راه نجات(منهاج النجاه)

ملا محسن فيض کاشاني؛ مترجم: رضا رجب زاده

نسخه متنی -صفحه : 44/ 35
نمايش فراداده

و در جاي ديگر فرموده است: خداوند به صورتها و بدنهاي شما نمي‌نگرد بلكه به دلها و نيّت‌هاي شما نظر مي‌كند. و باز از آن حضرت رسيده كه فرمود: گاه مي‌شود كه بنده عمل نيكي انجام مي دهد ملائكه آن عمل را در صحيفه‌هائي مهر و موم شده بالا مي‌برند چون بنزد پروردگار برده مي‌شود مي‌فرمايد: اين صحيفه را بكنار افكنيد زيرا اين فرد اين عمل را بخاطر من انجام نداده است. بعد ملائكه را ندا مي دهد كه اين عمل و اين عمل را در نامة عمل او بنويسيد مي‌گويند پروردگارا او چنين عملي را انجام نداده است، مي‌فرمايد ولي او قصد انجام اين كار را داشت.

و باز آن حضرت فرموده است: مردمان چهار دسته‌اند: بعضي هستند كه خداوند به آنها ثروتي ارزاني داشته و علم و دانشي هم كه اينمال را در چه راهي صرف كنند بآنها داده است، و آنها آن مال را در همان راه صحيح صرف مي‌نمايند ديگري مي‌گويد اگر خدا ثروتي كه باو داده بمن هم مي‌داد منهم در همان راهي كه اين فرد صرف و خرج مي‌كند آن مال را به مصرف مي‌رسانيدم. ايندو در اجر و پاداش با هم مساوي هستند. ديگري كه خدا باو مالي داده ولي بخاطر جهالت آن مال را در غير راهش صرف و خرج مي‌كند، مردي مي‌گويد اگر اين ثروتي كه اين داشت منهم مي‌داشتم در همين راه خرج مي‌كردم ايندو هم از حيث پاداش با هم مساوي هستند. مي‌بيني كه نيّت چگونه انسان را در خوبيهاي عمل و بديهاي آن شريك مي‌گرداند. و در اين زمينه اخبار و رواياتِ بسياري رسيده است.

امّا حقيقت نيت

بدان كه نيّت به اين نيست كه آدمي در هنگام تدريس و يا تجارت، و يا صرف غذا بگويد نيت كردم كه اين درس را براي خدا بگويم، و يا اين تجارت را به قصد تقرّب به خدا انجام دهم، و يا اين غذا را قربة الي الله صرف كنم و امثال اينها، و چنين بپندارد كه نيّت همين است. هيهات، هيهات، چنين كسي خيلي از معركه بدور است، اين حديث نفس است، و گفتاري كه بر زبان جاري مي‌شود، و يا خاطره‌اي كه بدل خطور مي‌نمايد، اينها كجا، و نيّت كجا، نيّت عبارت است از آن انگيزه‌اي كه نفس را بر انجام كاري برمي‌انگيزاند. و آن هدف آني، و يا غرضي كه در آينده محقق مي‌شود كه موجب انجام عمل از ناحية انسان مي‌باشد.

و ميل به چيزي و توجّه به آن، مطلبي نيست كه به مجرّد اراده بتوان آن را فراهم آورد، بلكه اين مثل اين است كه انسان سير بگويد من نيت كردم كه به غذا اشتها پيدا نمايم، و يا كسي كه محبتي در دل ندارد بگويم قصد اين نمودم كه عاشق فلاني شوم و او را دوست بدارم، و در قلبم او را بزرگ شمارم، اين امري محال است، و اينكه قلب متوجه چيزي شود، و به آن ميل پيدا نمايد، بدست انسان نيست كه هر وقت بخواهد بدان تحقق بخشد. و زماني انسان مي‌تواند در تمام اعمال و افعال خود تنها خدا را در نظر داشته باشد كه دل به محبتي شديدتر از محبّت حق تعالي مشغول نباشد و اين چيزي نيست كه آسان بدست آيد.

و آنچه كه مانع اين راه است بسيار مي‌باشد، و اگر بخواهي در اين وادي قدم نهي مي‌بايست كه به تقويت ايمانت بپردازي، و اعتقادت را راسخ‌تر گردان و ثواب و پاداش حق تعالي را در نظرت بزرگ جلوه دهي و امر دين را بر دنيا غالب گرداني و دل را به امور ديني مشغول داشته و همّت را مصروف آن نمائي. اميد كه خدا تو را بر اين كار موفق بدارد.

13- اخلاص

انواع اخلاص

اخلاص بر دو قسم است اخلاص عمل و اخلاص طلب آخرت:

امّا اخلاص عمل عبارت است از تقرّب به خداي تبارك و تعالي، و بزرگداشت امر او و اجابت دعوت حضرتش. و آنچه كه انگيزة اين اخلاص مي‌باشد اعتقاد صحيح است، و ضد اخلاص نفاق است كه عبارت باشد از تقرّب و نزديك شدن به غير خدا كه اين موجب بطلان عمل شده، و از اينكه اجر و پاداشي بدان عمل تعلّق گيرد مانع مي‌شود. و امّا اخلاص در طلب آخرت عبارت است از ارادة نفع آخرت بواسطة اعمال خير.