تحصيلات حوزوي و معافيت تحصيلي

ابوالقاسم مقيمي حاجي

نسخه متنی
نمايش فراداده

تحصيلات حوزوي و معافيت تحصيلي

پويايي و تعالي جامعه در گرو انجام وظايف فردي و اجتماعي همه افراد و اقشار است و اگر يكايك افراد جامعه نقش خود را شناخته و بدان عمل نمايند مي‌توان به آينده جامعه اميدوار بود. بديهي است كه اقشار و اصناف مختلف وظايف و مسئوليت‌هاي متفاوتي داشته و فراخور حال خود تابع شرايط و قوانين خاصي هستند.

روحانيت شيعه نيز در طول تاريخ ـ علي‌رغم انواع محروميت‌ها و مشكلاتي كه از جانب حكومت‌هاي وقت گريبانگير آن‌ها بود ـ با توجّه به نقش اجتماعي خود در خدمت به دين و مردم از هيچ كوششي دريغ نكردند و به فرموده بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي ايران امام راحل (ره):

«صدها سال است كه روحانيت اسلام تكيه‌گاه محرومان بوده است و هميشه مستضعفان از كوثر زلال معرفت فقهاي بزرگوار سيراب شده‌اند. آنان در هر عصري از اعصار براي دفاع از مقدسات ديني و ميهني خود مراقبت‌ها و تلخي‌هاي متحمل شده‌اند و همراه با تحمل اسارت‌ها و تبعيدها، زندان‌ها و اذيت و آزارها و زخم زبان‌ها شهداي گرانقدري را به پيشگاه مقدس حق تقديم نموده‌اند.»[1]

حضور فعّال و چشم‌گير روحانيت در مبارزات پيش از انقلاب و دوران دفاع مقدس شاهدي صادق بر اين مدعا است. با پيشرفت جامعه و بالا رفتن سطح علمي آن انتظارات افراد به ويژه جوانان از روحانيت بيشتر شده و بر مسئوليت آنان افزوده مي‌شود و از آن‌جا كه روحاني با اقشار مختلف در تماس بوده و در حوزه وسيعي به فعاليّت مي‌پردازد نيازمند اطلاعات وسيعي در زمينه معارف ديني است و چه بهتر كه از جامعيت علمي مناسب برخوردار باشد. علاوه بر اين‌كه رسيدن به مراتب بالاي علمي و نيل به درجه اجتهاد و مقام استنباط احكام با پيچيدگي خاص خود تمحّض و تلاش وافري مي‌طلبد با شناخت مراحل تحصيلات حوزوي و امور تحقيقاتي و استنباطي به خوبي درمي‌يابيم كه با در نظر گرفتن مقطع كوتاه تحصيلي چون چهار يا هشت سال نمي‌توان به درجات بالا نائل آمده و به تفحص لازم رسيد. در نتيجه كساني مي‌توانند به موفقيت دست يابند كه زنجيره تحصيلي را به صورت تحقيق و پي در پي گذرانيده و با پشت سر گذاشتن «سطح عالي» ساليان متمادي به تحصيل و تحقيق بپردازند تا بتوانند به آگاهي لازم در زمينه فقه و معارف ديني دست يابند.

طلاب و روحانيون در كنار تحصيل و تحقيق از امور تبليغي و وظايف اجتماعي غافل نبوده و هر ساله در مناسبت‌هاي مختلف به تببليغ و ارشاد نيز مي‌پردازند.

در اين ميان بحث از معافيت تحصيلي طلاب معنا پيدا مي‌كند كه با ذكر نكاتي بيشتر با آن آشنا مي‌شويم:

1. طلاب علوم ديني از خدمت وظيفه به صورت دائم معاف نبوده و تنها در صورت اشتغال به تحصيل از «معافيت تحصيلي» با قوانين خاص خود استفاده مي‌نمايند.

2. قبل از انقلاب ـ جز در زمان محدودي ـ روحانيون از خدمت وظيفه از معافيت تحصيلي برخوردار بودند و مركز مشخصي بر آن نظارت نمي‌نمود امّا پس از انقلاب با تشكيل مديريت متمركز تنها در صورت به اشتغال تحصيل از معافيت سالانه برخوردار مي‌شود و قوانين و محدوديت‌هايي بر آن معين گرديد كه با ترك تحصيل و يا تخلف از قوانين مصوب مشمول غايب به حساب مي‌آيد.

3. درقانون معافيت تحصيلي از خدمت وظيفه عمومي از طلاب و دانشجويان در كنار هم و به صورت يكسان نام برده شده همان‌طور كه در فصل چهارم مي‌خوانيم:

«ماده 31 ـ دانش‌آموزان دانش سراها. و دانشجويان و هنرجويان دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالي اگر در حين تحصيل به سن مشموليت برسند تا زماني كه به تحصيلات خود ادامه مي‌دهند از اعزام به خدمت دوره ضرورت معاف خواهند بود.»

«ماده 32 ـ طلاب علوم ديني كه قبل از رسيدن به سن مشموليت طبق ضوابط شوراي مديريت حوزه علميه قم و يا نماينده رسمي آنان در شهرستانها به تحصيل اشتغال ورزند در مدت تحصيل مي‌توانند از مزاياي ماده 31 قانون استفاده كنند (در صورت ارزشيابي تحصيلي توسط مديريت حوزه علميه.»

«ماده 33 ـ صدور كارت معافيت تحصيلي دانش‌آموزان و هنرجويان و دانشجويان و طلاب علوم ديني موكول به گواهي اشتغال به تحصيل آنان از طرف مقامات صالحه بوده و مدت اعتبار آن يكسال تمام است.»

«ماده 34 ـ دانش‌آموزان و هنرجويان و دانشجويان و طلاب علوم ديني مشمول به محض ترك تحصيل يا اخراج و يا فراغ از تحصيل بايد براي انجام خدمت دوره ضرورت خود را معرفي كنند.»[2]

4. زمان برخورداري از معافيت تحصيلي در رشته‌هاي مختلف دانشگاهي متناسب با آن رشته كوتاه و يا بلند مي‌باشد و افراد با انتخاب رشته و قبولي در امتحانات از ان استفاده مي‌كنند و در حوزه علميه نيز متناسب با شرايط تحصيلي آن به اجرا در مي‌آيد. از اين روي معافيت تحصيلي طلاب تا زماني است كه به تحصيل اشتغال داشته باشند.

5. در كشور مراكز علمي متعددي با شرايط خاص خود وجود دارد و تحصيل در برخي از آن‌ها كوتاه و در برخي چند برابر است كه دانشجويان اين رشته‌ها از معافيت تحصيلي بهره مي‌برند و لذا انجا كه ورود در اين مراكز براي همه جوانان يكسان بوده و تنها منوط به خواست و انتخاب آن‌ها و قبولي در كنكور است ديگر شائبه تبعيض از ميان مي‌رود. به عنوان مثال دانشجوي كارداني به استفاده طولاني‌تر دانشجويان كارشناسي ارشد پيوسته و يا دكترا يا رشته پزشكي از معافيت تحصيلي اعتراض نموده و آن را غير عادلانه تلقي نمي‌كند.

ورود به حوزه علميه نيز يكي از گزينه‌هايي است كه در پيشاپيش همه جوانان قرار دارد كه همانند ساير رشته‌ها شرايط و قوانين ويژه خود را دارد و هم جوانان مي‌توانند با قبولي در امتحانات ورودي، در اين رشته به تحصيل بپردازند.

6. در آموزش عالي نيز ديده مي‌شود دانشجوايان تربيت معلم از خدمت وظيفه معاف بوده و حتّي پس از پايان تحصيل به خدمت وظيفه نرفته و طرح خود را با تدريس در مدارس مي‌گذرانند و از معافيت دائم برخوردار مي‌شوند.

7. دانشجوياني كه بورسيه مراكز و نهادها و وزارت‌خانه‌ها مي‌شوند علي‌رغم برخورداري از حقوق و مزايا، همانند مورد قبل، از معافيت پس از تحصيل استفاده مي‌كنند در حالي كه مفاد بند 6 و 7 در خصوص طلاب حوزه علميه وجود ندارد.

8. دانشجويان رشته پزشكي و يا رشته‌هاي ديگر پس از اتمام دوران تحصيل با توجّه به تخصص خود به خدمت مشغول مي‌شوند و با گذراندن اين مدت كارت پايان خدمت به آنان اعطا مي‌شود لكن ساليان متمادي روحانيون از اين قانون محروم بوده و كساني كه پس از گذراندن سطوح عاليه فراخور تخصص و معلومات خود در نهادهاي مختلف به فعاليّت مشغول مي‌شدند مشمول قانون فوق نمي‌گرديدند البتّه در سال‌هاي اخير[3] قوانيني وضع گرديده كه روحانيون نيز بتوانند پس از طي دوره آموزش نظامي به خدمت مشغول شده و با پشت سر گذاشتن آن مدت در يكي از سازمان‌هاي مقرر در قانون خدمت وظيفه را انجام دهند البتّه باز هم كارت پايان خدمت به اين دسته داده نمي‌شود و تنها از معافيت برخوردار مي‌شوند و سالانه افراد محدودي مي‌توانند از اين قانون استفاده نمايند.

9. طلاب و روحانيون در طول زمان استفاده از معافيت تحصيلي مشمول قوانين و محدوديت‌هاي مشخصي در قانون مي‌باشند.

با توجّه به مطالب فوق به خوبي روشن است كه استفاده طلاب از معافيت تحصيلي نشأت گرفته از زنجيره تحصيلي حوزه و دامنه وسيع آن بوده و همانند ساير مؤسسات آموزش عالي مي‌باشد نه اين‌كه قانون باشد كه تنها پس از انقلاب با استفاده از رانت اجتماعي به وجود آمده است و با مطالعه بر تاريخ در مي‌يابيم كه روحانيت در راستاي اعتلاي دين و جامعه و خدمت به مردم از هيچ كوششي دريغ نكردند و به فرموده امام راحل (ره):

«دقت و مطالعه در زندگي علماء سلف حكايت از فقر و نهايتاً روح پر فتوت انان براي كسب معارف مي‌كند... در ترويج روحانيت و فقاهت نه زور سرنيزه بوده است نه سرمايه پول‌پرستان و ثروتمندان بلكه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است كه مردم آنان را برگزيده‌اند.»[4]

[1] . امام خميني‌، 3 / 11 / 67، منشور بيداري.

[2] .

[3] . فصل چهارم، آيين نامه اجرايي معافيت طلاب از خدمت حوزه ضرورت مصوب 22 / 5 / 77.

[4] . امام خميني (ره) 3 / 11 / 67، منشور بيداري.

ابوالقاسم مقيمي حاجي