(هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ);
او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر همه ى اديان غالب سازد، هرچند مشركان كراهت داشته باشند.[1]
خورشيد عالم تاب اسلام به واسطه ى مردى الهى و آسمانى، پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) تابيدن گرفت و پايه ى سعادت انسان ها را بر اساس ايمان و تقوا، علم و عمل، عدل و احسان، مواسات و برادرى بنا نمود و چون بر اصل فطرت استوار است، همواره باقى خواهد ماند.
رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) از قبايل عقب مانده و بت پرست و پراكنده در صحرا، امّتى واحد به وجود آورد و در مدّتى كوتاه حكومت عظيم و پهناورى را تشكيل داد.
آن حضرت، برترى قلم بر شمشير را مطرح نمود و در اسلام، جايگاه دانشمندان برتر از مقام مجاهدان است. مسلمانى كه نيروى انديشه ى خود را به كار اندازد، از كسى كه وقت خود را صرف عبادت كند به خدا نزديك تر است.
فرمان اوّليه ى اسلام از خواندن و نوشتن و دانستن آغاز شد.[2] ارتباط اين سه با هم ناگسستنى است، و علم و فهم و هدايت انسان ها خواست خداوند است.
هيچ بهانه اى نبايد مانع فراگيرى، هدايت و پيشرفت بشر گردد، تا جايى كه قرآن را كه بالاترين و مقدس ترين كتاب آسمانى است و بايد از دست رسى كفّار دور نگه داشته شود، مى توان به آنان فروخت تا شايد براى هدايت آنان مفيد افتد.[3]
اسلام بر پايه ى محبّت و لطف و گذشت بنا گرديده است; چنان كه قرآن علت رسالت پيامبر(صلى الله عليه وآله) را چنين بيان مى نمايد:
«اى محمّد ما تو را نفرستاديم، مگر آن كه براى جهانيان رحمت باشى».[4]
حسن سلوك اسلام نسبت به پيروان اديان ديگر، تحسين جهانى را برانگيخت. غيرمسلمانان مى توانند با دادن جزيه و ماليات، با كمال آرامش در سايه ى رحمت حكومت اسلامى زندگى كنند. در اروپا، على رغم اين كه از ترويج اسلام به شدت جلوگيرى مى شد، نه تنها گروه گروه به اسلام گرويدند كه خود آنان مروّج آن شدند.
در اسلام، قانون گذار، خداوند و ملاك قانون گذارى فقط مصلحت مردم است، بر عكسِ قوانين اجتماعى معمولى كه پيرو خواست اكثريت افراد جامعه (نصف + 1) است. در اسلام اگر خواسته ى مردم مخالف با مصالح آنها باشد خداوند مصلحت را مقدم مى دارد; چنان كه قرآن كريم مى فرمايد: «چه بسا از چيزى متنفّريد و به مصلحت شماست و يا چيزى را دوست داريد و براى شما مضرّ است».
هيچ قانونى مثل اسلام حيات انسان ها را عزيز و محترم نشمرده است. معمولا در كشورهاى جهان زندگى يك فرد با يك فرد قيمت گذارى مى شود، ولى در اسلام حيات يك نفر با حيات و زندگى همه ى افراد بشر برابر است; چنان كه قرآن مى فرمايد: «اگر كسى، انسانى را كه قاتل نبوده و فسادى در زمين برپا نكرده است بكشد مثل اين است كه مردم جهان را كشته است، و هر كس نفسى را از مرگ برهاند مانند اين است كه تمام مردم را زنده كرده است».[5]
يكى از حقوق قانونى براى انسان ها، حق انتخاب مسكن است كه دين اسلام آن را محترم شمرده و مى فرمايد:
«اوست خدايى كه آنچه در زمين است براى همه ى شما آفريد».[6]
يكى ديگر از حقوق قانونى، حق انتخاب همسر است و از ديدگاه اسلام هيچ طبقه اى بر ديگرى امتياز ندارد، مگر به جهت تقوا. اسلام براى جلوگيرى از نفوذ كفار در جامعه ى مسلمين، ازدواج زن مسلمان با كافر را ممنوع كرده، ولى به مرد كه سرپرست خانواده است اجازه مى دهد با زنان اهل كتاب ازدواج نمايد تا به وسيله ى او زن به اسلام گرايش پيدا كند.
كتاب حاضر موشكافى هاى مختصرى در مطالب فوق دارد كه اميد است گامى هر چند كوچك در راه پيشبرد اهداف عاليه ى اسلام و تابشى بر قلب هاى تشنه ى حقيقت و جستوجوگر جوانان اين كشور اسلامى باشد.
انّه ولى التوفيق
والسلام عليكم و على من اتبع الذكر.
محمد باقر طاهرى
[1]. سوره ى توبه، آيه ى 33. [2]. (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَق * اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ * الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ)، سوره ى علق. [3]. فتواى امام خمينى(ره)، در كتاب بيع. [4]. (وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ). سوره ى انبياء، آيه ى 107. [5]. سوره ى مائده، آيه ى 32. [6]. سوره ى بقره، آيه ى 28.