موانع شرعي مجسمه سازي

نویسنده: خدارحم مرادي

نسخه متنی
نمايش فراداده

موانع شرعي مجسمه سازي

انسان، فطرتاً زيبايي را دوست دارد و به آفريده هاي زيبا و زيبا آفريني، بسيار مشتاق است، تجلي اين احساس را در زندگي او هنر مي نامند. حقيقت دين يعني اسلام كه بر مبناي فطرت استوار است با اصل هنر مخالف نيست اما به شرطي كه آدمي را در مسير خلاف فطرت قرار ندهد. مجسمه سازي از جمله هنرهاي بشر است. پيدايش آن در زندگي او از نگاه علمي دقيقاً معلوم نيست اما بر اساس احاديث اسلامي، مجسمه سازي، در عهد آدم ـ عليه السّلام ـ بين مردم وجود داشته است.[1] اين كار در دوران بعد تاكنون نيز به انگيزه هاي مختلف و صورت هاي گوناگون با فراز و نشيب هايي باقي است.

با وجود اين مي توان پرسيد:

آيا مجسمه سازي در اسلام مجاز است يا خير؟

و به عبارت ديگر آيا اين كار از نگاه شرعي موانعي دارد يا نه؟

برخي مي پندارند: «عدّه اي به خاطر احترام به مقدسات و نه موانع شرعي، آن را منع كرده اند»[2]ممكن است مقصود از اين سخن آن باشد كه در فرهنگ اسلامي هيچ گونه دليلي بر ممنوعيت هيچ نوع مجسمه سازي وجود ندارد و كساني كه برخي انواع مجسمه سازي را حرام دانسته اند بدين لحاظ بوده است كه مقدسات ديني را حفظ كنند مثلاً پنداشته اند اگر مردم در مجسمه سازي آزاد باشند چه بسا مجسمه بزرگان دين مانند پيامبر و امامان ـ عليهم السّلام ـ را بسازند و در مكان هاي مقدس مانند مساجد و زيارتگاهها نصب كنند و در نتيجه علاوه بر اين كه به تدريج آنان را مانند خداوند پرستش كنند مساجد و زيارتگاهها را به بت كده مبدل سازند .

اما اين سخن پذيرفتني نيست زيرا اگر فقهاي اسلام مواردي از مجسمه سازي را ممنوع دانسته اند با استناد به قرآن كريم و احاديث پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ است يعني به باور آنان براي برخي انواع مجسمه سازي در قرآن مجيد و روايات موانع شرعي وجود دارد. البته بحث فقهي و بررسي ادله مجسمه سازي از موضوع اين نوشتار خارج است اما بعضي آيات و روايات را ذكر مي كنيم تا ثابت شود، ممنوعيت برخي انواع مجسمه سازي از نگاه فقيهان ـ به دليل وجود موانع شرعي است نه صرف حفاظت از مقدسات ديني!

«قرآن كريم، ضمن بيان سرگذشت ملل و اقوام پيشين و اشاره به فرهنگ و سنت هاي رايج بين آنان به گونه مكرر از مسئله بت پرستي امت هاي پيشين ياد مي كند آنچه در آيات شريفه مطرح شده است، اصنام، اوثان و تماثيل است كه عبارتند از بتهايي كه از سنگ و چوب و فلزات مانند: مس و نقره مي ساختند و به عنوان خدايان آنها را مي پرستيدند. قرآن كريم در مواردي به نام و مشخصات اين تنديس ها و پيكره ها اشاره مي كند و از آنها به ودّ، سواع، يغوث، يعوق و نسر نام مي برد و مي فرمايد: (بت پرستان) گفتند: خدايانتان را رها نكنيد و ودع و سواع و يغوث و يعوق و نسر را وامگذاريد[3] آري!

قرآن كريم مسئله بت پرستي و بت سازي را كه غالباً در قالب تنديس و مجسمه هاي سنگي، چوبي، گچي، گلي و نقره اي ساخته مي شده اند مطرح و نكوهش كرده است. چنان كه در جاي ديگري مي فرمايد: «و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم، پس به گروهي رسيدند كه گرد بت هايشان (به پرستش آنها مشغول) بودند (بني اسرائيلي) به موسي گفتند: براي ما خدايي بسان خدايان اين مردم قرار ده! گفت: همانا شما گروهي نادانيد.[4]

در احاديث نيز مسئله مجسمه سازي به گونه جدي و گسترده مطرح است كه نمونه هايي را بيان مي كنيم. بريد بن معاويه مي گويد: در مسجد النبي ـ صلّي الله عليه و آله ـ از امام باقر ـ عليه السّلام ـ شنيدم ـ فرمود: نخستين كسي كه مجسمه ساخت ابليس بود. او مجسه حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ را ساخت تا مردم را از پرستش خداوند گمراه كند.[5] نقل است امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: هر كس مجسمه اي بسازد،‌روز قيامت او را وامي دارند كه در آن روح بدمد (در حالي كه نمي تواند اين كار را انجام دهد)[6]. عبدالله بن طلحه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل مي كند: حرام خواران هفت گروهند،‌برخي آنان كساني اند كه در آمدشان از طريق مجسمه سازي است.[7]

فقهاي اسلام با توجه به اين آيات و روايات، مسئله مجسمه سازي را در ابعاد گوناگون مطرح كرده اند تا مواردي را كه موانع شرعي دارد از غير آن بشناسند. از اين رو بسياري از آنان، احكام مجسمه را در كتاب «صلات» باب لباس نمازگزار، مكان نمازگزار و احكام مساجد مطرح كرده اند و به مسائلي از قبيل، حكم نمازگزاردن با لباس و انگشتر صورت و عكسدار و نماز خواندن در مكاني كه مجسمه يا عكس بر در و ديوار آن نصب شده است پرداخته اند. بسياري ديگر، مسئله مجسمه و حكم خريد و فروش و نگهداري آن در كتاب «المتاجر» باب معاملات و مكاسب محرمه عنوان كرده اند .

بعضي ديگر مانند شيخ طوسي و علامه حلي ـ عليهما الرحمه ـ بخشي از مسائل مربوط به مجسمه را در كتاب «النكاح» مطرح كرده اند.[8] اجماع نيز از جمله ادله حرام بود برخي انواع مجسمه سازي به شمار مي آيد چنان كه محقق كركي در جامع المقاصد،‌محقق اردبيلي در مجمع الفائده والبرهان، شهيد ثاني در شرح لمعه، فاضل نراقي در مستند، عالم بزرگوار محمد حسن نجفي در جواهر الكلام و... آن را بيان كرده اند. مطلب ديگر اين است كه فقهاي شيعه و سني، در مواردي كه مجسمه سازي را حرام دانسته اند، براي آن ملاك هايي بيان كرده اند كه برخي آنها عبارت اند از:

1. همانندي با خداوند در آفريدن مخلوقات.

2. همانندي با مشركان و بت پرستان در پيكرسازي.

3. گرامي داشت مجسمه و احترام و تكريم بت ها.[9]

مطالب مذكور ثابت مي كند: اگر فقهاي اسلام اعم از شيعه و سني در مواردي، مجسمه سازي را حرام دانسته اند به دليل موانع شرعي اي است كه در كتاب و سنت وجود دارد، نه صرف حفظ برخي مقدسات ديني.

[1] . علامه مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 3،‌ص 250.

[2] . نشريه اعتماد، 16/4/84، شماره 873، ص 12.

[3] . نوح/23.

[4] . انعام/138.

[5] . علامه مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 3،‌ص 250.

[6] . فروع كافي، ج 6/ ص 527.

[7] . مستدرك الوسايل، ج 13، ص 210.

[8] . فقه، كاوشي نو در فقه اسلامي، شماره 4 و 5 سال 1374، ص 34.

[9] . همان، ص 214.

خدارحم مرادي