لطيفه هاي آموزنده تاريخ

محمد رضا اکبري

نسخه متنی -صفحه : 154/ 44
نمايش فراداده

2- قبر ثروتمند و فقير

در گلستان آمده است: ثروتمندزاده‌اي را ديدم كه بر سر قبر پدر نشسته است و با بچه فقيري به بحث و مناظره پرداخته است كه صندوق قبر پدرم گرانقيمت است با خشت طلا ساخته شده و بر آن سنگ مرمر با نوشته رنگين است.

اما بر قبر پدر تو چيست؟

چند خشتي گذارده و قدري خاك بر آن پاشيده‌اي.

بچه فقير سخنان او را شنيد و گفت: تا پدرت زير آن سنگهاي گران بجنبد پدر من به بهشت رسيده است.


  • خر كه كمتر نهند بر وي بار بي شك آسوده‌تر كند رفتار[1]

  • بي شك آسوده‌تر كند رفتار[1] بي شك آسوده‌تر كند رفتار[1]

[1] . گلستان سعدي، باب هفتم، با اندك تفاوتي در عبارات.