اکرم سپاسی– عاطفه حبیبی
دماي محيط و رطوبت در تجزيه و تخزيب سنگ ها اغلب مشاركتي فشرده دارند . كليه مواردي كه در خصوص تاثير آب در تشكيل خاك از سنگ گفته شد با افزايش دما تشديد مي گردد . در دنباله تاثير اختلآاف دما كه اغلب شكاف هايي در سنگ ها پديد مي آورد آب باران داخل سنگ نفوذ مي كند در دماي زير صفر يخ مي بندد و مالاَ به علت ازدياد حجم در متلاشي شدن سنگ كمك مي نمايد . سرانجام بايد اضافه نمود كه به ويژه در آب و هواي گرم و مرطوب ضربه هاي باران هاي شديد و تگرگ درشت قادر است همواره دانه هايي از سنگ هاي ناپايدار را جدا نموده و سهمي در تشكيل خاك از سنگ ها داشته باشد .
بادهاي شديد ضمن حمل دانه هاي شن و كوارتز آنها را با سرعت زياد به سمت ديواره سنگ ها پرتاب مي كنند و از آنها ذراتي را جدا مي سازد . اين پديده اغلب در مناطق بياباني به چشم مي خورد به طوري كه در اين مناطق عملآ مي توان خراش ها و خطوط برخورد ذرات شن و كوارتز را بر روي ديواره سنگ هايي كه در مسير باد قرار دارند ملاحظه نمود .
در تاثير عوامل جوي عملآ صاعقه را در ارتفاع ها نبايد از ياد برد اين پديده جوي اغلب موجبات شكاف هاي قابل توجهي را در سنگ هاي مناطق كوهستاني فراهم مي نمايد و در نتيجه ساير عوامل جوي با سهولت بيشتري موثر واقع مي گردند .
ميكرو ارگانيسم علاوه بر فعاليت موثر خود بر روي مواد آلآي و تغيير و تحولآ آنها در جهت معدني شدن عده يي نيز به ويژه از نوع اتوتروف عملآ در تخريب سنگ هاي اوليه دخالت مي نمايند . اين باكتري ها قادرند ساختمان بدن خود را از تغذيه عناصري چون كلسيم و كربن موجود در سنگ هاي آهكي بسازند سرانجام مي توان گفت كه از بقاياي كليه ميكرو ارگانيسم پس از طي مراحل اوليه تجزيه و تخريب مقداري اسيدهاي آلي توليد مي گردد و اسيدهاي مزبور به نوبه خود قادرند حتي سيليكات هاي سنگ هاي اوليه را تجزيه و از آنها سيليس را آزاد نمايند .
دو خاك كه از نظر تركيب فيزيكي دانه هاي تشكيل دهنده ( بافت) مشابه مي باشند ، ممكن است از نظر چگونگي تشكل اين دانه ها به دور هم ( ساخت) كاملاَ با هم تفاوت داشته باشند . به همين دليل است كه در تعيين بسياري از خواص فيزيكي خاك بررسي در وضعيت خاك دست نخورده يعني به صورتي كه در طبيعت وجود دارد انجام مي پذيرد تا تاثير ساختمان خاك در خواص مزبور منظور گردد .
وقتي خاك در تركيب فيزيكي خود به قدر كافي اجزاء كلوئيدي داشته باشد و شرايط فيزيكو شيميايي آن طوري باشد كه كلوئيدها تجمع حاصل نمايند در اين صورت كلوئيدها همانند ملات يا سيماني دانه هاي به ابعاد مختلف را به هم پيوند مي دهند ( تشكيل خاكدانه) و فضاي خالي يا تخلخل كافي نيز در بين خاكدانه ها ايجاد مي گردد . برعكس در شرايط پراكنش كلوئيدها يا در خاك هايي كه از اين اجزاء فقيرند چنين تشكل و پيوندي بين دانه هاي تشكيل دهنده خاك صورت نمي پذيرد در نتيجه دانه هاي ريزتر به صورت تكدانه فاصله بين دانه هاي درشت تر را پر كرده و در مجموع خاك حالت فشرده و ساختمان فيزيكي نامناسبي به خود مي گيرد . ( شكل 6-3 )
شكل 6-3 تجمع و پراكنش كلوئيدها ( تشكيل ساختمان فيزيكي مناسب و نامناسب)
در يك خاكدانه علآوه بر طبيعت دانه هاي اوليه شرايط فيزيكي ،شيميايي و بيولوژيكي تشكيلآ دهنده خاك به نحوي بارز خودنمايي مي كنند . به طوري كه بررسي شكل ، ابعاد ، تركيب و چگونگي تشكيل خاكدانه و حتي مطالعه اجزاء كوچك تر متشكله آن فصلي از خاكشناسي را باز مي نمايد ( ميكرومورفولوژي يا به قول كوبينا ميكروپدولوژي) . در واقع خاكدانه از نظر شكل ، چسبندگي و پايداري به عنوان واحدي از ساخت خاك ، بيانگر چگونگي كيفيت ساختمان خاك به ويژه از نظر پايداري مي باشد .
در وضعيت موجود رنگ خاك نه تنها عناصر و واد تعييد كننده ، رنگ بلكه عوامل و پديده هايي كه وجود اين عناصر و چگونگي توزيع و تاثير آنها را در خاك موجب شده اند همواره موثر مي باشند . اكسيداسيون و هيدراتاسيون تركيبات آهن دار اغلب با تغيير ررنگ همراه است ، با باز كردن شكافي در خاك رس و قرار دادن آن در معرض فعل و انفعال هاي فوق پس از چند ماه رنگ قشر سطحي شكاف خاكستري متمايل به آبي به خاكستري متمايل به زرد و در نهايت به رنگ زرد كم و بيش تيره مي رسد .
همين ترتيب چنين تناوب رنگ در خاك هاي آهكي فشرده حاوي آهن كه در معرض هوا قرار مي گيرد مشاهده مي گردد . اين وضعيت در خاك هاي با سفره آب نسبتاَ سطحي نيز قابل رويت است ، حركت سفره و تغيير سطح آن تناوبي از پديده هاي اكسيداسيون و احياء را موجب مي گردد به طوري كه تنوعي از رنگ هاي روشن زرد و نارنجي در ضخامتي كه در بالاي سفره آب قرار دارد ( اكسيداسيون تشكيل سولفات آهن) و رنگ هاي تيره متمايل به آبي در قسمت اشباع از آب (احياء و تشكيل سولفات آهن) تظاهر مي نمايد .
عملآ بي رنگ شدن گاهي در افق هايي از خاك مشاهده مي گردد اين پديده اغلب در اثر فقير شدن خاك از هوموس يا ساير مواد رنگي اتفاق مي افتد . شستشو و فرسايش علتي عمده در بي رنگ شدن خاك ها مي باشد ، در نتيجه اين عملآ هوموس و تركيب هاي آهن از افقي شسته شده و خاك رنگ خود را مي بازد (پودزولي شدن) . در مقابل در خاك هايي مانند راندزين كه بر روي سنگ مادر آهكي ، شرايط آب و هوايي مرطوب و رستني هاي كافي تشكيل مي گردند گرايش رنگ خاك از روشن ( به علت سنگ مادر آهكي) به سمت تيره ( به علت مواد آلي و هوموس حاصل از بقاياي رستني ها ) به عنوان عاملي از تكامل به حساب مي آيد ، به طوري كه در اين گروه از خاك درجه بالاي تيره شدن خود نشانه يي از حاصلخيزي بيشتر آنها مي باشد .
گاهي رنگ عمومي خاك در رابطه با تيپ ژنتيكي آن است ، مثلاً خاك هايي مناطق خشك معمولاَ از هوموس فقيرند و در نتيجه بي رنگ ، خاكستري روشن و يا بژ مي باشند ، خاك هاي مناطق حاره معمولاً قرمزند . خاك هاي مناطق معتدله اغلب به رنگ هاي قهوه يي ديده مي شوند و نام اين خاك ها ( براون) نيز بي ارتباط با رنگ آنها نمي باشد . خاك هاي مرطوب و ماندايي ( هيدرومورف) اغلب حالت مرمري و تيره به خود مي گيرند . سرانجام خاك هاي آلي و هوموسي رنگ سياه يا قهوه يي مايل به سياه دارند .
رنگ خاك با شدت نور خورشيد و به ويژه رطوبت به طور محسوسي تغيير مي نمايد به همين دليل سعي مي شود كه نيمرخ مورد مطالعه همواره در جهت تابش خورشيد حفر شود و مطالعه در وضعيت خشك صورت پذيرد . حتي گاهي براي تشريح دقيق تر پروفيل به ويژه در خاك هايي كه رنگ نقش مهم تري در تفسير نتايج دارد رنگ هر دو حالت خشك و مرطوب تعيين مي گردد .
در حال حاضر براي نشان دادن رنگ خاك از يك كد بين المللي به نام « مانسل» استفاده مي شود . اين كد به صورت دفترچه يي معرفي شده كه هر برگ ان شامل تعدادي نمونه رنگ خاك است . هر رنگ مانسل به كمك سه پارامتر هيو ، واليو ، كرومامشخص مي گردد . در ميان رنگ هاي اصلي دو رنگ زرد و قرمز ( يكي يا هر دو) در كليه خاك هاي كره زمين به عنوان دو رنگ غالب شناخته شده اند و هيو نماينده رنگ طبيعي غالب در رابطه با طول موج نور است . تمامي رنگ هاي معرفي شده در هر صفحه دفترچه مانسل مربوط به هيو معيني مي باشند كه در آن از حروف Y , R (زرد و قرمز) و عددي كه درجه غلبه اين دو رنگ را نشان مي دهد استفاده شده است . مثلآ 10R نماينده يك طيف قرمز غالب است كه بنابر مقياس كد شدت آن 10 يا حداكثر است ، در صفحه ديگر 2.5Y نشان دهنده رنگ غالب زرد با شدت 5/2 مي باشد . در صفحه هايي كه هر دو حرف Y , Rديده مي شوند ، برتري غالب بودن يك رنگ با عدد هيو مشخص مي گردد . مثلآ 5 YR نمايانگر تساوي غلبه دو رنگ 7.5 YR معرفبرتري غلبه رنگ زرد و 2.5Y R نشان دهنده برتري غلآبه رنگ قرمز مي باشد .
واليو درجه تيره گي و روشني رنگ را بيان مي كند كه در هر صفحه دفترچه تغييرات آن در جهت عمودي از پايين تيره (واليو = 5/2 ) تا بالاي روشن (واليو = 8) مشاهده مي شود . كروما در جهت افقي و تغييرات آن از صفر تا 8 مي باشد ، به طوري كه هر قدر اين عدد بزرگ تر باشد نمايند. درجه خلوص زيادتر يا شدت عمل بيشتر رنگ هايي طيفي زرد و قرمز است بدين ترتيب5 YR 6 معرف خاكي است با رنگ بژ كمي متمايل به قرمز كه در آن هيو5 YR ، واليو6 و كروما 4 مي باشد .