پرسش مذكور داراي دو بخش است:
الف. راجع به جسم ملائكه؛
ب. درباره اطلاع و خبرداشتن ملائكه از اعمال انسان.
به طور كلي، فرشته موجودي نامحسوس است كه مظهر خوبيها و نيكي و مايه هدايت و بركات بر عالم هستي است.
فرشتگان جسم ندارند بلكه در گروه مجردات قرار دارند، محققين و علماء در اين باره دلائل گوناگوني ارائه كردهاند كه ما در اينجا به بعضي از آن اشاره ميكنيم:
قرآن: واژه ملك (فرشته) هشتاد و هشت مرتبه در قرآن ذكر شده است.
آيات زيادي از قرآن دربارة صفات، ويژگيها، مأموريتها و وظايف فرشتگان سخن ميگويد.[1]
استاد مكارم شيرازي در تفسير آيات مذكور ميگويد: بدون شك با اين اوصاف، نميتوانند داراي جسم باشند.[2]
از جمله نصوصي كه دلالت بر تجرد فرشتگان ميكند آيه ذيل است: نزل به الرّوح الامين علي قلبك لتكون من المنذرين؛[3]
علامه طباطبايي در تفسير آيه مذكور ميگويد:
... نزول آن (فرشته) بر قلب، تنها در صورتي صحيح است كه (آن فرشته) مجرد باشد.[4]
حكما نيز قائل به همين نظريه هستند، كه فرشتگان جسم ندارند، صدر المتألهين ميگويد:
بايد بداني كه آفرينش فرشتگان غير از آفرينش انسان است، زيرا آنها داراي وجود بسيط و مجرد و بعد عقلانياند.[5]
بوعلي سينا ميگويد: فرشته جوهري بسيط است.[6]
سخناني كه از معصومين ـ عليهم السّلام ـ نقل شده است، نيز دلالت بر تجرّد فرشتگان دارد:
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرشتگان غذا نميخورند، آب نمينوشند و ازدواج نميكنند بلكه با نسيم عرش الهي زندهاند.[7]
علت عدم ميل فرشتگان به امور مذكور به خاطر نداشتن جسم است، امام علي ـ عليه السّلام ـ :
فرشتگان در صلب پدران و رحم مادران قرار نميگيرند.[8]
نفي امور مذكور از فرشتگان به دليل عدم تجسم فرشتگان است،يعني اگر داراي جسم بودند، به امور مذكور نياز داشتند.
ناگفته نماند كه بعضي از محدثين مخالف مفسرين و حكما هستند و قائل به تجسم ملائكه هستند.
دلائلي هم ارائه نمودند كه ضعيف و ردّ شده است. امام خميني (ره) ميفرمايد: بدان كه بين محدثين و محققين اختلاف است در تجسم ملائكه الله: كافّه حكما و محققين و بسياري از فقهاء، قائل به تجرد آنها و تجرد نفس ناطقه شدند و براي آنها برهانهاي متين اقامه فرمودهاند و از بسياري روايات و آيات شريفه نيز استفاده تجرد ميشود.[9]
آنچه از آيات قرآن، روايات و عقل استفاده ميشود، اين است كه فرشتگان جسم مادي ندارند، بلكه مجردند.
پس بايد گفت: فرشتگان موجوداتي مجردند و مجردات در مقابل ماديات اند. ماده محدود به زمان و مکان و دستخوش تغيير و تحول و در معرض زوال و فساد است بر خلاف مجردات که از اين خصوصيات مبرا هستند.
فرشتگان نيز موجوداتي منزه از ماده اند لذا خصوصيات ماده در آن ها راه ندارد و شکل نمي پذيرد.[10] و آن چه که در روايات پيرامون هيئت و شکل فرشتگان آمده همه از باب تمثل است معناي تمثل ملک اين است که ملک در ظرف ادراک بيننده به صورت خاصي (انسان ـ شکل زيبا يا زشت) در مي آيد در حالي که بيرون از ظرف ادراک او واقعيت و خارجيت ديگري دارد و آن عبارت از صورت ملکي است.[11]
از نظر برون ديني مهمترين دليلي كه بر اثبات علم فرشتگان ميتوان اقامه كرد، مجرد بودن ملائكه است، توضيح آن كه بنابه تعريف محققين از فلاسفه علم مجرد است و اصولا علم يعني حضور مجرد نزد مجرد ديگر، و چون ملائكه مجردند در حقيقت علم هم در مجردات ظهور ميكند، پس ملائكه نسبت به مراتب پايينتر از خود علم دارند.
از آيات و روايات به صراحت، استفاده ميشود كه فرشتگان، ناظر اعمال و رفتار انسان هستند و در روز قيامت بر اين اعمال گواهي ميدهند، از نظر قرآن فرشتگان در روز قيامت جزء شهود محسوب ميشوند، و اين زماني درست است كه آنها در دنيا از اعمال و رفتار انسان باخبر باشند، تا بتوانند چيزهايي را كه مشاهده كردهاند شهادت دهند.
«و جائتْ كلُّ نفسٍ معَها سائقٌ و شهيدٌ»؛[12]
ترجمه: هر كس را فرشتهاي به دادگاه بزرگ الهي ميكشاند و فرشتهاي بر اعمال او شهادت خواهند داد و شاهدان همان دو فرشتهاي هستند كه مأمور ثبت اعمال انسان در دنيا بودند.
از روايات نيز استفاده ميشودكه فرشتگان در دنيا ناظر انسان و در روز قيامت بر اعمال انسان شهادت ميدهند.
امام سجاد ـ عليه السّلام ـ : ضمن بيان ارتباط فرشتگان با انسان، ميفرمايد: بارالها، و گواه راستي از فرشتگانت براي ما قرار بده، بار خدايا زحمت ما را بر نويسندگان گراميت آسان فرما.[13]
شيخ بهائي در شرح كلام امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ميگويد: آسان كردن رنج نويسندگان، كنايه از طلب خودداري از زيادي گفتار و دوري از كارهايي است كه فايده دنيا و آخرت ندارد، و در اين صورت در كار فرشتههاي نويسنده تخفيف حاصل شده و در ثبت كردار و گفتار ما كمتر زحمت ميكشند.[14]
شخصي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ پرسيد به چه علت، خداوند فرشتگان را بر بنيآدمي گماشته كه اعمال نيك و بدشان را بنويسند، در صورتي كه خداوند داناي نهان و آشكار است؟ امام ـ عليه السّلام ـ فرمود: آنها را مأمور عبادت خود ساخته و بر بندگانش گواه قرار داده تا مردم به خاطر همراهي آنان بيشتر مواظب اطاعت خداوند بوده و از معصيتش اجتناب كنند، و چه بسيار بندگاني كه تصميم بر گناه ميگيرند و در اين وقت به ياد اين فرشته افتاده و با خود ميگويند: پروردگار ميبيند و مأمورين ثبت اعمال بر اين گناه گواهي ميدهند، بدين سبب از انجام گناه خودداري ميكنند.[15]
از آيات قرآن و روايات به خوبي استفاده ميشود كه فرشتگان در دنيا ناظر اعمال و رفتار انسانها هستند و در آخرت بر چيزهايي در دنيا مشاهده كردهاند، گواهي ميدهند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. دادگاه رستاخيز، نوشته محمد غفاري، نشر مؤسسه فرهنگي حضور، چ اول، 1378.
2. تفسير نمونه، ج 18، از ص 173 به بعد، مكارم شيرازي، چ نوزدهم، نشر دار الكتب، تاريخ نشر 1380.
3. تفسير پيام قرآن، ج 6، ص 152 به بعد، مكارم شيرازي، ناشر مدرسه امير المؤمنين، چ دوم، 1372.
[1] . انبياء/ 26 و 27، حاقه/ 17؛ نازعات/ 5؛ اعراف/ 37؛ انفطار/ 10 ـ 13. [2] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دار الكتب، چاپ نوزدهم، 1380، ج 18، ص 176. [3] . شعراء/ 193 و 194. [4] . رسائل توحيدي، ترجمه شيرواني، تهران، نشر فاطمه زهرا، 1381، ص 194. [5] . اسفار، صدر المتألهين شيرازي، ترجمه هادوي، تهران، ناشر مولا، 1380، ج 7، ص 120. [6] . حدود يا تعريفات، ترجمه فولادوند، نشر مركز مطالعه فرهنگها، 1358، ص 38. [7] . مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، نشر موسسه وفا، 1403، ج 59، ص 174، ح4. [8] . همان، ص 175. [9] . آداب الصلوه، تهران، نشر مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول، 1370، ص 364. [10]. ر.ک: مصباح يزدي، محمد تقي، معارف قرآن، ص244 ـ 249؛ و طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج17، ص13؛ و رسائل توحيدي، ص194. [11]. ر.ک: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج17، ص 13. [12] . ق/ 21. [13] . صحيفه سجاديه، فرازي از دعاي ششم. [14] . مدني شيرازي، رياض السالكين، قم، نشر جامعه مدرسين، 1379، ص 122. [15] . احتجاج طبرسي، نشر نعمان، نجف اشرف، چاپ دوم، 1386، ج 1، ص 95.