آيا مي توان گفت كه روح يك حقيقت است و كمالات و مراتب متعدد دارد؟

نسخه متنی
نمايش فراداده

آيا مي‌توان گفت كه روح يك حقيقت است و كمالات و مراتب متعدد دارد؟

پاسخ

مسئلة روح جزء مسائل پيچيده است و دربارة اينكه روح مراتب دارد يا يك حقيقت است؟

بايد گفت روح در عين حال كه يك حقيقت است داراي مراتب است پيرامون مراتب روح از جهات گوناگون بحث شده است.[1]

از جمله مباحث مربوط به مراتب روح اين است كه براي آن سه درجه مطرح كرده‌اند:

1. درجة پست: روح و يا ارواحي كه در اين مرتبه و درجه هستند در واقع روحي است كه مادّه بدان تسلّط پيدا كرده است و به بدي و شرّ متمايل شده‌اند. آنها يا ارواح ناپاكي هستند كه عادت‌شان القاء بدي و دشمني است و يا ارواح بي‌فكري هستند كه هرزگي و خواري و بازيگوشي را دوست دارند و يا ارواحي متكبرند كه به دانش و آگاهي اندك‌شان مغرورند و از حق، چشم‌پوشي مي‌كنند يا ارواح عقيم و بي‌خاصيتي هستند كه صلاحيت خير و شر را ندارند. اين مرتبه‌اي است كه روح ممكن است گرفتار آن شده و هيچ تكامل و ترقي و كسب فضايل نصيب آن نشود و در همين درجة پست همواره به سر ببرد و در گرفتاري‌هاي گوناگون غوطه‌ور باشد.

2. درجة ديگري براي روح كه ممكن است بسياري از ارواح به آن درجه رسيده باشند، درجه‌اي است كه از آن به درجة عالي روح يا ارواح عالي تعبير مي‌شود، و اين درجه و يا ارواحي كه در اين درجه هستند بر ماده و ماديات تسلط دارند و به نيكي و محبّت مشغول‌اند و همواره تلاش مي‌كنند كه از بدي‌ها و رذايل اخلاقي دوري كنند و آنها را به نوبة خود به چند دسته تقسيم كرده‌اند:

ارواح صالح، كه به بخشش و صلح‌خواهي و الهام افكار نيك به مردم، توصيف مي‌شوند و آگاهي هاي‌شان اندك و پيشرفت‌‌شان عقلي است. دستة دوم ارواحي هستند كه مربوط به حكما و دانايانند كه از نعمت‌ حكمت و معارف و دانش‌هاي مفيد برخودارند، و صفات ادبي پسنديده‌اي دارند، و سرماية علمي فراوان و گسترده‌اي دارند.

دستة سوم از اين سنخ روح كه در درجة ياد شده قرار دارند، ارواح عالي مقام هستند كه داراي حكمت و علم و فضيلت بوده و هر سه صفت ارزنده يعني حكمت، علم و فضيلت را با هم جمع كرده‌اند و تعاليم‌شان تنها در زمينة كسي است كه با خلوص نيت خواهان شناختن حق و به دور از مطامع دنيوي است.

3. درجة سوم روح و يا ارواحي كه در درجة سوم قرار مي‌گيرند، ارواح پاكي هستند كه به قلة كمال رسيده‌اند و از هر عيب و نقصي پاك شده‌اند و ارزش‌هاي كاذب مادّي نمي‌تواند كمترين تأثيري در آن داشته باشند و انوار فيض الهي را همواره مي‌بينند و از وصال حضرت حق تعالي خوشحال‌اند و ارتباط آنها فقط با صاحب فضيلت ارزشمندي است كه قلبش به كلّي از هر ناپسندي و بدي‌ها پاك گرديده است. تفصيل اين بحث را در منبع زير جويا شويد.[2]

نكتة ديگر در اين باره مسئلة نحوة ترقي است و اين كه روح با وصف آن كه يك حقيقت است چگونه به درجه و مراتب متعدد مي‌رسد و يا درجات متعدد را دارا مي‌شود؟

در اين باره نيز سخن بسيار است، يكي از نظريات اين است كه گفته‌اند: انسان زماني كه به دنيا مي‌آيد در آغاز مانند ساير حيوانات جز خوردن و نوشيدن چيزي را نمي‌شناسد، سپس كم‌كم صفت‌هاي ديگر نفساني، شهوت، خشم، حرص و مانند آن را پيدا مي‌كند و هر گاه از خواب غفلت و جهل بيدار شد، مي‌داند كه لذت‌هاي معنوي برتر و بهتر از لذت‌هاي غريزي و حيواني وجود دارد و براي آن كه مرتبة معنوي و مرتبة بالاتري را درك كند، از همة بدي‌هايي كه انجام داده توبه مي‌كند، و به سوي خدا روي مي‌آورد و در راهي قرار مي‌گيرد كه از هر چه كه او را از رسيدن به معبود و هدفش باز دارد، دوري مي‌كند و به ورع و تقوي و زهد حقيقي متصف مي‌شود و از اين طريق روح او به درجات بالاتر راه پيدا مي‌كند و درونش نوراني مي‌شود و انوار درخشان عالم غيب برايش آشكار مي‌گردد و به تدريج روي به كمال مي‌آورد و مراتب برتر و بالاتر را مي‌پيمايد.[3]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. حسن زادة آملي، معرفت نفس، ج1 و 2 و 3، نشر علمي و فرهنگي تهران، 1378 ش.

2. حسن زادة آملي، صد كلمه، انتشارات هجرت، قم، 1412 ق.

3. تقريرات فلسفه امام خميني، (اسفار، 3) نشر مؤسسة آثار امام ، 1381 ش.

[1] . حسن زادة آملي، ممد الهمم در شرح فصوص الحكم، نشر وزارت ارشاد اسلامي، 1378 ش. ص 55، آملي، محمّد تقي، در الفوايد، قم، نشر مؤسسة اسماعيليان، بي‌تا، ص 132 و 380.

[2] . سپري، فريدون، پژوهشي دربارة روح و شبح، قم، انتشارات اسماعيليان، 1380 ش، ص 36.

[3] . همان، ص 20.