قال مولانا الامام المهدي-عجل الله تعالي فرجه الشريف- :
(عِلْمُنا عَلى ثَلاثَهِ أَوْجُه: ماض وَغابِر وَحادِث، أَمَّا الْماضي فَتَفْسيرٌ، وَأَمَّا الْغابِرُ فَمَوْقُوفٌ، وَأَمَّا الْحادِثُ فَقَذْفٌ فيِ الْقُلُوبِ، وَنَقْرٌ في الاَْسْماعِ، وَهُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنا، وَلا نَبيَّ بَعْدَ نَبِيِّنا)[1]
علم ما اهل بيت(عليهم السلام) بر سه نوع است: علم به گذشته و آينده و حادث. علم گذشته، تفسير است; علم آينده، موقوف است و علم حادث، انداختن در قلوب، و زمزمه در گوش هاست. اين بخش، بهترين علم ماست و بعد از پيامبر ما، رسول ديگرى نخواهد بود.
اين عبارت، بخشى از جواب امام زمان(عليه السلام) به سؤال على بن محمّد سمرى درباره ى علم امام است.
مرحوم مجلسى(رحمه الله) در مرآه العقول، در تفسير اين سه نوع علم مى فرمايد:
علم ماضى يعنى علمى كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)براى اهل بيت(عليهم السلام)تفسير كرده اند; نيز شامل علومى است از وقايع گذشته درباره ى انبيا و امّت هاى پيشين، و حوادثى كه براى آنان اتّفاق افتاده و خبر از شروع امور و عوالم است.
مراد از «غابر»، علومى است كه به امور آينده تعلّق مى گيرد; زيرا، غابر به معناى «باقى» است. مراد از غابر خبرهاى حتمى است كه مربوط به آينده ى جهان است. و بدين سبب امام آن را به «موقوف» تفسير كرده اند كه علومى كه تعلق به آينده ى جهان دارد، مختصّ به اهل بيت(عليهم السلام)است. موقوف، يعنى «مخصوص».
مراد از علم حادث، علمى است، كه به تجدد احوال موجودات، تجدّد پيدا مى كند، ويا تفصيل مجملات است ... مراد از «قذف در قلوب»،الهام الهى بدون واسطه ى ملك است.
مراد از «نقر در اسماع» الهام الهى است به واسطه ى ملك.
دليل افضليّت نوع سوم اين است كه الهام ـ با واسطه يا بدون واسطه ـ به اهل بيت(عليهم السلام)اختصاص دارد.
از آن جا كه ادعاى الهام الهى، ممكن است انسان را به توهّم نبوّت بيندازد، حضرت در پايان به اين نكته اشاره دارد كه پس از پيامبر ما، پيامبرى نخواهد آمد.
[1]. دلائل الإمامه، ص524، ح495 ; مدينه المعاجز، ج8، ص105، ح2720 . مرآة العقول، ج3، ص136و137