خلود در نار آخرت، با عنايت به قلت شهوترانى دنيوى فرد، چگونه با عدالت، بلكه با رحمانيت خداوند سازگار است .
(با عنايت به عدم اقناع بنده از مباحث ج1 و 5 الميزان راجع به اين مطلب و همچنين عدل الهى استاد مطهرى).
در رابطه با قسمت اول يعنى عدالت الهى، جوابهاى مختلفى داده شده، يكى اينكه مثال مى زنند به اينكه شخصى در يك لحظه ميخى را در چشم خود فرو مى كند، ولى در اثر اين عمل، يك عمر، نابينا مى گردد; يعنى اثر يك لحظه عمل خلاف، يك عمر نابينائى است. جواب ديگر كه كاملتر مى باشد همان فرمايش علامه طباطبائى و استاد گرانقدر، شهيد مطهرى مى باشد كه لبّ مطلب اين است: كيفر و مجازات اعمال، بر سه گونه است :
1ـ قرار دادى است كه در جوامع بشرى توسط قانون گزاران الهى يا غير الهى وضع مى گردد و مثل قانون هاى راهنمائى و رانندگى (قانون گزاران غير الهى) يا قانون هاى قضائى حدود و ديات (الهى).
2ـ نوع دوم مكافات عمل يا آثار وضعى است مثل اينكه هر كس سم بخورد خواهد مرد .
3ـ نوع سوم كه عذاب اخروى از اين نوع است، اين است كه جزا، عين عمل است; يعنى باطن همين گناهى كه انجام مى گيرد، آن عذاب اخروى است مثلا باطن مال يتيم خوردن، آتش خوردن است، لكن ما در اين عالم باطن را نمى بينيم، بلكه اين باطن در قيامت ظهور مى كند و آتش بودن آن، معلوم مى شود، نه اينكه در آن عالم تبديل به آتش بشود، لذا باطن اين اعمال محدود ما، همان عذابهاى نا محدود مى باشد[1].
اما مساله بسيار دقيقى را مرحوم ملا صدرا فرموده اند كه با اين مساله كه مورد تأييد روايات شريفه نيز مى باشد جواب كاملتر مى شود، فرمايش ملا صدرا به صورت ساده و خلاصه چنين است: انسان در اين عالم، اعمالى را انجام مى دهد، كم كم اين اعمال، ملكه او مى شوند، در اثر ملكه شدن اعمال، نفس تبديل مى شود به يكى از 4 صورت زير:
1ـ اگر اعمال نيك، ملكه او شده باشد نفس، به صورت مَلِكى تبديل مى گردد.
2ـ اگر اعمال شهوانى به معناى اعم (قدرت طلبى، جاه طلبى، شهوات جنسى و غيره) ملكه انسان شود نفس به صورت بهائم و چهار پايان تبديل مى گردد.
3ـ اگر خوى درّندگى و عصبانيت بر انسان چيره شود و ملكه او، گردد نفس به صورت سبعى تبديل مى گردد.
4ـ اگر مخلوطى از گناهان مختلف و حيله گريها براى انسان ملكه شوند، نفس به صورت شيطانى مبدل مى گردد.
اين صورتها تا ابد براى انسان باقى خواهند ماند، چون آن اعمال، براى انسان ملكه شده و در وجود او رسوخ كرده و ابدى شده اند، لذا در قيامت نيز به صورت ابد، عذاب خواهند شد[2]. در روايتى از امام صادق (ع) نقل شده است كه مى فرمايد: اهل آتش در آتش ابدى هستند چون نيت آنها اين بوده كه اگر عمر ابدى مى يافتند هميشه خدا را نافرمانى مى كردند (تبديل صورت نفس به صور مختلفه) و اهل بهشت در بهشت جاويدند، و براى اينكه نيت آنان اين بوده كه اگر در دنيا براى ابد باقى ماندند، خدا را هميشه اطاعت كنند. سپس آيه شريفه را تلاوت فرمود:
«قل كل يعمل على شاكلته[3]» بگو هر كسى بر طبق نيّت خود عمل مى كند[4].
اما مساله خلود در آتش و رحمانيت خداى متعال; خداوند راه هاى مختلف و بهانه هاى فراوانى براى بخشش انسان قرار داده، چه در اين دنيا و چه در آخرت، مثل توبه، شفاعت و غيره، لذا در جهنم عده بسيار كمى باقى مى مانند كه دچار خلود مى باشند و بقيه انسانها به بهشت راه مى يابند و لو بعد از مدتى عذاب. البته ممكن است اين سئوال پيش بيايد كه كسيكه با عفو و بخشش به بهشت راه مى يابد اين ديگر صورت ملكى ندارد كه براى ابد در بهشت بماند، جواب اين است كه اين هم از رحمت الهى است كه خداى متعال براى اينگونه افراد كه زياد نيز مى باشند، خلود در بهشت را مقرر فرموده است.
[1] مرتضى مطهرى، عدل الهى (انتشارات صدرا، چاپ نهم، زمستان 1374) بخش هفتم، ص 189 به بعد. [2] ملا صدرا، اسفار اربعه (انتشارات مصطفوى قم، 1379 ق) ج9، ص20ـ19. [3] اسراء/84. [4] كلينى، اصول كافى (تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ چهارم زمستان 1365) ج2، كعاب ايمان كفر باب نيت ج5،.