ذي طلبگي و روحانيت

حسن صادقي پناه

نسخه متنی
نمايش فراداده

ذي طلبگي و روحانيت

روز يكشنبه در ستون «سيماي ملت»‌مقاله‌آقاي مصطفي ايزدي را با عنوان «حاج شيخ احمدهاي ديروز و امروز» مطالعه كردم كه هدف از آن تجليل از مقام علمي و عملي «حاج شيخ احمد حججي» و تأكيد بر لزوم تأثيرپذيري برگزار كنندگان همايش بزرگداشت آن عالم گرانمايه و قشر روحانيت و اهل علم بود نكته‌‌اي كه بر تمامي پيروان و سالكان طريق علم و عمل نه تنها لازم بلكه ضروري است. منتهي قسمت پاياني اين مقاله كه در مقام بررسي وضع فعلي زندگي فردي و اجتماعي روحانيون و اهل علم و با تأكيد بر پايان الگوپذيري مردم و جوانان از روحانيون بخاطر خارج شدن آن‌ها از زي طلبگي بود به نظر ملاحظاتي دارد كه به عرض مي‌رسانم:

از اولين ويژگي‌هايي كه براي يك محقق ذكر مي‌شود بيان منصفانه و تحليل منطقي از موضوع است كه متأسفانه اين گفتار آقاي ايزدي از عدم توجّه به اين اصل دچار چالش جدي گرديده است چرا كه ايشان با نگاهي «كلّي» و «بالجمله» نتيجه مي‌گيرد و بعد غبطه مي‌خورد كه «نمي‌دانيم فرزندانمان براي فرزندانشان از چه كساني خواهند گفت» اين نتيجه‌گيري در حالي مطرح مي‌شود كه جاي اين سؤال را از ايشان باقي مي‌گذارد كه آيا بعد انقلاب تمامي بزرگان و علماي حوزه دچار اشراف‌زدگي و.... شدند كه ايشان را اينگونه مضطرب ساخته و مهر پاياني بر اعتبار علم و عالم در جامعه اسلامي حاضر زدند؟

بله اگر چه از اعتراف به «اشراف‌زدگي» و «اجتماع‌گريزاني» برخي از ملبّسين گريزي نيست ولي اين جريان را نمي‌توان به كل علما و محافل حوزوي نسبت داد. كافي است براي شناختن و شناساندن چهره‌هاي ارزش‌مند و شيوه زندگي و انديشه آنان به مطالعه حداقل بيوگرافي «حاج شيخ احمدهاي امروز» (پس از انقلاب) اقدام كرده تا با ساده‌زيستي، مردم‌داري، كرامت و دنياگريزي و هزاران فضايل ديگر عالمان اصيل و خدمت‌گزاري دين و ملت آشنا شويم.

سخن آخر اين‌كه آيا اينگونه سخن گفتن باعث دلسردي و بي‌اعتمادي نسل جوان و مورد تهاجم فرهنگي قرار گرفته‌ ما نسبت به گنجينه‌هاي علمي و عملي بزرگي چون امام (ره)، مراجع عظيم الشأن، شهداي محراب، مقام معظم رهبري، ... نخواهد شد؟؟

آيا اين نوع سخن گفتن باعث سرور و شادي دشمنان دين، انقلاب و روحانيت نخواهد شد؟

والسلام علي من التّبع الهدي

حسن صادقي پناه