پروردگار عالم انسان را به گونهاي آفريد كه بدون همسر ناقص است و براي رشد و تعالي و پاسخگويي درست به نيازهاي روحي و جسمي، نيازمند تشكيل خانواده است، در سايه ازدواج انسان به اهدافي چون آرامش و سكون[1] و تكميل و تكامل فردي و اجتماعي، تامين نيازهاي جنسي و رواني و بقاي نسل دست مييابد.[2] آنچه در اين ميان از اهميت بالايي برخوردار است راه صحيح شناخت و انتخاب همسري باشد.
بدون ترديد زوجهاي جوان بايد با ديدي باز و آشنايي كامل از استعدادها و خصوصيات اخلاقي و فرهنگي يكديگر، زندگي مشترك خود را آغاز نمايند تا در فراز و نشيب زندگي، با همراهي و همدلي مشكلات را پشتسر بگذارند، در اسلام نيز هم سطح بودن زن و شوهر مورد تاكيد قرار گرفته است. امّا نكتهي اصلي در اين است كه آيا ارتباط و دوستي قبل ازدواج به وسيله آشنائيهاي خياباني و تلفني و يا به واسطه اينترنت ـ كه متأسفانه امروزه در برخي مطبوعات [3] ترويج و تبليغ ميشود ـ ميتواند شناخت كامل را تامين كند و جوانان را به سوي كانوني سرشار از عشق و تفاهم و ايثار سوق دهد يا خير؟
در آغاز بايد به اين نكته توجه نمود كه چه شناختي تفاهم و درك متقابل را به همراه خواهد داشت و يك رنگي و يك دلي لازم را در زندگي به وجود خواهد آورد. واضح است زماني شناخت كامل و دقيق به دست ميآيد كه با عقل و خرد، فرد مقابل را از جهات مختلف مورد ارزيابي قرار دهيم. در ضمن بايد تلاشهاي شناختي خويش را به گونهاي تحت كنترل در آوريم كه از كجروي در انديشه مصون بمانيم و در نتيجه، به شناخت يا بازشناسي صحيح از يكديگر راه يابيم:
سه عامل سبب شناخت صحيح و حفظ از اشتباه است:
دلايلي كه براي دست يافتن به نتيجه تدارك شده ارزيابي ميگردد و از جهت كفايت مورد بازبيني قرار ميگيرد (عقل ورزي).
احاطهي علمي و برخورداري از اطلاعات گسترده، اين امكان را براي فرد فراهم ميآورد كه موارد بيشتري براي تركيب و مقايسه مطالب در اختيار داشته باشد و از اين رو به شناختي عميقتر دست يابد و امكان عقلورزي بيشتري خواهد داشت.
عقلورزي مستلزم آن است كه از دخالتهاي انحراف آميز حبّ و بغض، جلوگيري شود زيرا همانگونه كه دشمني مانع از ديدن قوتها است، دوستي و احساسات عاطفي مانع بازشناسي ضعف ماست[4]
حال، بسي روشن است كه دوستيهاي خياباني و تلفني و يا به وسيله اينترنت از آنجا كه افراد در هالهاي از احساسات و عواطف غوطهورند و در پي فردي هستند كه با ساختههاي ذهنيشان مطابق باشد در اركان شناخت ناتمام است و كوري حاصل از احساس محبت و علاقه پيدا نمودن فرد و ارتباط با او، حاكم است و با شور و هيجان جواني همراه ميگردد، حس واقعيت آزمايي ضعيف شده و در مقابل، حالتهاي كام بخشانه، بسيار قوي ميگردند. به ويژه زماني كه پاي زيبايي و جذابيّتهاي جسماني به ميان آيد.
دكتر روانشناسي پيروامون همين مطلب ميگويد: «در يك سري تحقيقات، به مردان مورد آزمايش گفتند كه در اينجا دو خط تلفن وجود دارد؛ با يكي از آنها با خانمي زيبا صحبت ميكنيد و با ديگري با خانمي زشت. هنگام صحبت با خانم زيبا آنها فكر ميكردند كه او با هوشتر است و مثلاً معاشرتي هم هست و لذا خود اينها در صحبت با او معاشرتي ميشدند و سعي ميكردند جذّابتر جلوه كنند؛ يعني هر دو طرف بهترين چيزهايشان را در ويترين ميگذارند و اين ويترينها هستند كه با هم صحبت ميكنند. هنگامي كه دست از پيشگوئي كام بخشانه برداريم انتظاراتمان هم متفاوت خواهد بود، يعني هنگامي كه با واقعيتها روبهرو شويم، حس ميكنيم معشوق چهرهاش عوض شده است.»[5]
در نتيجه از آنجا كه در اينگونه ارتباطها هويتهاي بدلي و ساختگي عرضه ميشود نميتواند طرفين را از الزامهاي دروني نسبت به عشق، محبّت، خانواده و به دوش كشيدن يك عمر احساس مسؤوليت و به خصوص از مقدار ظرفيتهاي رواني و عاطفي يكديگر با خبر سازد، بلكه اين آشنايي، سطحي و كاملاً عاطفي است و حرفهايي هم كه در آن مقطع ردّ و بدل ميشود به همينگونه است و در آنها از اصول مؤثر در شناخت، خبري نيست به ويژه در ارتباط تلفن و يا اينترنتي كه از مواجهه حسّي و مستقيم بيبهره است.
اگر سري به هفتهنامه و مجلات خانوادگي بزنيم، صفحات همراز و پزشك مشاور، مملّو از غمنامههايي است كه دختر و پسرها از دوستي و ازدواجهاي ناكام خود نوشتهاند. بسياري از ايشان، وقتي شور و اشتياق اوليّهشان فرو نشست و با واقعيتهاي زندگي، بيشتر روبهرو شدند، با يكديگر احساس نوعي بيگانگي و غرابت نموده و با عدم تفاهم در زندگي مشترك مواجه شدهاند.
دكتر جامعه شناسي پيرامون ضعف اين پيوندها ميگويد: «جواناني كه همديگر را در پارك و خيابانها مييابند يا از طريق تماسهاي تلفني به همديگر علاقهمند ميشوند، اصولاً مبنا و اساس علاقهمندي خود را بر همان نگاههاي اوليّه پايهگذاري ميكنند و اين عشق و علاقه وقتي ظاهري باشد قاعدتاً بعد از مدّت زماني به تحليل ميرود، لذا ميبينيم كه اغلب چنين ازدواجهايي حتي بعد از مدت زمان كوتاهي (كمتر از دو سال) به طلاق ميانجامد»[6]
براي شناخت لازم بر بافت خانوادگي، فرهنگي، اقليمي، شرايط محيطي كه فرد در آن رشد يافته، ميزان تحصيلات و شاخصهايي از اين قبيل، دقت و مطالعه نمود تا طرفين زمينههاي تفاهم را بازشناسي كنند بسيار ساده انگاري است كه انسان به كسي اعتماد كند كه به صرف «ديدن عكس دختري در اينترنت بلافاصله پيام داده و خواستگاري كند و مدعي باشد نيمي از ثروت خود را از دست بدهد و به كشور ديگر سفر كند.[7]» اگر همچنين موردي وجود داشته باشد ميتواند به عنوان ملاك عمومي و قانون همگاني در امر ازدواج باشد.
ازدواج و همدلي و همراهي در فراز و نشيب زندگي شناختي بسيار عميق و فراتر از اين دست مسائل نياز دارد. البته اگر دختر و پسر پس از مطالعه دقيق بر عوامل ايجاد شناخت به تفاهم رسيده و قصد ازدواج داشته باشند ميتوانند با هماهنگي خانوادهها براي اطمينان و ايجاد هماهنگي و همساني بيشتر با نامزدي شرعي (عقد موقت) به خواست خود برسند، بدين ترتيب، اطرفين با راهيابي به مقصود از طريق مواجههي حسي و نظري از راه صحيح و مورد پسند عرف و شرع به شناخت كاملي از يكديگر خواهند رسيد.
به اميد آن كه ارباب جرايد به جاي ارائه الگوي ناصحيح و مردود در انظار كارشناسان علوم تربيتي و اجتماعي و خلاف شرع آن هم به اسم استفاده از پديده اطلاعرساني جديد، و به جاي معرّفي سايتها و راههاي بيارزش و گمراه كنند و تبليغ ضد ارزشها به وظيفه خطير خود توجه بيشتري نموده و جوانان را به سوي راههايي عملي و مطابق با علم و اخلاق آشنا سازند.
[1]. سورهي روم، 21. [2]. دكتر نوابي نژاد شكوه، شكوه مشاوره ازدواج و خانواده درماني، چاپ سوم، نشر انجمن اوليا و مربيان تهران 1379، ص 7 ـ 5، استادان طرح جامعه و آموزش خانواده، جوان و تشكيل خوانواده، چاپ هشتم، نشر انجمن اولياء و مربيان، تهران 1379، ص 109 و 129. [3]. روزنامه اعقاد، ضميمه شب جمعه 21/6/81، ص 3، (همسر گزيني از طريق اينترنت) و ص 5 و همچنين مجلهي ايران جوانان، ش 135، ص 21، و روزنامه نوروز 1/5/80. [4]. دكتر باقري، خسرو، نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، چاپ سوم، انتشارات مدرسه، تهران 1374، ص 17 و 18. [5]. مجله ايران جوان ش 135، ص 22. [6]. دكتر شيخي، هفتهنامهي ديدگاه، پيش شمارهي 3، آبان 79، ص 5. [7]. روزنامه اعتماد، ضميمه شب جمعه 21/6/81 «همسر گزيني از طريق اينترنت» ص 3. ابوالقاسم مقيمي حاجي