّه فرماييد:
«به طور كلّي روزنامههايي كه در زمان ديكتاتوري ميداندار و از عمال بزرگ ديكتاتوري محسوب ميشدند امروز بايد ملّت آنها را بيش از ورق پارهاي نشناسد. اين اوراق ننگين كه در ان روز نشر افكار و الفاظ بيخردانه رضاخان را ميكرد ضررشان از صدها احمدي و مختاري براي توده و كشور بيشتر است. مختاريها اگر در تنگناي مجلس يك بيچاره را خفه ميكردند و يا آمپول آب گرم ميزدند اينها احساسات شرفآميز يك توده را خفه ميكنند... نوك قلم اينها صدها مقابل مسمومتر و بدتر است از نوك سوزن آمپول احمديها.»[3]
بنابراين رژيم رضاخان هم چندان از توسعه سياسي و فرهنگي بيبهره نبوده است!
امام (ره) عزيز چنان فسادي را در دستگاه حاكمه رضاخان مشاهده كردهاند كه حتّي طرفداران او را مورد حمله قرار داده ميفرمايند: «توده مظلوم ايران الآن هم چشم ندارند عمال ديكتاتوري آن روز را كه با زنها و اطفال مظلوم آنها آن طور سلوك كرده و آن بيآبرويي و ستمكاريها را كردند ببينند و هر كس آنها را محترم بداند از شرف و انصاف بويي ندارد. آن روزنامههايي كه از اعمال ظالمانه ديكتاتور گريزپا كه خانمانسوزترين آن كشف حجاب زنهاست طرفداري ميكنند كمك كار به اصول وحشيانه ديكتاتوري ميكنند و بايد اوراق آنها را در ميدانها آتش زد.»[4]
بنابراين اميداوريم جناب آقاي نظري ديدگاه خود را در مورد رضاخان و دستگاه حاكمه او مورد تجديدنظر قرار داده و با بررسي دقيقتر و عميقتري به اظهارنظر در اين زمينه بپردازند. اميد است خداوند متعال همه ما را در راه شناخت درست واقعيات موفق گرداند.
[1] . مجموعه استفتائات حضرت آيت الله خامنهاي، ص 114، روابط عمومي دانشگاه اصفهان، 1374. [2] . كشفالاسرار، ص 233. [3] . همان، ص 283. [4] . همان، ص 239. هادي حسين خاني