يكي ديگر از راه هاي شناخت خداوند، نگرش از منظر صفات الهي است; ولي در اين راه بايد با دقت گام برداريم، تا از خطر تشبيه و تنقيص در امان بمانيم. خداي سبحان در آيه ي 180 سوره ي اعراف، صفات و اسماي حسني را براي خود ثابت مي كند و مردم را براي خواندن آنها دعوت مي نمايد و مي گويد:
(وَلِلّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنَي فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمائِهِ);
و براي خداوند نام هاي نيكي است. خدا را با آن نام ها بخوانيد و كساني را كه اسماي خدا را تحريف مي سازند، رها سازيد.
هم چنين در آيه ي 11 سوره ي شوري، هر گونه مِثليّت و تشبيه را از خداوند نفي مي كند و مي فرمايد:
(لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّميعُ الْبَصِيرُ)
همانند او چيزي نيست و او شنوا و بيناست.
همين مطلب از آيه ي 74 سوره ي نحل و آيه ي 4 سوره ي اخلاص نيز استفاده مي شود. متكلمان، صفات الهي را به لحاظ هاي گوناگون تقسيم كرده اند; براي نمونه، اگر صفات از ذات انتزاع شوند، صفات ذاتيه نام دارند كه به دودسته ي صفات ثبوتيه يا جماليه، مانند علم و قدرت، و صفات جلاليه يا سلبيه، مانند جهل و عجز، تقسيم شده اند; و اگر صفاتي از نسبت ذات به افعال انتزاع شوند، يعني به افعال خداوند ارتباط پيدا كنند، صفات فعليه ناميده مي شوند; مانند خالق و رازق و غيره ...
اثبات صفات الهي و نامحدود بودن آنها: قبل از ورود به مباحث مربوط به صفات ذاتيه ي الهي، به دو برهان عقلي بر اثبات صفات الهي و نامحدود بودن آنها توجه مي كنيم.
1. معلولات و مخلوقات الهي، داراي صفات كمالي، مانند علم و قدرت و حيات هستند;
2. اصل سنخيت ميان علت و معلول حكم مي كند كه اين صفات، بايد به صورت كامل تر، در علت وجود داشته باشد; زيرا فاقد شيء معطي شيء نيست.
نتيجه: پس خداوند واجد اين صفات است و به طور كامل تر اين صفات را داراست; زيرا علت هستي بخش اقوي و كامل تر از معلول است.
1. خداوند وجود نامحدودي دارد; زيرا واجب الوجود است و هيچ نيازي به غير ندارد و از آن جهت كه نيازمندي از محدوديت ناشي است، پس بي نيازي مطلق حق تعالي نشانه ي نامحدود بودن اوست;
2. صفات خداوند عين ذات نامحدود اويند;
نتيجه: پس صفات خداوند نامحدودند.