عقب ماندگي ذهني يا به اصطلاح ديگر نارسايي رشد قواي ذهني موضوع تازه و جديدي نيست؛ بلکه در هر دوره و زماني افرادي در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعاليت هاي ذهني در حد طبيعي نبوده اند. عقب ماندگان ذهني افرادي هستندکه به علت وقفه يا کمبود رشد ذهني در شرايط عادي قادر به استفاده مطلوب از برنامه ها، آموزش و پرورش، سازگاري اجتماعي و تطبيق با محيط نمي باشند و به دليل عقب ماندگي هوشي از درک معاني و مفاهيم و قدرت استدلال و قضاوت صحيح محرومند. در بسياري از موارد از رشد ناموزون اعضاي بدن و قيافه هاي ظاهري متفاوت از مردم عادي برخوردارند و در رشد زباني مشکل دارند.
انواع عقب ماندگي ها زياد است که هر کدام داراي نشانه هاي خاص خود مي باشد که از حوصله بحث ما خارج است. عوامل زيادي باعث عقب ماندگي مي شود، از جمله:
1ـ عقب ماندگي به علت عوامل ارثي؛
2ـ عقب ماندگي به علت اتفاقات دوران بارداري؛
3ـ عقب ماندگي به علت حوادث زايمان و دوران بعد از زايمان؛
4ـ عقب ماندگي به علت عوامل محيطي، اجتماعي و فرهنگي.
بايد دانست که عقب ماندگي بلايي آسماني نيست، بلکه يک بيماري است و مي توان با روش صحيح از بروز، يا لااقل از شدت و حدّت آن کاست. در حال حاضر متأسفانه براي عقب ماندگي ها مخصوصاً انواع عميق و شديد، درماني وجود ندارد؛ اما اکثر آن ها قابل پيشگيري اند.
1ـ خيلي از عقب ماندگي ها با عوامل ارثي با آزمايش ها و مشاوره هاي ژنتيکي قابل تشخيص اند. از اين رو، قبل از ازدواج با دادن آزمايش ها و مشاوره هاي ژنتيکي به خصوص اگر يکي از خانواده ها کودک عقب مانده با اختلالات ارثي دارند، از تولد فرزندان عقب مانده جلوگيري کنيد.
2ـ از ازدواج هاي درون فاميلي و هم خون ها خودداري کنيد. (مگر با اشراف مشاور ژنتيک)
3ـ از بارداري زودرس يا در سنين خيلي بالا (مثلاً بعد از 40 تا 45 سالگي) جلوگيري کنيد. بدانيد که بهترين سن بارداري و زايمان طبق تحقيقات انجام شده بين 20 تا 28 سالگي گزارش شده است.[1]
4ـ آزمايش هاي لازم هنگام بارداري را به موقع انجام دهيد؛ آزمايش هايي چون:
الف) آزمايش آمينو سنتيز در هفته 14 تا 16 حاملگي جهت کشت و مطالعه کروموزومي، بررسي متابوليکي و شيميايي؛
ب) آزمايش هاي نمونه برداري از جفت در هفته هاي 8 تا 10 حاملگي سنوگرافي از جنين؛
ج) آزمايش هاي تحمل براي تشخيص ناقلين ژن هاي معيوب.
5ـ از بيماري هاي زمان بارداري جلوگيري کنيد. ابتلا والدين به خصوص مادر به بيماري هايي چون سيفليس، سرخجه، توکسوپلاسموزيس، ايدز و ساير بيماري ها که موجب ناهنجاري هاي گوناگون و نارسايي هاي رشد قواي ذهني کودک مي گردد.
6ـ در زمان بارداري به آرامش رواني و دوري از ناراحتي هاي رواني جداً اهميت دهيد. اثر ناراحتي ها و فشارهاي رواني مادر غير قابل انکار است؛ چرا که اکثر بيماري هاي رواني باعث بي اشتهايي، اختلالات خواب و تغيير بيوشيمي و هورموني مي شود؛ مسلّماً اين تغييرات در جنين در حال رشد بي تأثير نخواهد بود.
7ـ از مصرف انواع الکل، دخانيات و ... خودداري کنيد.
8ـ از مصرف داروهاي شيميايي بي جا چون داروهاي خواب آور، مسکن و ... به خصوص در زمان بارداري و مخصوصاً در سه يا چهار ماهه اول حاملگي خودداري کنيد. و از داروهاي ضروري با مجوز پزشک استفاده کنيد.
9ـ از حوادث زايماني و بعد از زايمان مثل ضربه به مغز جلوگيري کنيد.
10ـ در صورتي که در گروه خوني مرد عامل (RH) ارهاش مثبت و در زن منفي باشد، اشکالاتي در زايمان غير اول به وجود مي آورد؛ از اين رو، زن بايد بعد از زايمان آمپول گاما کلوبولين ضد ارهاش تزريق کند.
11ـ در بهداشت و تغذيه کودک به خصوص در ماه هاي اول زندگي که رشد هوشي يا عقب ماندگي ذهني اهميت فراواني دارد، توجه کافي را داشته باشيد. در سال اول زندگي کودک ممکن است به بيماري هاي عفوني ابتلا شود. خوشبختانه اکثر بيماري هاي عفوني رايج با واکسيناسيون به موقع قابل پيشگيري اند.
هر چند اطلاع از وجود عقب ماندگي در کودک دردآور است؛ اما به هر حال چاره اي جز «پذيرش واقعيت» نيست و خانواده آن کودک بايد به گونه اي با اين مسئله کنار بيايند. اين گونه خانواده ها نبايد اجازه دهند، اين مشکل خللي در زندگي اجتماعي شان بوجود آورد. اگر خود آن ها با اين مسئله کنار نيايند، اين وضعيت در ديگران نيز غير عادي به نظر خواهد آمد.
حال به نکات زير توجه کنيد:
1ـ در بيشتر موارد ناسازگاري افراد عقب مانده، بازخورد رفتار بد والدين، اطرافيان و افراد جامعه است. بايد دانست، هر چه رابطه کودک عقب مانده و اعضاي خانواده صميمانه تر باشد، احتمال با ثبات بودن، قابل کنترل بودن، آرام تر بودن کودک بيشتر خواهد بود و کودک محبت و حمايتي را که احتياج دارد تا سازگاري خود را برقرار سازد به دست آورد؛ و در نتيجه کساني هم که با کودک زندگي مي کنند، رضايت و ثبات بيشتري خواهند داشت.
2ـ نبايد اجر و ثواب مراقبت و پرستاري از چنين افرادي را از ياد برد.
3ـ چنان که اشاره کرديم، در بسياري از امور مي توان از عوارض و شدت عقب ماندگي، معلوليت ها و مزمن شدن بيماري ها جلوگيري کرد. با بازتواني و توان بخشي به بيمار توانايي داده مي شود تا از يک زندگي سازگارانه و عادي برخوردار شود و يک حرفه و کاري ياد بگيرد.
4ـ در اولين قدم بايد ميزان عقب ماندگي، وضع ونوع توانايي هاي کودک تشخيص داده شود و بر حسب اين که او جزو کدام دسته قرار مي گيرد، نسبت به درمان و تعليم و تربيتش اقدام کرد. مثلاً در مورد کودکان «تربيت پذير» مسئله توان بخشي به نحوي انجام مي شود که آن ها بتوانند نيازهاي اوليه خود را رفع کنند. توان بخشي در مورد کودکان «آموزش پذير» و ديرآموز طوري انجام مي گيرد که بتوانند با آموزش صحيح سهمي در اجتماع از لحاظ اقتصادي داشته باشند و خلاصه سربار نشوند.
5ـ در مراکز و مدارس مخصوص افراد عقب مانده ذهني، به وسيله کاردرماني (مثل، خياطي، بافندگي، منبت کاري و ...) علاوه بر اين که استعدادهاي ذهني فرد عقب مانده را به کار مي اندازد؛ انرژي و علاقه بيمار به کار معطوف مي شود؛ احساس مي کند که هدفي را دنبال مي کند؛ پس از پايان کارش احساس اعتماد و پيروزي مي کند؛ کار و روش هاي جديدي از مربيان خود مي آموزند که باعث از بين رفتن يأس و نا اميدي آن ها مي گردد.
اصولي که رعايت آن ها در درمان و آموزش و پرورش عقب مانده ها لازم و ضروري به نظر مي رسد عبارت اند از:
ـ تشخيص نارسايي فعاليت هاي قواي ذهني و هوشي، علت آن، بررسي تمام امکانات و يافتن بهترين راه حل درماني و جلوگيري از مشکلات بعدي.
ـ صبر و حوصله و مقاومت از شرايط ضروري و لازمه توفيق درماني است. نبايد از پيشرفت کند و تدريجي اين افراد مأيوس شد و آن ها را به حال خود رها کرد. تجربه ثابت کرده است که کودک هر چقدر عقب مانده باشد باز هم مي تواند کارهايي را ياد بگيرد و انجام دهد. پيشرفت اين کودکان کند ولي غالباً نتيجه بخش است. از هر پيشرفت بايد خوشحال شد زيرا ممکن است پيشرفت هاي ديگر را به دنبال داشته باشد.
ـ تا آن جا که ممکن است با کودک عقب مانده رفتاري مشابه کودک عادي داشت ولي نبايد توقع داشت که واکنش وي شبيه کودک عادي باشد.
ـ همان طور که قبلاً ذکر شد عقب مانده ها تمرکز حواس و دقت ندارند و خيلي زود از کاري خسته شده يا سراغ کار ديگر مي روند. وظيفه مربي ايجاب مي کند دقت کودک را به موضوع متمرکز نمايد.
ـ دقت و توجه کودک بيشتر از طريق نشان دادن، ترسيم اشکالي که درباره آن ها تدريس مي شود يا تدريس موضوعاتي که بدان ها علاقه دارد تقويت مي شود.
ـ اکثر عقب مانده ها حساس اند و از بي مهري يا تحقير اطرافيان و کم استعدادي خود رنج مي برند و از عدم پيشرفت خود خيلي زود مأيوس مي شوند وقتي کاري انجام مي دهند چون از نظر شخص عادي ناچيز است تشويق نمي شوند و در مواقع شکست مورد تمسخر قرار مي گيرند همين امر باعث تزلزل عاطفي و رکود فعاليت هاي ذهني بيشتر و تاخير مجدد در يادگيري و پيشرفت کودک مي شود. در حالي که تشويق و مراقبت وکمک به اين افراد استعدادهاي خفته ايشان را بيدار کرده و موجب تحريک و پيشرفت مي شود.
ـ کودک را بايد آزاد بگذاريد تا به تنهايي کارهايش را انجام دهد و فقط موقعي به او کمک کنيد که احساس مي کنيد کمک و راهنمايي شما ضروري است. ادامه راهنمايي و حمايت از طرف والدين ضروري و اساسي است.
ـ هر بار که کودک کاري را به پايان مي رساند او را تشويق کنيد زيرا اين کودکان به تشويق و تأييد نيازمندند و تشويق باعث مي شود که توانايي هاي کودک به حد اعلاي رشد خود برسد.
ـ هرگز کودک عقب مانده را به علت نارسايي نتيجه کار و بدي اجراي آن ملامت و سرزنش يا احتمالاً تنبيه نکنيد. خيال نکنيد که کودک به علت لجبازي از انجام دادن کار طفره مي رود يا آن را عمداً بد انجام مي دهد.
ـ چون هدف از آموزش و درمان اين افراد رشد هوشي، شخصيتي، سازش آن ها با محيط و توانايي رفع احتياجاتشان مي باشد. لذا لازم است آن ها را وادار کنيد که به آموزش شغلي و حرفه اي بپردازند. در بيمارستان هاي رواني و مراکز کودکان عقب افتاده بخش هاي کار درماني به همين منظور وجود دارد تا کودکان بتوانند بر حسب استعداد و علاقه اي که دارند به کار گمارده شوند تا ضمن يادگيري کارهاي عملي، روابط اجتماعي خود را تقويت کرده و حتي با فروش محصولاتي که خود ساخته اند ارزش و اعتمادي براي خود قائل شوند.
ـ چون همه کودکان عقب مانده براي يادگيري استعداد مشابه ندارند لذا مواد برنامه بايد با ميزان رشد و استعداد کودک سازگار باشد و تمرين هاي لازم و تکرار آن در برنامه به قدر کافي پيش بيني شود. اگر موضوعي به کودک ياد داده مي شود از وي بخواهند که آن را به طور مرتب انجام دهد. با سوالات مرتب از کودک، توضيح و تصحيح اشتباهات نارسائي کودک را تشخيص و آن را اصلاح کرد. شرح و توضيح و مثال هاي زياد تا اين که شاگرد مطلب را درک کند و به خاطر بسپارد ضروري است.
ـ رعايت اصول بهداشتي از نظر بدني، تغذيه و دارو بايد جزء برنامه هاي ضروري و اجباري باشد. اصلاح نقايص عضوي تا حدي که کودک امکان آن را داشته باشد که به يادگيري هاي لازم بپردازد.
ـ در مورد آزمايش عادات و رفتار اجتماعي آن چه مربيان و والدين مايلند که کودک انجام دهد بايد خودشان به طور مکرر اجرا نمايند تا کودک با استفاده از مشاهده و يادگيري قادر باشد آن را انجام دهد، زيرا کودکان اکثر فعاليت هاي خود را از راه عادت فرا مي گيرند.
ـ رفتار درماني براي تغيير رفتار ناپسند و ايجاد رفتار طبيعي و پسنديده به طريق شرطي کردن و اقتصاد ژتوني[2]که در نوع اخير در ازاي رفتار مطلوب و پسنديده ژتوني به کودک داده مي شود که با آن مي تواند هر چه مايل است بخرد يا آن را تبديل به پول کند. اين ژتون ها به رنگ ها و ارزش هاي مختلف تهيه شده و باعث تشويق کودک مي شود.
ـ روان درماني براي رفع اختلالات هيجاني و عاطفي والدين و خانواده بيمار براي آن که بتوانند با واقعيت عقب ماندگي کودکانشان رو برو شوند لازم و ضروري است.
ـ چون در کودکان عقب مانده به علت اختلال در کنترل دستگاه عصبي انجام دادن حرکات دقيق عضلات و اندام ها ميسر نيست، لذا بايد براي برطرف کردن آن با انجام دادن حرکات بدني و کارهاي دستي يا کارکردن با وسايل مختلف اقدام گردد. کار در زمينه هنرهاي دستي صرف نظر از اين که به يادگيري حرکات عضلاني کمک مي کند باعث تشويق کودک نيز مي شود. تمرين هاي عملي با استفاده از وسايل فيزيوتراپي جهت آمادگي بدني براي مشاغل بعدي ضروري است.
ـ آموزش حرفه اي و شغلي به مراتب مهم تر از آموزش خواندن و نوشتن است. آموزش مشاغلي مناسب با ذوق و استعداد کودک، نحوه استفاده از وسايل کار، پيگيري دائم در آموزش و راهنمايي شغلي و ادامه خدمات درماني و بهداشتي نقش مهمي در درمان عقب ماندگي ذهني ايفا مي کند.
ـ کار کردن با عقب مانده هاي ذهني نبايد مانند تصور عمومي بي فايده تلقي شود بلکه همان طور که يادآور شديم اين افراد مي توانند با تعليمات معين اقدامات مؤثري نسبت به فرا خور حال خود انجام دهند طبق عقيده کساني که با انواع روش هاي آموزشي اين گونه کودکان سر و کار دارند کودکان عقب مانده ذهني در بعضي از شرايط خاص تا حد کودکان عادي پيشرفت نشان داده اند و اين مطلب نشان مي دهد که شايد استعداد هاي يادگيري خاصي در کودکان عقب مانده وجود دارد که هنوز نسبت به آن آشنايي نداريم.
[1] . قبل از اين دوران به علت عدم رشد کافي اعضاي تناسلي احتمال زايمان هاي مشکل زياد است و بعد از اين سنين نيز به دليل اين که تغييراتي که در کروموزوم هاي به خصوص خانم ها پيدا مي شود، مخاطرات آوردن کودک عقب مانده بيشتر مي شود. [2] . Token economy. مسعود نور عليزاده - مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه