ويژگی هاى بندگان خدا در قرآن

نویسنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 52/ 47
نمايش فراداده

توجه به كيفيت دعا و پرهيز از دعاهاى بى مورد

در آيه مورد بحث (74 فرقان) تصريح شده كه بندگان خدا در دعاى خويش مى‏گويند: پروردگارا! همسر و فرزندانمان را نور چشم ما قرار بده، اين تعبير (نور چشم) رمز كمال و سعادت است، چرا كه همسر و فرزند نيك موجب آرامش و سعادت انسان شده و روح و روان انسان را شاد نموده و باعث روشنى چشم خواهد شد.

به عبارت روشن‏تر، همسر و فرزندان شايسته، به زندگى انسان نور و صفا مى‏بخشند و باعث آبرو و روسفيدى و سر بلندى در دنيا و آخرت مى‏گردند.

چنين دعايى مفيد و داراى آثار درخشان است، بر خلاف دعاهاى بيهوده و يا كم فايده، كه ارزش چندانى ندارد.

انسان بايد در همه چيز حتى در دعا، داراى همت عالى و نظرى بلند باشد، و در پرتو نورانيت دعا، به مقام‏هاى عالى برسند.

تا آن جا كه دعا كند امام و الگوى مردم شود.

نبايد دعا را در امور مادى منحصر كرد، يا در پيشگاه خدا چيزهاى حقير را درخواست نمود.

ما وقتى كه دعاهاى پيامبران، امامان و اولياى خدا را مورد بررسى قرار مى‏دهيم، مى‏بينيم خواسته‏هاى آنان هنگام دعا، بيشتر بر محور امور بلند معنوى، اجتماعى و سياسى است، مثلا دعاى حضرت ابراهيم (عليه السلام) چنين بود:

ربنا اجعلنى مقيم الصلاه و من ذريتى ربنا و تقبل دعا(157)؛

پروردگار! امر برپا كننده نماز قرار ده و از فرزندانم (نيز چنين فرما) پروردگار! دعاى مرا بپذير.

راسخان در علم (امامان) چنين دعا مى‏كنند:

ربنا لاتزع قلوبنا بعد اذهديتنا و هب لنا من لدنك رحمه انك انت الوهاب‏(158)؛

پروردگار! دل هايمان را بعد از آن كه ما راهدايت كردى (از راه حق) منحرف مگردان و از سوى خود رحمتى بر ما ببخش، زيرا تو بسيار بخشنده‏اى.

دعاى اصحاب كهف چنين بود:

ربنا اتنا من لدنك رحمه و هى‏ء لنا من امرنا رشدا(159)؛

پروردگارا! ما را از سوى خودت رحمتى عطا كن و راه هدايت و نجاتى براى ما فراهم ساز.

توجه به دعاهايى كه ائمه معصومين (عليهم السلام) داشتند - كه در صحيفه سجاديه و مفاتيح الجنان آمده - ما را با كيفيت دعا كردن آشنا مى‏كند، و نشان مى‏دهد كه چگونه دعا مى‏كنيم.

در روايت آمده است: خداوند به يكى از پيامبران بنى اسرائيل وحى كرد كه به فلان عابد بگو سه دعاى تو در نزد ما مستجاب است.

آن پيامبر وحى الهى را به آن عابد ابلاغ كرد، او موضوع را با همسرش در ميان گذاشت‏(160).

همسرش اصرار زياد كرد كه يكى از آن دعاها را براى من قرار بده.

عابد به اين پيشنهاد راضى شد.

همسرش به او گفت: دعا كن خداوند مرا از زيباترين زنان زمان قرار دهد.

عابد همين دعا را كرد و همسرش از زيباترين بانوان جهان گرديد.

زيبايى او باعث شد كه شاهان و جوانان ثروتمند و هوسباز به او دل بندند و برايش پيام بفرستند كه شوهر مفلوك و پير و زاهدت را رها كن با ما محشور باش، تا از انواع لذت‏هاى دنيا، بهره‏مند گردى.

از اين رو، آن زن، فريب خورد و بناى ناسازگارى گذاشت و همواره با شوهرش برخورد مى‏كرد تا سرانجام عابد از دست او عصبانى شد، و از دعاى دوم خود استفاده كرد و گفت: خدايا! همسرم را تبديل به سگ كن.

دعايش مستجاب گرديد و او سگ شد.

برادران و بستگان او نزد عابد آمدند و گفتند:

آبروى ما در ميان مردم مى‏رود، به شما التماس مى‏كنيم كه از دعاى سوم استفاده كن تا همسرت به صورت اول برگردد.

آنها بسيار اصرار كردند، سرانجام عابد ناگزير از دعاى سوم خود استفاده نمود و عرض كرد: خدايا! همسرم را به صورت اول بازگردان. دعا مستجاب شد، و همسرش به صورت اول بازگشت، و به اين ترتيب سه دعاى مورد اجابتش، به هدر رفت و پوچ گرديد(161). آرى آن زاهد اگر نادان نبود مى‏توانست از اين فرصت طلايى حداكثر استفاده را بكند، و سعادت دنيا و آخرتش را تامين نمايد.