لطيفه هاي آموزنده تاريخ

محمد رضا اکبري

نسخه متنی -صفحه : 154/ 31
نمايش فراداده

9- ژست متكبرانه

عمربن عبدالعزيز قبل از رسيدن به خلافت به حج رفته بود. با تكبر خاصي راه مي‌رفت. چشم مردي به او افتاد با انگشت به پهلوي او زد و گفت: اين راه رفتن كسي كه در شكم او كثافت وجود دارد نيست.

عمربن عبدالعزيز با حال عذرخواهي گفت: اي عمو: آنقدر تمرين كرده‌ام تا توانسته‌ام اين چنين راه بروم![1]

[1] . محجة البيضاء، ج 6، ص 218.