از آن جا كه فرشتگان جزء موجودات مجرّدند و مجرّدات محدود به زمان و مكان نيستند، پس چنين نيست كه فرشته اي در مكاني باشد و نتواند در مكان ديگري حاضر شود.[1]
حال كه هم ملك الموت و هم فعل او كه قبض روح انسان است، مجردند، پس ملك الموت با قوه ي خاصّي روح انسان را كه او هم از مجردات است قبض مي كند و اين ها هيچ كدام در ظرف زمان و مكان محقق نمي شود; لذا اشتغال فرشته ي مرگ براي قبض روح يك انسان او را از قبض روح انسان ديگري كه در مكان دورتري است، ناتوان نمي كند، بلكه چون ملك الموت موجودي مجرّد است در يك زمان مي تواند چند انسان را كه در چند مكان مختلف هستند قبض روح كند.
مؤيّد اين مطلب روايتي است از امام صادق(عليه السلام) كه فرمود:
از ملك الموت پرسيده شد:
چگونه در يك لحظه ارواح را قبض مي كني در حالي كه بعضي از آنها در مغرب اند و بعضي در مشرق؟
پاسخ داد: اين ارواح را به خود مي خوانم و آنها اجابت مي كنند.[2]
[1]. ر.ك: عبدالله جوادي آملي، صورت و سيرت انسان در قرآن، ج 14، ص 319. [2]. ر.ك: محمد حسين طباطبايي، انسان از آغاز تا انجام، ص 66 ـ 67، و شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 134.