بديهي است هر جامعهاي دچار برخي اشكالات و نابسامانيها است و وظيفه فرهيختگان جامعه است كه پس از درك صحيح و واقع بينانه، آن را ريشه يابي كرده و چاره انديشي كنند و درصد اصلاح برآيند.
چندي قبل در روزنامه اعتماد شماره 54 در ويژه نامه«شب جمعه» مقالهاي با عنوان «سارا 13 دارد» به چاپ رسيد كه در آن با استفاده نمادين از «سارا» سعي در ترويج فرهنگ مادّيگري در پوشش بزرگ كردن و تعميم برخي از اشكالات و نابسامانيهاي اجتماعي شده بود لذا به نظر ميرسد توجه به چند نكته اجمالي در شناخت وظيفه اهل قلم و فرهيختگان جامعه مفيد باشد.
1. جامعهاي زنده و پويا است كه از گوشه و كنار آن اميد و تلاش و شور و نشاط به چشم آيد و با فراگير شدن اين فرهنگ ميتوان به آينده جامعه اميدوار بود و فرداي روشن را به انتظار نشست.
2. هر جامعهاي حتي جوامع پيشرفته باصطلاح فراخور شرايط اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي خود با يك سري مشكلات و معضلات دست و پنجه نرم ميكنند و در صورتي كه انديشمندان جامعه به جاي چاره انديشي و ريشهيابي مسائل تنها اشك تمساح بريزند و از مشكلات با روشهاي ژورناليستي كوهي بسازند جز تباهي و شكست و سكون حاصل نخواهد شد. پس بيانصافي است كه بدون در نظر گرفتن قابليتهاي موجود و با بزرگ نماي مشكلات و نگارش غمنامههايي سرشار از يأس و نا اميدي سبب گسترش روح خمودي گرديم و بجاي آن كه به جوانان راه چاره را در حل مشكلات نشان دهيم روحشان را بيازاريم و سبب ترويج روحيه ماديگري گرديم.
3. تعضعيف نظارت والدين به فرزندان با تمسّك به اينكه «اگر روسرياش كمي آن طرفتر رود موهايش معلوم شود، مادرش ... اگر كنارش نشسته باشد، ممكن است يواشكي او را نيشگون هم بگيرد» به بهانه اينكه مادر دختر عمه پولدار را در همين نكته تحسين ميكند صحيح به نظر نميرسد چرا كه در فرهنگ ايراني اسلامي والدين نه تنها نسبت به تأمين مايحتاج فرزندان مسؤل هستند بلكه به تربيت ديني آنها نيز مسؤال هستند و در اين زمينه نيز احساس تكليف مينمايند؛ آري اگر با چشم پوشي مقصود را نقد و عملكرد مادر بدانيم. نقدي بجا و مفيد است ولي متأسفانه قراين شاهد و كمك بر نقد« روش و عملكرد» نيست بلكه شاهد بر كمك در ترويج اباحيگري در قالبهاي مختلف است و لذا در همين راستا است كه ميگويد: «او دلش ميخواهد مثل دختران 17 ساله موهايش را آرايش كند تا نگاه مشتاق پسرهاي دم بخت فاميل هي او را تحسين كند» يا اينكه «دلش ميخواهد شوهرش پولدار باشد. فرقي نميكند كه چه كاره باشد چه اخلاقي داشته باشد، فقط پولدار باشد.»
آيا تمام دختران 17 ساله موهايشان براي جلب تحسين نامحرم آرايش ميكنند؟؟
آيا تمام دختران بدون توجّه به كار و اخلاق و... شوهر و فقط بخاطر پول ازدواج ميكنند؟!
نديدن عفاف و پاكدامني دختران تا به كجا و به چه صورت توجيه پذير است!! ترويج عدم تقّيد جوانان به فرهنگ اسلامي و ملّي ظلمي آشكار است كه نتيجه آن نفرت و تنفّر نوجوانان و جوانان از انسانهاي بيهويّتي است كه تمام آرزوي خود را در پشتپا زدن به فرهنگ اسلامي ايراني و اقبال به مظاهر زشت تمدن غرب ميبينند. اين را بدانيم كه اغلب «سارا» و ساراهاي اين كشور علي رغم وجود مشكلات اقتصادي، فاصله طبقاتي، بيكاري و ... هيچگاه با كساني كه همه چيز را تيره و تاريك و سياه ميبينند همدل نميباشند و با همّت، تلاش و تكيه به تمدّن ايراني و اسلامي به حل مشكلات اميد داشتند و با افتخار و باهات بر 13 ساله بودن خود به اميد رفع كاستيها و ايجاد توانمنديها و قابلّيتها بسوي 17 سالگي پيش ميروند و تسليم زرق برق دروغين فرهنگ ما ديگري نشدهاند و نخواهند شد حرف آخر اينكه:
ساراهاي ايران بجاي به بغل گرفتن زانوي غم بر ساحل دريا به اميد صيد مرواريدهاي به بيرون دريا پرتاب شده با اميد و نشاط و كسب علم و مهارت خود را بر درياي بيكران زده و در راه استخراج مرواريدها به اميد ساختن ايراني آباد و زندگي پرنشاط بر تلاش و فعاليّت خود ميافزايند. آري جوان ايراني فرهنگ و تمدّن ساز است نه فرهنگ و تمدّن سوز!!؟ و نا اميدي و ماديگري و همه ارزشها را فداي رنگارنگ دنيا كردن را اولين و مهمترين لغزش در مسير فوق ميبيند. بيائيم بجاي ترويج موارد آسيبزا در ازدواج جوانان با راهنمائي خود آنان را با «آسيبهاي ازدواج» آشنا كنيم تا از اين مسير شاهد شادابي و نشاط جوانان باشيم.
حسن صادقي پناه