بدنبال منشاء بي اعتمادي در ايران

نسخه متنی
نمايش فراداده

بر پايه ايدئولوژي

در مورد ملي گرائي در ايران و جايگاه آن در انقلاب اسلامي و گفتمان انقلابي، مباحث زيادي در محافل علمي و غير آن مطرح شده است. که البته با افراط و تفريط هايي همراه بوده است در اين راستا روزنامه اعتماد ملي در شماره 442 تاريخ 30 مرداد 1386 مطلبي را با عنوان «زير سايه ايدئولوژي» به چاپ رسانده که در آن در گفتگو با آقاي حسين سليمي، ملي گرائي در ايران پس از انقلاب اسلامي مورد ارزيابي قرار گرفته است، و در ضمن آن به گفتمان ضد امپرياليستي انقلاب اسلامي پرداخته شده و تحليل هايي شده که خالي از تأمل نيست و نوشتار حاضر نگاهي نقادانه به آن دارد. در بخشي از اين گفتگو چنين آمده است: «در ايران جنبش ضد امپرياليستي با حرکت هاي مردمي همراه شده و به همين خاطر اين جنبش کنار مقدسات نشسته است. در محافل ديني نماز جمعه ها و مساجد مرتب شعار امپرياليستي مي دهند در حاليکه اين نوع نگاه امپرياليستي بيشتر از آن که ريشه در دين داشته باشد، برخاسته از جنبش چپ و مارکسيسم است. مشکل دولتمردان ايران هم از اينجا ناشي مي شود، چون هويت حکومت بر اين اساس شکل گرفته است، هر شخصي که به قدرت برسد، خواه اصلاح طلب و خواه اصول گرا، بايد پايبندي خود را به اين گفتمان ثابت کند».

در مقام ارزيابي چنين نظريه اي بايد گفت:

چنين تحليلي ناشي از عدم درک صحيح دين مبين اسلام ماهيت انقلاب اسلامي و حرکت مردمي ملت ايران است.

چه اينکه اساساً ظلم ستيزي و مقابله با استکبار و سلطه جويي ظالمان برگرفته از تعاليم ناب اسلامي است.

و در قرآن کريم ايستادگي و مقابله با کافران و ظالمان از نشانه هاي پيروان پيامبر (ص) و مسلمانان راستين معرفي شده است. «وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ؛[1] کساني که با پيامبر(ص) هستند در برابر کفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند». و به مسلمانان دستور داده شده که از سستي در برابر مستکبران بپرهيزند و ايستادگي و شدت عمل را پيشه خود سازند تا آنان اين مقاومت و شدت را در شما مشاهده کنند.

«وَلِيَجِدُواْ فِيکمْ غِلْظَهً؛[2] و بايد در شما شدت و قدرت را احساس کنند».

حضرت علي ـ عليه السلام ـ نيز در سخن ماندگار خويش که فرمودند: «کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عونا؛[3] دشمن ستمگر و ياور ستمديده باشيد»، خط مشي مسلمانان و جامعه اسلامي را در برخورد با ظالمان و مستکبران و مظلومان و ستمديدگان به زيبايي ترسيم فرمودند. از اين رو جاي بسي تعجب است که ايشان نوع نگاه ضد امپرياليستي انقلاب اسلامي را برخاسته از جنبش چپ و مارکسيسم مي دانند و ماهيت ديني آن را ناديده انگاشته اند.

بنابراين ضديت ملت ايران با امپرياليسم و کشورهاي امپرياليستي به دليل ماهيت ظالمانه آنان و برخاسته از ژرفاي تعاليم ديني است و بر اين اساس، سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در قانون اساسي که برگرفته از تعاليم اسلامي است، بر اساس نفي هر گونه سلطه جويي و سلطه پذيري، حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضي کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت هاي سلطه گر و روابط صلح آميز متقابل با دول غير محارب استوار شده است.[4]

از سوي ديگر چگونه مي توان ضديت انقلاب اسلامي با امپرياليسم را برخاسته از جنبش چپ و مارکسيسم دانست، در حالي که انقلاب اسلامي سياست خود را از همان آغاز بر پايه نفي شرق و غرب قرار داده و دست ردّ بر بلوک سابق شرق و غرب زد و استقلال طلبي را مقصد راه و روش خويش قرار داد و فرياد آزادي خواهي و مقابله با مظاهر استکباري شرق و غرب را در جهان سر داده است.

پيشينه تاريخي کشور ما نيز شاهد اين واقعيت است که مردم ايران همواره در برابر بيگانگان و ظالمان ايستادگي نموده اند و هيچ گاه زير بار ظلم و ستم نرفته و سلطه بيگانگان را بر کشور خويش نپذيرفته اند. و امروز ملت ايران کشورهاي امپرياليستي و در رأس آنها آمريکا را مظهر ظلم و زور مي داند و به همين جهت عَلَم مبارزه با آنان را به دوش کشيده است. از طرفي تزلزل کشورهاي وابسته به بلوک سابق چپ در دشمني با آمريکا و تجديد نظر در سياست خويش و استواري و صلابت انقلاب اسلامي در ضديت با امپرياليسم جهاني و آمريکا و نفرت روز افزون از آن نيز شاهد ديگري بر جدايي مسير روشن انقلاب اسلامي از جنبش چپ و مارکسيسم است.

سخن خويش را با کلامي از مقام معظم رهبري به پايان مي بريم که فرمودند: «رژيم آمريکا، مظهر کاملي از استکبار، ديکتاتوري و فروعونيت در سطح بين المللي است و مبارزه دولت و ملت ايران با آمريکاييان کننده يک مساله ملي و تاريخي است».[5] «تا وقتي که آرمان ها و اهداف قرآني و الهي و اسلامي بر ما و بر اين نظام حاکم است اين نفرت و مقابله با سردمداران استکبار جهاني و در رأس همه آمريکا به قوت خود باقي است».[6]

[1] . فتح / 29.

[2] . توبه / 123.

[3] . نهج البلاغه، نامه 47.

[4] . قانون اساسي، اصل 152.

[5] . روزنامه کيهان، 15 ابان 1376ش.

[6] . رزنامه اطلاعات، 12 آبان 1373ش.

علي مجتبي زاده