[درس هایی از قرآن] : تفسير سوره حجرات (20)

محسن قرائتی

نسخه متنی
نمايش فراداده

تفسير سوره حجرات - 20

بسم الله الرحمن الرحيم

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

بحث در زماني پخش مي‌شود كه در آستانه بازگشايي مدارس اول مهر هست، بيننده‌ها وقتي بحث را مي‌بينند كه هفته دفاع مقدس را در پيش داريم، بازگشايي مدارس را در پيش داريم، ما هم بحثمان تفسير سوره حجرات است آيه‌اي است كه 25 نكته دارد. من نگاه كردم ديدم 9 تا نكته‌هاي را نگفته‌ام باقي‌اش را در جلسه قبل گفته‌ام آيه را مي‌نويسم، به هفته دفاع مقدس هم مي‌خورد و هم نكات قشنگش را مي‌گويم انشاءالله و بعد هم چند دقيقه‌اي تا 27، 28 دقيقه، نيم ساعتي با هم صحبت مي‌كنيم. و اما آيه سوره حجرات.

موضوع: تفسير سوره حجرات جزء 26 آيه نهم آيه اين است:

(وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى‏ فَقاتِلُوا الَّتي‏ تَبْغي‏) حجرات(9)

اگر دو طايفه از مومنين «اقتلوا» درگير شدند دو قبيله محله بالا و پايين، دو روستا، دو شهر، دو مزرعه، دو دبيرستان، دو كشور، اگر بهم ريختند اگر دو گروه بهم ريختند بي تفاوتي ممنوع، تأخير ممنوع(فَأَصْلِحُوا)«ف‏َ» يعني فوري(فَأَصْلِحُوا) امر است يعني واجب است فوري، بي تفاوت و بي تعهد نباشيد فوري پاشيد اينها را آشتي كنيد، اصلاح كنيد، آگر ديديد يكي گردن كلفت،(فَإِنْ بَغَتْ)«بغي» با «غين» سركشي، اگر سركشي و طغيان مي‌كنيد يكي بر ديگري اون كه طغيان مي‌كند بسيج شويد تار و مار كنيد، سركشي را سركوب كنيم. من طبيعي رسيدم به اين آيه ولي به هفته دفاع مقدس هم مي‌خورد. نكاتي در اين آيه گفتم ولي نكاتي كه نگفته‌ام، برايتان بگويم. خوب، صلواتي هم بفرستيد.

1ـ وقتي انسان صحبت مي‌كند مخاطب قرار ندهيم بهتر است. يه وقتي مي‌گوييم تو همچين كردي طرف خيط مي‌شود، بگوييم بعضي همچين مي‌كنند؟ اين خودش هم در روحانيون و هم معلمين و نويسنده‌ها مثلاً طرف را مخاطب قرار ندهيم. مثلاً حديث: پيامبر بالاي منبر بود، ديد يك نفر آمده پاي منبرش شرابخور، نگفت آقا تو بيا شراب مي‌خوري؟ گفت چرا بعضي شراب مي‌خورند؟ نگفت چرا شراب مي‌خوري؟ اينجا هم مي‌گويد: (وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا) بعضي از طايفه‌هاي مومنين درگير مي‌شوند نميگويد تو درگير شدي، سعي كنيم در جاهايي كه خلاف است طرف را مخاطب مستقيم قرار ندهيم.

2ـ اينكه در جامعه اسلامي نبايد به «ياغي» سركش مهلت داد. اگر يك كسي مي‌بينيد گردن كلفت است فوري(فَقاتِلُوا) «فا» يعني فوري اينجا يك «فا» داريم و اينجا يك «فا» اگر درگير شوند فوري اصلاح بدهيد و اگر گردن كلفتي كرد فوري اينكه مي‌گويد فوري يعني در جامعه اسلامي به سركش مهلت ندهيد.

3ـ براي مبارزه زمان مطرح نيست. آخه مي‌گويند تا كي، مثل اينكه يه بابايي مريض داره مي‌گوييم تا كي مي‌روي دكتر، تا بچه‌ام خوب شود. تا كي؟ (حَتَّى تَفي‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّه)(فَقاتِلُوا الَّتي‏ تَبْغي حَتَّى تَفي‏ءَ‏) تابرگردد(إِلى‏ أَمْرِ اللَّه) تا به سمت فرمان خدا برگردد. نمي‌گويد تا تسليم شما شود، تا تسليم خدا شود اينكه مي‌گويند دفاع مقدس يعني ما به خاطر هوس جنگ نگرديم و به جبهه نرفتيم به خاطر اينكه او، بعث و صدام به ما ظلم كرده بايد دفاع كنيم اينكه مي‌گوييم مقدس چون مي‌گوييم(أَمْرِ اللَّه).

نمي‌گويد(حَتَّى تَفي‏ءَ اليكم) نمي‌گويد «اليكم» سركش را سركوب كن تا به سوي تو برگردد من هم هوس دارم. اگر او هوس دارد سركشي كرده من او را تار و مار كنم تا طبق هوس من باشد، نه هوس تو و نه هوس او، (أَمْرِ اللَّه) است مي‌گوييم دفاع مقدس.

سئوال: مسئله ديگر اينكه مي‌گويند ولايت فقيه چيست؟ حكومت اسلامي؟

جواب: ما مي‌گوييم بگذار بحث را كنار و بيا سراغ قرآن، قرآن اين آيه قرآن هست سوره حجرات كه سني و شيعه قبول دارند كه مي‌گويد اگر دو طايفه درگير شدند، اطلاح كنيد سركش را سركوب كنيد. سئوال: اگر خواسته باشيم سركش را سركوب كنيم، الآن اسراييل سركشي مي‌كند بر فلسطين و لبنان، اگر خواسته باشيم سركشي را سركوب كنيم بدون حكومت مي‌شود، بدون قواي مسلح مي‌شود، بدون ديدن آموزش نظامي مي‌شود، بدون بسيج مي‌شود؟ پس ببينيد اگر گفتند كجاي اسلام گفته بسيج و ولايت فقه و پادگان، مي‌گوييم بابا اسلام گفته سركوب كن، در زمان ما سركوبي بدون داشتن رهبري، قواي مسلح، آموزش نظامي، داشتن اطلاعات بدون اينها دشمن را نمي‌شود سركوب كرد.

مگر اگر گفتم نماز بخوان بايد وضو بگيري، اگر گفتم با آب وضو بگير معنايش اين است كه بايد چاه هم بكني، پس بايد طناب هم بخري آب هم در چاه بكشي، وقتي گفتند اين كار را بكن يعني مقدماتش هم واجب است. ما براي اين كه خواسته باشيم به قرآن عمل كنيم فرموده: سركش را سركوب كن، بايد رهبري، بسيج، دفاع، مانور، پادگان، آموزش نظامي، اطلاعات، همه مقدمات سركوب را داشته باشيم. اين معناي حكومت اسلامي است. نگو حكومت اسلامي كجاي قرآن است؟ بسياري از آيات را بدون حكومت اسلامي مي‌شود عمل كرد بله اگر فقط قرآن مي‌گفت: (يُقيمُونَ الصَّلاة) مي‌رفتيم توي خانه هي نماز مي‌خوانديم، اگر فقط توي قرآن مي‌گفت: (اذكرو الله) همه‌اش مي‌گفتيم سبحان الله، الله اكبر، سبحان الله، ذكر مي‌گفتيم. ولي وقتي مي‌گويد: (فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ)توبه(12) رهبر كفر را بكش، كشتن رهبر كفر با «صبحكم الله» و «مساكم الله» و ذكر و ورد خالي نمي‌شود.

پس اين مقدمه واجب به قول ما طلبه‌ها كه مي‌گويند واجب است تمام نظام‌هاي سركوب كردن نياز بهش دارد بايد داشته باشيم.

دوم: از اين آيه معلوم مي‌شود كه نبايد كار به زن و بچه داشته باشيم. چون مي‌گويد(فَقاتِلُوا) بكش(الَّتي‏ تَبْغي) آنكه متجاوز است ممكن است طرف متجاوز باشد ولي زن و بچه‌اش تقصير نداشته باشند. آقا به خانمي، يه آقايي توي خيابان فاسد است مي‌خواهي بگيري، دست بچه‌اش را گرفته شما بايد يه كاري كني كه بچه‌اش دلهره نداشته باشد، جوري با اين آقا برخوردنكني كه بچه‌اش هم سكته كند.(فَقاتِلُوا الَّتي‏ تَبْغي)يعني همان كسي كه متجاوز است كاري به زن و بچه‌اش نداشته باش.

حديث: امير المومنين عليه السلام فرمود: امتي مقدس است كه بدون ترديدي بتوانند حق ضعيف را از نظام بگيرد. اگر يك كشوري، جامعه‌اي نتوانند حق ضعيف را بگيرند اون جامعه مقدس نيست خوب در اينجا يك حديث ديگر بخوانم. حديث: برادرت را ياري كن چه ظالم است چه مظلوم. اگر مظلوم است كمك كن حق او را از ظالم بگير و اگر ظالم است كمك كن نگذار ظلم كند.

چون كمك به ظالم هم، يه رفيقي داري ظالم است تو اگر رفيقش هستي بايد يه كاري كني كه دست از ظلمش بكشد.

و لذا داريم: رفيقت را ياري كن اكر مظلوم است حقش را بگير و اگر ظالم است جلو ظلمش را بگير.

امير المومنين علي عليه السلام داشتند مي‌رفتند هواي داغ ديد يه خانمي پريشان در كوچه است گفت خانم چتون است گفت شوهرم گفته مي‌زنمت و من فرار كرده‌ام، گفت خيلي خب هوا داغ است عصر مي‌شود هوا خنك مي‌شود من مي‌آيم پهلوي شوهرت واسطه مي‌شوم بعد امير المومنين فكر كرد گفت چرا معطل كنيم اگر يه زني دلهره دارد چرا دو ساعت ديگر گفت نه پاشو بريم، عقب زن آمد در خانه شوهر در زد و شوهرش علي را نشناخت گفت به اين زن گفتي مي‌زنمت؟ بعد مرد پررو شد گفت حالا كه تو را واسطه كرده مي‌كشم او را آتش مي‌زنم. حضرت امير فرمودند: خيلي گردن كلفتي شمشيرش را كشيد و تا شمشيرش را كشيد مردم آمدند گفتند: سلام عليكم سلام عليكم هي مردم به حضرت علي سلام كردند اين جوان گفت اين كيه هي سلامش مي‌كنند فهميد اميرالمومنين است افتاد روي پاي آقا، آقا ببخشيد، شرمنده‌ام، مي‌بخشم او را، بعد به زن گفت معلوم مي‌شود تو هم يه كاري كرده‌اي كه شوهرت جوش آورده، زن هم نبايد در خانه كاري انجام دهد كه شوهرش جوش بياورد برو خوب شوهرداري كن.

جامعه اگر حق مظلوم را از ظالم نگيرد مقدس نيست. حالا چون برنامه در شب جمعه‌اي پخش مي‌شود كه شب شهادت امام هادي(عليه السلام) است يك خاطره از امام هادي(عليه السلام) در يك دقيقه بگويم: بني عباس يكي از طاغوتي هايشان متوكل عباسي بود. گزارش دادند به حاكم همان متوكل عباسي، كه امام دهم با قمي‌ها همان مردم قم رفت و آمد‌هايي دارند، يعني قمي‌ها با امام رفت و آمدهايي دارند، اسلحه و نامه‌هايي در خانه امام جمع شده و نبايست كودتايي بكنند، متوكل عباسي مخفيانه يك گروهي را وادار كرد ريختند توي خانه امام هرچه گشتند چيزي گيرشان نيامد نه اسلحه نه نامه بعد ديدند امام نشسته‌اند قرآن مي‌خوانند با همان حال او را بردند توي مجلس متوكل، متوكل ظرف شراب دستش بود، شراب را به امام تعارف كرد امام فرمود: من شراب در عمرم نخورده‌ام، گفت پس شعر بخوان يا شعر يا شراب، آدمهاي عياش كارشان با شعر و شراب است، گفت من اهل شعر نيستم، گفت خواهش مي‌كنم يا شعر يا شراب، امام گفتند حالا كه چاره‌اي نيست من دو سه شعر مي‌خوانم دو سه شعر امام هادي خواندند جلسه منقلب شد، يك انقلاب فرهنگي راه انداخت، يك كودتاي فكري كرد شعري عربي است من ديروز اين را ياد گرفته‌ايم برايتان مي‌خوانم.

(بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ). بحارالأنوارج50ص211

اي متوكل مست عياش آنقدر گردن كلفت‌تر از تو بوده‌اند كه روي قله‌ها كاخ ساختند و افرادي از جان آنها حفاظت كردند و آنها توي كاخ‌هاي روي قله‌ها عياشي كرده‌اند ولي نه كوه آنها را نجات داد و نه قله و نه آن مسئولين حفاظت.

(وَ اسْتَنْزَلُوا بَعْدَ عِزٍّ مِنْ مَعَاقِلِهِمْ وَ اسْكِنُوا حُفَراً يَا بِئْسَمَا نَزَلُوا)

از آن جايگاه‌هايي كه فكر مي‌كردند حفاظت شده است خدا اينها را به زير كشيد، توي سوراخ گور برد، چه سوراخ و چه جايگاه بدي است و چه منزلگاه بدي است.

(نَادَاهُمْ صَارِخٌ مِنْ بَعْدِ دَفْنِهِمْ أَيْنَ الْأَسَاوِرُ وَ التِّيجَانُ وَ الْحُلَل)‏

ندا زدند‌اي پادشاهان عياش، كو طلاها و تاج‌ها ديديد اين عياشي‌ها عاقبت سرو كارتان به قبر افتاد .

(اين الوجوه التي كانت منعمه من دونها تقرب الاستاز و الكلل)

كجاست صورت‌هاي بشاش و خوش گذران كه ببينيد كه در دنيا پرده‌ها و سراپرده‌ها در برابرش نصب كرده بودند و عياشي مي‌كردند.

(فاصبح القبر عنهم حين سألهم تلك الوجوه عليه الدود تقتلوا)

الان همان صورت‌هاي خوش گذران در قبر كرم‌ها رويش ور مي‌روند و كرم‌ها سر خوردن گوشتش با هم دعوا مي‌كنند.

(قد تاب ما اكلوا دهراً و قد شربوا و اصبحوا اليوم بعد اكل قد اكلوا)

چقدر شراب خوردند و عياشي كردند مثل تو و الان همان چيزهايي كه خوردند كرم‌ها در قبرها از آنها مي‌خورند.

چنان امام هادي حال اين خليفه عياش مست طاغوت را بهم زد، اين را مي‌گويند امام، امام يعني كسي كه بتواند نهي از منكر يعني يا جلو منكر را بگير، يا حال را از منكري انجام بده، ممكن است امام نتواند ظرف شراب را بگيرد شرايط جوري باشد كه نهي از منكر فايده‌اي نداشته باشد نشود شراب را گرفت ولي مي‌شود گناه را به گنهكار تلخ كرد. ما گاهي وقت‌ها مي‌بينيم يه پسر و دختري و يه زن و مردي يه جواني، پيري دارد نگاه مي‌كند نمي‌توانيم جلو گناهش را بگيريم، اما مي‌توانيم حالش را بگيريم، حالگيري هم يه كاري است.

سلام و صلوات خدا بر امام هادي و بر همه انبيا كه به امام صادق مي‌گفتند، اين امامان شيعه مثل استخوان توي گلوي ما هستند نه مي‌توانيم قورتشان دهيم و نه مي‌توانيم بيرون آوريم. اصلش شيعه معنايش اين است كه مزاحم طاغوت شود. الآن اسراييل مي‌گويد: استخوان در گلوي من ايران است، الحمد لله حالا معلوم شد ما مسلمانيم، چون قرآن يه آيه دارد مي‌گويد(يَغيظُ الْكُفَّار)توبه(120) هر وقت كفار را غيظ درآوردي معاوم مي‌شود مسلماني.

اگر مسلماني بودي كه هم آمريكا دوستت داشت و هم اسراييل، معلوم مي‌شود در مسلماني‌ات شك كني.

چون قرآن مي‌گويد: (لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى)بقره(120)

يهود و نصاري هيچ وقت از تو راضي نيستند تا بدانند تو هم توي دستشان هستي.

اگه يه وقت يهود و نصاري از تو راضي هستند پيداست كه تو در اختيار آنها هستي، پس در مسلماني‌ات شك كن.

هفته دفاع مقدس است قرآن مي‌گويد:(فَقاتِلُوا الَّتي‏ تَبْغي) از افتخارات ما اين است. يه كسي از من پرسيد اين ولايت فقيه چي مي‌گويد. گفتم ايران قديم چقدر گسترش داشت زماني كه ايران دست ولايت فقيه نبود هر دفعه هر كشوري، هر قدرتي، هر قبيله و قومي به ايران حمله مي‌كرد يه تكه ايران را گرفت، ايران الآن شايد يك پنجم ايران قديم باشد تكه تكه كردند هر وقت حمله شد يه تكه‌اش را بردند از زماني كه ايران دستش را گذاشت تو دست ولايت فقيه يه وجب زمينش را به دشمن نداده است اين نقش ولايت فقيه است. و علتي هم كه مخالف هستند همين است چون بچه اگر دستش توي دست باباش باشد لاتها نمي‌توانند بدزدند او را هي مي‌گويند بابا‌اي است بابا پير است بيا امروزي باش، اينها امل هستند، هي بچه را كوكش مي‌كنند دستش را از دست بابا بردارد، چون بچه‌اي كه دستش توي دست بابا نبود، با يك آدامس و شكلات، موتور و بستني مي‌شود بردش، اما اگر دستش در دست بابايش باشد نمي‌شود كاريش كرد.

تا ايران در دست امام خميني بود يك وجب زمينش را به دشمن نداد قبل از اينكه ايران دستش در دست ولايت فقيه باشد ولو مراجع بودند ولي مرجعيت خالي كافي نيست بايد مرجعيتي باشد كه همراهش اطاعت، بسيج، قدرت، اتحاد، كشف توطئه‌ها، تصميم‌هاي كلان يه مرجعيتي بعلاوه اين خصوصيات باشد. خوب حالا مسئله يه صلواتي بفرستيد.

و اما جمله‌اي كه بعد از اين است مي‌فرمايد: (فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ) من مي‌خواهم درباره عدل چند جمله‌اي صحبت كنم.(فَقاتِلُوا الَّتي‏ تَبْغي‏ حَتَّى تَفي‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ)اين مسئله عدل را من اينجا ننوشته‌ام اجازه بفرماييد(فإِنْ فاءَتْ) اگر برگشت متجاوز(فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْل) يعني سركش را سركوب كنيد تا به سمت خدا برگردد(فإِنْ فاءَتْ)اگر برگشت به سمت خدا صلاح كنيد بين اينها به عدل كه در جلسه قبل گفتم اصلاح عادلانه اين است كه خسارت‌ها جبران شود، اون مقداري كه گرفته پس بدهد، من به مناسبت عدل مقداري راجع به عدل مي‌خواهم صحبت كنم.

سئوال: عدل يعني چه؟

پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) فرمود: حالا من عربي مي‌خوانم طلبه‌هاي عزيز كه بلدند محصلين هم بلدند چون از اين عربي‌هاي آسان است بعضي عربي‌ها خيلي آسان است،(عَدْلُ سَاعَةٍ) مستدرك‏الوسائل ج11ص317يعني عدالت يك ساعت(خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِينَ سَنَة)يكساعت كسي به عدالت رفتار كند از عبادت هفتاد سال بهتر است، آن هتفاد سالي كه شبها بپاخيزي نماز بخواني و روزها روزه بگيري. حديثي ديگر: رهبر عادل يك روزش اگر رئيس حكومت اسلامي باشد يك روز او ثوابش از «مأه عام» از صد سال يا پنجاه سال بهتر است.(الامام العادل لا ترد له دعوه)دعائم‏الإسلام ج2ص541 دعاي كسي كه حكومت دستش هست و عادل است مستجاب است. امير المومنين فرمود: زندگي يعني عدالت و ظلم يعني مرگ. شما در ماجراي كربلا شنيديد كه امام حسين(عليه السلام) براي آزمايش از پسر سيزده ساله پسر امام حسن عليه السلام حضرت قاسم پرسيد مرگ را چگونه مي‌بيني؟ مي‌گويد: از عسل شيرين تريعني اگر رييس حكومت يزيد باشد، اگر حكومت دست ظلم باشد مرگ از عسل شيرين‌تر است.

مسئله عدل

امام كاظم فرمود: اگر عدالت برقرار شود همه مردم بي نياز مي‌شوند. الآن در جمهوري اسلامي چيزي خيلي است، آنقدر اتاق خالي هست، آنقدر بي خانه هست، آنقدر پر درآمد هست و سرمايه‌هاي كلان، و آنقدر فقير هست. نه يكي و دو تا و سه تا و ده تا و بيست تا يك هيئت حديث داريم كه اگر پردرآمدها زكات مالشان را بدهند يك شكم گرسنه روي زمين باقي نمي‌ماند.

حديث: اگر مردم عادل باشند آسمان مي‌بارد زمين هم ميوه‌هاي خوب تحويل مي‌دهد. اگر گفتند خشكسالي است معلوم مي‌شود مردم به هم ظلم مي‌كنند، رحم كرديم مورد رحم قرار مي‌گيريم رحم نكرديم، مورد رحم قرار نمي‌گيريم، مي‌گويند، آقا خشكسالي است، دولت چند ميليارد براي خشكسالي داده، بهم ظلم مي‌كنيم. اين توي بازار است، كلاهبرداري دارد، اين توي خيابان دروغ مي‌گويد، اون سر كلاس كم كاري مي‌كند، او محصلِ بد درس مي‌خواند، اون راننده است چنين است، آن طلبه است چنان است. حديث: اگر عدالت برقرار شود باران مي‌آيد.

قرآن مي‌گويد: (لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا)اعراف(96)

اگر مردم ايمان و تقوا داشته باشند ما درهاي آسمان را روي اينها باز مي‌كنيم.

اگر باران نمي‌آيد عملكرد خودتان است در دعاي كميل داريم:

(اللهم اغفر لي الذنوب التي تغير النعم) مصباح‏المتهجدص844 يك سري گناه‌ها نعمت را عوض مي‌كند.

قران: (يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها)روم(19)

امام كاظم فرمود: خداوند يه مرداني را مبعوث مي‌كند كه عدالت برقرار مي‌كنند آنوقت زمين مرده به ظلم با عدالت زنده مي‌شود.

(يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها) يك معنايش اين است كه باران مي‌آيد زمين مرده سبز مي‌شود. و امام كاظم فرمود: يه معنايش اين است كه مردان عدالتخواهي مي‌آيند كه زمين كه با ظلم مرده است با عدالت زنده مي‌شود. (يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها) يعني(يَبْعَثُ اللَّهُ رِجَالًا) الكافي ج7ص174 ـ كه با عدالت ـ(فَتُحْيَا الْأَرْضُ لِإِحْيَاءِ الْعَدْل)عدالت آرام بخش دل است. يعني اگر فقير بداند آنكه ندارد من هم ندارم هردو با هم نداريم آرامش پيدا مي‌كند.

امير المؤمنين عليه السلام فرمود: مي‌توانم غذاي خوب و لباس خوب مصرف كنم، اما ساده زندگي مي‌كنم تا اگر يك كسي گفت من فقيرم ما بگوييم اميرالمؤمنين هم وضعش همينطور است.

يكي از مراجع از من پرسيد من مي‌خواهم براي طلبه‌ها نصيحت كنم به نظر تو چي بگم؟ گفتم دوره فقر هم داشته‌اي؟ گفت بله ما طلبگي خيلي فقير بوديم، گفتم مي‌شود يكي از آنها را بگويي، گفت: من طلبه بودم مي‌خواستم غسل كنم پول نداشتم هي راه رفتم فكر كردم پول غسل ندارم، ساعتم را پهلوي حمامي گرو گذاشتم رفتم غسل كردم از مراجع موجود است، از مراجع قم، گفتم همين را برو براي طلبه‌ها بگو، طلبه الان فقير است فكر مي‌كند شما از وقتي متولد شده‌اي وضعت خوب بوده.

يكي از مسؤلين مهم مملكتي مي‌گفت: بگويم او را مي‌شناسيد شايد راضي نباشد خيلي مهم است ـ مي‌گفت روم نمي‌شد يا اينكه پول نداشتم پنير بخرم مي‌رفتم مغازه خورده پنير مي‌خريدم مي‌گفت براي مرغ هات مي‌خواي مي‌گفتم: فرض كن براي مرغ هام مي‌خواهم من ديدم پول بدهم پنير درشت بخرم كه حالا پنير درشت را هم خورد مي‌كنم مي‌خورم يا خوشه انگور بخرم دون دون كنم مي‌خورم پس چرا خوشه بخرم كه گران است دونه انگور مي‌خريديم، خرده پنير مي‌خريديم و حالا هم از رجال مهم مملكتي است. همينكه مردم بفهمند از من ندارم او هم ندارد اين براي آدم آرامش است. (يكي از مستمعين مطلبي دارد كه حاج آقا مي‌گويد صبر كنيد آقا، درست است عرض كنم عدالت با دشمن هم خوب است. يه آيه داريم توي قران، توجه كنيد وقتمان تمام شد اين جمله را هم بگويم) در قران مي‌گويد: اگر كسي دشمنت هم هست با دشمنت هم عادل باش.

با دشمن عادل، بله اگر يه كسي سيلي زد من هم يكي نه اگر يكي زد به من زدي، يك، دو، سه، چهار، يكي زد، يكي به يكي. اميرالمؤمنين مي‌ فرمايد: (ضَرْبَةً بِضَرْبَة) وسائل‏الشيعةج29ص128ابن ملجم يكي زد شما هم يكي بزنيد. قرآن: (لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا)مائده(8) اگر با كسي دشمني حساب اين نباشد حالا كه دشمنيد هر چه مي‌خواهيد بگوييد، و هر چه مي‌خواهيد بزنيد، با دشمن هم بايد با عدالت. بين بچه‌ها، پدرها و مادرها عادل.

حديث: اگر پدر و مادري بين بچه هايش تبعيض قائل شود، مثلاً مي‌خواهد بميرد بگويد به اين يه تومان و اون دو تومان بدهيد، گناه كبيره كرده. حتي در وصيت عادل باشيد، در نگاه قاضي بايد عادل باشد، اگر دو نفر آمدند توي دادگستري يك دقيقه به ايشان و يك دقيقه به ايشان نگاه كند. حديث: حضرت را خواستند توي مسابقات شركت بدهند فرمود: من جزء هر قبيله‌اي بنشينم مي‌گويند نمي‌دونم طرفدار اين رنگ، طرفدار آن رنگ، گفت: من آقا پنج دقيقه اينجا مي‌نشينم و پنج دقيقه اونجا. چون اگر جزء يك گروه بنشينم آن گروه شارژ مي‌شود و اون گروه تضعيف مي‌شود.

در نگاه و بين بچه‌ها و تقسيم امكانات عدالت.

حالا چكنيم كه توي جامعه عدالت بيشتر شود و هماني كه مردم پي‌اش مي‌گردند جمهوري اسلامي قوامش به اين است كه فقيرها بدانند كه توي مملكت عدالت است. ببين توي جبهه، چرا اينقدر شلوغ بود، چون جبهه مي‌ديدند آيه الله اشرفي هم با لباس بسيجي مي‌رود جبهه، آيه الله مدني هم مي‌رود مرحوم بهشتي هم مي‌رود اگر بفهمند بزرگ‌ها مي‌روند كوچك‌ها مي‌روند شارژ مي‌شود در غذا هم همينطور است، اون غذايي كه ما مي‌خوريم بزرگ‌ها هم همين غذا را مي‌خورند.

اگر هم عدالت را احساس كنند با فقر راحت زندگي مي‌كنند اما اگر تبعيض ببينند تحمل نمي‌كنند.

خدايا: آن كسي كه بناست عدالت را پياده كند.

(يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطا) الكافي ج1ص338

آقا اما زمان(ع) را ظهورش را نزديك ما را يكي از سربازان مخلص امام زمان(ع) قرار بده.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته