كه جامت حل نمايد يكسره اسرار مشكلها
كه اين دارالجنون هرگز نباشد جاي عاقلها
كه اين ميخانه هرگز نيست جز مأواي بيدلها
برون شو بي درنگ از مرز خلوتگاه غافلها
جدا گشتي زباغ دوست (يار) درياها و ساحلها
جدا گشتي ز راه حق و پيوستي بباطلها
بخود بستي ز تار عنكبوتي بس سلاسلها
بخود بستي ز تار عنكبوتي بس سلاسلها