1. عهده دار شدن امور سياسي براي غيرِ امام ـ عليه السّلام ـ و غير منصوبِ از طرف امام ـ عليه السّلام ـ و غير نوّاب عامه امام ـ عليه السّلام ـ (فقهاي جامع الشرايط) «حرام»[1]
2. عهدهدار شدن امور سياسي براي نوّاب عامّه (فقهاي جامع الشرايط) در صورت امكان «واجب، واجب كفائي»
3. كمك كردن به نوّاب عامّه امام ـ عليه السّلام ـ (فقهاي جامع شرايط) در اجراي سياسات و ساير اموري كه در زمان غيبت مخصوص به آنهاست، در صورت امكان «واجب، واجب كفائي»
4. حفظ (جمهوري اسلامي ايران) اين امانت الهي بر ملت ايران خصوصاً و بر جميع مسلمانان عموماً، با تمامي توان «واجب»[2]
5. كوشش در راه بقاء و رفع موانع و مشكلات جمهوري اسلامي ايران «واجب»
6. كوشش در راه ايجاد مقتضيات بقاي جمهوري اسلامي ايران «واجب»
7. داخل شدن در ولايات و مناصب و شغلها از طرف جائر با اختيار (هر چند كه اصل آن شغل مشروع باشد.) «حرام»[3]
8. كمك به ظالمين در ظلمشان و نيز در هر كار حرام «حرام»
9. انجام امر الزامي ولي امر (ولايت فقيه) و حكم او در هر مورد، براي همگان اعم از مقلدين، غير مقلدين و حتي بر ديگر مجتهدين «واجب»[4]
10. هر عمل كه بر خلاف مقررات دولت اسلامي (مراد جمهوري اسلامي ايران است) باشد «حرام»[5]
[1]. شمارههاي 1، 2، 3: تحرير الوسيلة حضرت امام ـ رحمة الله عليه ـ، ج 1، كتاب الامر بالمعروف و النهي عن المنكر، ختام فيه مسائل، به ترتيب مسائل: 1، 3، 4. [2]. شمارههاي 4، 5، 6: وصيت نامة سياسي ـ الهي حضرت امام ـ رحمة الله عليه ـ، ص 8. [3]. شمارههاي 7 و 8: تحرير الوسيلة حضرت امام ـ رحمة الله عليه ـ، ج 1، كتاب المكاسب و المتاجر، في المكاسب المحرّمه، به ترتيب مسئلة 24 و 14. [4]. استفتائات از محضر حضرت امام ـ رحمة الله عليه ـ، ج 1، ص 19، سؤال 46. [5]. استفتائات از محضر حضرت امام ـ رحمة الله عليه ـ، ج 2، ص 55، سؤال 148. (لازم به توضيح است كه در تجديد نظر مجددي كه در پاييز سال 72 قبل از چاپ اين مجموعه انجام شد جلد دوم استفتائات نيز چاپ شده بود و در اين ضميمه مورد استفاده قرار گرفت.)