آفرينش، آموزشگاهي است كه پروردگار بزرگ مربي آن بوده (الحمد الله رب العالمين)[2] و از آن رو كه تقدير و تدبير تمامي انسانها به دست اوست؛ «رب انسان» نام گرفته است. بدين خاطر، پرسش افراد نيز، به اين علت بيان شده است كه: واعبد ربك[3] (رب خود را عبادت كن) به ديگر سخن: چون رب توست او را عبادت كن.
سفيران هدايت و سعادت، به هنگام گفتگو با فرعون و فرعون صفتان، نماز، ساير عبادات زندگي و مرگ خود را براي خدايي كه ربّ جهانيان است دانسته[4] و در سخن آخرين خود اين گونه استدلال ميكردند كه: آيا جز خدا، پروردگاري بجوييم؟ با اينكه او مربي هر چيزي است.[5]
چنين بينشي، پيامبران الهي را به بيان اين سخن سوق ميداد كه اين گونه خود را معرفي كنند:
«وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِي[6] ... وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ»[7]؛
بلكه من فرستادهاي از مربي جهانيان ام ... و بر اين رسالت اجري از شما نميخواهم، پاداش من بر عهدة پروردگار جهانيان است.
و در تنگناهاي سختيها و مشكلات به رب فلق و ربّ ناس پناه برده تا از هر شري مصون بمانند.
«قل اعوذُ برب الفلق ... قل اعوذُ برب النّاس»[8]
چنين نگاه پاك و آسماني به هستي زمينه ساز اين حقيقت گرانسنگ است كه انسانها، همگي نقش مربي و تربيت كننده خود و ديگران را داشته و آنان كه مسئوليتي فرهنگي بر عهده دارند همانند مربياني بوده كه به تعداد مخاطبان خود رسالت پرورش و تربيت آنان را عهدهدار خواهند بود. از اين رو امام راحل (ره)، با عبارتي برگرفته از معارف ناب ديني، اين مسئوليت سنگين را به مطبوعات و راديو و تلويزيون متوجه ساخته و با بيانهاي مختلفي، اهميت جوانان را در ارتباطات آنان گوشزد كرده، ميفرمود:
«نقش مطبوعات در كشورها منعكس كردن آرمانهاي ملت است. مطبوعات بايد مثل معلّميني باشند كه مملكت را و جوانان را تربيت ميكنند و آرمان ملت را منعكس ميكنند.»[9]
دستگاه تلويزيون يا دستگاه راديو، آموزنده بايد باشد، قدرت بدهد به جوانهاي ما، جوانهاي ما را نيرومند كند ... الان ما موظفيم كه اين نسلي كه فاسد شد برگردانيم به صلاح ... اين از راه سمع و بصر، شما ميتوانيد خدمت كنيد به اين مملكت ... بهتر ميشود به آن آموزندگي و تربيت داد و مترقي كرد و جوانها را به آن تربيت كرد، براي اينكه همه گوش ميكنند و همه جوانها گوش ميكنند.»[10]
در گفتاري ديگر از رهبر كبير انقلاب، افزون بر تربيت و انسانسازي رسانهها، دعوت به تفكر و تعهد نيز از رسالتهاي برجسته رسانهها بيان شده است:
«مجله بايد در خدمت كشور باشد، خدمت به كشور اين است كه تربيت كند، جوان تربيت كند، انسان درست كند، انسان برومند درست كند، انسان متفكر درست كند تا براي مملكت مفيد باشد ... آنكه از همه خدمتها بالاتر است اين است كه پيروي انساني ما را رشد بدهد و اين به عهده مطبوعات است، مجله هاست، راديو تلويزيون است، سينماهاست، تئاترهاست. اينها ميتوانند نيروي انساني ما را تقويت كنند و تربيت صحيح بكنند و خدمتشان ارزشمند باشد و ميتوانند مثل رژيم سابق باشند كه همه چيز به هم ريخته بود، همه چيز در خدمت استعمار بود، آنها خودشان هم نميدانستند ... در هر هفتهاي كه - يك مثال - مجلهاي در ميآيد كه تويش ده تا عكس كذاست، اين چند نفر از جوانهاي ما را از دست ميگيرد ... مملكت اسلامي محتوايش بايد اسلامي باشد، شما هم كه مجله مينويسيد ميتوانيد خدمت كنيد. جوانها را برومند كنيد با مقالاتتان، مقالات صحيحتان، دنبال اين باشيد كه از نويسندههاي متعهد اسلامي نيرو بگيريد، مقالات صحيح بنويسيد، درد و دوايش را بنويسيد، همه چيز را انتقاد كنيد.»[11]
پرسشي كه گاه، در آينه انديشة ما نمايان ميشود آن است كه فلسفه اهميت و توجه خاص امام راحل به نسل نو چيست؟ و چگونه است كه در فرازهاي مختلف رهنمودهاي گرانبار آن عزيز سفر كرده، ياد و نام جوانان به گونهاي زيبا و دلربا جلوهگر شده، همگان به توجه، دقت، برنامهريزي و آينده نگري دربارة آنان دعوت شدهاند؟! و رسانههاي گروهي با صراحت و شفافيت كم نظيري مورد خطاب آن يگانة دوران قرار گرفته به ژرف نگري و حساسيت بسيار نسبت به تأثير گفتار و نوشتار آنان در جوانان توجه داده شدهاند.
پاسخ اين پرسش در ذخاير ارزشمند معارف مذهبي ما به خوبي نمايان است، زيرا جوانان صالح، برجستگاني در جامعه محسوب شدهاند كه هيچ كس و هيچ چيزي همسان آنان دانسته نشده است[12] به گونهاي كه گاه ناله شيطان از زيركيها و مراقبتهاي اين قشر، برآمده و نسبت به نيكوكاري آنان، احساس ياس و نوميدي ميكند.[13]
و اين جايگاه بس والا درباره جوانان بدانجا ميانجامد كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود:
خداوند به وجود جوان اهل عبادت و عبوديت بر فرشتگان مباهات ميكند و ميفرمايد:
«بنده مرا ببينيد! به خاطر من چگونه از لذت جسماني خويش گذشته است.»[14]
و سرانجام چنين كساني مقامي آن گونه مييابند كه پاداش 72 صديق از سوي خدا بدانان عطا ميشود.[15]
و در سخني روشني افروز، «برتري جواني كه در جواني از غبار گناه و سياهي معصيت بر قلب خود دوري ميكند، بر پيري كه پس از كهنسالي به درگاه خداوند رو كرده است، همانند برتري پيامبران الهي نسبت به ديگران» بيان شده است.[16]
بر اساس چنين باوري، ارشاد، هدايت و آموزش محور سخنان حضرت امام درباره رسانههاست از اين رو نگاه تيز بين آن رهبر والا، مديران مطبوعات را نسبت به فرم، صفحات، عكسها، مطالب، مقالات و تيترها و عنوانها به دقت فرا خوانده و از استفادههاي نابجا و واژگون سازي اين اهداف بر حذر داشته، فرموده است:
«اگر اين دستگاه كه بايد يك دستگاه آموزنده باشد، يك دستگاهي باشد كه آن تباهيها، آن چيزهايي كه جوانهاي ما را به تباهي كشيد و ميكشد حذف بشود، به جاي آن آموزندگي باشد، امور اخلاقي باشد، امور فرهنگي باشد، چيزهايي كه به درد جوانهاي ما ميخورد و جوانهاي ما را تربيت ميكند (باشد)، ... همه ملت را برايش آموزندگي دارد و اگر خداي نخواسته انحراف داشته باشد، ملت را به انحراف ميكشد ... بايد جوانهاي ما، نسل فعلي، نسل آينده را تربيت كنند، اينها دنبال اين هستند كه انقلاب را برگردانند به جاي اولش، هر كس مجله ميخواهد بنويسد بايد مجهز باشد كه اين نسل، آينده را تربيت كند، براي نسل آينده فكري بكنيد، اسلام همه نسلها را مكلف ميداند. پيغمبر اسلام مكلف بودند براي همه نسلها ...»[17]
[1] . سيد محمد شفيعي مازندراني. [2] . فاتحه / 2. [3] . حكمت عبادات، ص 47. [4] . انعام / 162 (قل ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين). [5] . انعام / 163 (قل اغير الله ابغي ربا و هو رب كل شي). [6] . اعراف / 61، 67 و 104. [7] . شعرا / 109، 127، 145، 164 و 180. [8] . فلق / 1؛ ناس / 1. [9] . صحيفة نور، ج 6، ص 191. [10] . همان، ج 8، ص 200. [11] . همان، ج 8، ص 24 و 25. [12] . مشكاه الانوار، ص 171. [13] . بحارالانوار، ج 103، ص 221. [14] . ميزان الحكمه، ج 5، ص 9. [15] . بحارالانوار، ج 77، ص 84. [16] . رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ؛ ميزان الحكمه، ج 5، ص 9. [17] . صحيفه نور، ج 9، ص 57 و ج 15، ص 37 (با تلخيص و گزينش).