بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته و لعنه الله علي اعدائهم اجمعين
بحث اين جلسه مقداري راجع به ظلم ميخواهيم صحبت کنيم موضوعاتي که در نظر گرفتهام 1-اهميت و خطر ظلم و اقسام ظلم و نتيجه ظلم و کمک به ظالم راجع به اينها مطالبي را ميخواهيم بگوييم چون ظلم بوده است و هنوز هم بعضي به بعضي ظلم ميکنند در آينده هم ظلم خواهد بود وقتي ميگوييم ظالم فقط مصاديقش را فرد اعلي نگيريد ما وقتي ميگوييم ظلم ميگوييم مثلا فلاني را ميگويد نه تجاوز به حريم هوايي ظلم است ممکن است پروازهاي کشوري بيايد در يک کشوري تجاوز به حريم هوايي بکند خوب شما هم که سيگار ميکشي و بغل دستي ات اذيت ميشود شماهم تجاوز به حريم هوايي ميکني منتهي درجهاش فرق ميکند. دزد يک وقت تخم مرغ ميدزدد يکوقت مرغ ميدزدد يکوقت مرغداري ميدزدد يکوقت کشتي آهن را توي دريا ميدزدد يکوقت نفت کشوري را ميدزدد وقتي بحث دزدي ميشود نخ نخ اش کنيم هر کسي تطبيق کند با زندگي خودش که آيا به چه کساني ظلم کرده و چه جوري بايد جبران کند يک بحث هم داريم براي جبران ظلم.
پس موضوع بحث ظلم است در قرآن خيلي آيه براي ظلم داريم «الظلم في الدنيا بوارٌ و في الاخرة دمار» («بوار» يعني نابودي اين بوار همينطور که ميگوييم بور ميگويند فلاني بور شد شما نميگوييد؟ فلاني بور شد يعني نابود شد) «و في الاخرة دمار» دمار هم يعني هلاکت دمار هم ما ميگوييم - دماراز روزگارش در آمد «الظلم يزل القدم يسلب النعم يهلک الامم» ظلم قدمها را ميلرزاند يعني آدم ظالم قدمش ميلرزد يعني پايگاهي ندارد خودش هم ميداند ظلم کرده هي از توي دل ميترسد «الخائن الخائف» آدمي که يک غلطي کرده... مثل رانندهاي که مثلا قاچاق بار کرده اين خودش هم پشت فرمان از سايه خودش هم ميترسد قدمش ميلرزد «يسلب النعم» ظلم نعمتها را از بين ميبرد اگر کسي ظلم کند خدا نعمت هايش را از او ميگيرد امت هايي و حکومت هايي بخاطر ظلم نابود ميشوند يعني از نظر دروني اضطراب دارد از نظر بيروني فردي نعمت هايش گرفته ميشود از نظر حکومتي حکومت اش واژگون ميشود. ظلم هم اثر روحي و رواني دارد هم اثر فردي دارد و هم اثر اجتماعي دارد.
«من ظلم عبادالله کان الله خصمه دون عباده» اگر کسي به بنده خدا ظلم کند با خدا طرف است با بنده خدا طرف نيست ظلم کردي اين هم نتوانست از خودش دفاع کند ولي طرف تو خداست حضرت امير(عليه السلام) فرمود والله، واللهاي که حضرت علي (عليه السلام) ميگويد غير از واللهاي است که ما ميگوييم ما سر يک چيزي جزيي ميگوييم والله. گاهي 4 نفر واليبال بازي ميکنند يکي ميگويد توپ داخل خط بود يکي ميگويد خارج خط والله داخل بود والله خارج بود به خدا، به ابوالفضل (عليه السلام) هر چه خدا و ابوالفضل (عليه السلام) است سر يک توپ خرج ميکند اين والله ما است ولي والله امير المومنين (عليه السلام)... در يک ماجرايي به امام سجاد (عليه السلام) گفتند قسم بخور گفت قسم نميخورم گفتند 400 درهم يا دينار بايد بدهي گفت ميدهم گفتند آقا چرا پول مفت ميدهني قسم بخور گفت عزت اسم خدا بيش از چهارصد درهم است ولو قسم من راست است من قسم راست هم نميخورم من ترجيح ميدهم پول بدهم نام مبارک خدا را يدک نکشم.
اميرالمومنين (عليه السلام) فرمود والله قسم اگر دستهايم را غل کنند غل و زنجير به دستم ببندند من را به زمينها بکشانند راضي ترم تا به يک بنده خدا ظلم کنم به زمينها بکشند نه براي يک متر و دو متر با غل و زنجير اميرالمومنين (عليه السلام) را ببندند و به زمينهاي توي کوچهها بکشند فرمود اين براي من گواراتر از اين است که به يک نفر ظلم کنم حتي به حيوان نبايد ظلم کرد. (من بارها اين حديث را خواندهام که اگر حاجي ايي که زودتر از حاجيهاي ديگر آمد مکه امضايش را قبول نکنيد براي اينکه حاجي ايي که زود آمد مکه معلوم ميشود اسب و شترش را تو راه دوانده و خسته کرده و کسي که حتي به حيوانش رحم نکند امضايش از اعتبار ساقط ميشود به حيوان هم نميشود ظلم کرد)
حضرت حيواني را ديد بار روي آن است صاحبش هم رفته جايي حضرت فرمود صاحب اين حيوان خودش را براي قيامت آماده کند جواب بايد بدهد حيوان بارش کردي بايد براني اش زير بار نگه داشتهاي و رفتهاي اختلاط ميکني داريم که حيوان را جلوي حيوان ذبح نکنيد چون حيوان شعور دارد و ميفهمد که او سرش را دارند ميبرند حيوان را جلوي حيوان ذبح نکنيد داريم حيوان اگر خواب است سراغش نرويد داريم وقتي ميخواهيد زکات بگيريد شتر را بين شتر و بچه شتر فاصله نينداز بچه شتر بي مادر نشود داريم وقتي ميرويد شير بدوشيد ناخن هايتان را بگيريد يکوقت ناخن تان پستان گاو را اذيت نکند داريم وقتي ميرويد شير بدوشيد يک مقدار شير بگذار براي گوساله همهاش را ندوش (داريم که اگر حيوان آرام است زنگوله سرش نکن زنگوله صداش گوش حيوان را اذيت ميکند منگوله سرش کن منگوله ميدانيد که از اين چيزهايي است که با پشم و اينها... اگرچموش است زنگوله اگر رام است منگوله. داريم که اگر قاضي کفشش تنگ است قضاوت نکند چون ممکن است فشاري که به پايش ميآيد در قضاوتش اثر بگذارد ظلم بشود داريم اگر قاضي ادرار دارد قضاوت نکند ممکن است ادرارش در قضاوتش ظلم بشود چه ديني داريم ما چي چي هستيم ما دين چي چيه؟) خيلي سخت است چقدر ظلم کردهايم خدا ميداند.
اصلا لذت ميبرد سوار موتور شده لوله موتورش خيابان را پر دود ميکند هه هه ميخندد اصلا کيف ميکند که اين موتور منحصر به فرد است که وقتي ميرود دودش همه خيابان را ميگيرد. هر دودي که حلق کسي برود آقاي موتورسوار ماشين هايي که اگزوزش خراب است ماشين هايي که خرابند و هوا را کثيف ميکند راننده ماشين و مالک ماشين روز قيامت بايد جواب بدهند آبگرمکن شما درست نميکني دودهاش ميرود خانه همسايه، بايد جواب بدهي تمام کساني که براي عمه و مادر و پدر و مادرشان فاتحه ميگيرند و بلندگوي مسجد... تمام منبرهايي که بلندگوي مسجدش و بلندگوي سخنراني اش مردم را اذيت ميکند اين واعظ بايد روز قيامت جواب بدهد آقا تو توي مسجد ميخواستي موعظه بگويي بنده هم توي خانهام ميخواستم بخوابم تو چه حقي داشتي با موعظه من را از خواب بيدار کردي هيچ منبري حق ندارد بلندگويش همسايه را اذيت کند فقط يک جا حق دادزدن داريم و آن هم اذان است اين هم تازه اگر خوش صدا نباشد حق ندارد اذان بگويد خوش صدا 2 دقيقه اذان بگوييم مردم از خواب بيدار شدند طوري نيست اصلا شهر اسلامي علامتش اين است مردم با الله اکبر از خواب بيدار شوند اين افتخار شهرمان است منتهي اذان چقدر طول بکشد 3 دقيقه 4 دقيقه اذان قابل تحمل است ولي يک ساعت و نيم ساعت و دو ساعت و نيم سخنراني قابل تحمل نيست. بلندگو، بوق، اگزوز، دودکش حمام، دوبله پارک کردن، آشغال ريختن توي جوي. چقدر ما ظلم ميکنيم. «من ظلم قصم، عمره» اگر کسي ظلم کند عمرش شکسته ميشود آدم ظالم عمر طولاني ندارد «الظلم في الدنيا هو الظلمات في الاخرة» کسي که در دنيا ظلم کند در آخرت در ظلمات است.
«اتقوا دعوة المظلوم و ان کان کافرا» (2) اگر به کافر هم ظلم کردي نفرينت کرد نفرين او مستجاب ميشود الله اکبر اگر به کافر ظلم کردي ظلم به کافر هم بترسيد براي اينکه آه کافر هم مسلمان را ميگيرد (انفذ السهام دعوة المظلوم) از سرنيزه تيزتر چيست؟ نفرين مظلوم الله اکبر از سرنيزه تيزتر چيست؟ نفرين مظلوم. نتيجه ظلم چيه؟ بسم الله هلاکت قرآن زياد داريم «اخذناهم اهلکنا القرون من قبلکم لماظلموا» اهلکنا هلاک کرديم «لماظلموا» چون ظلم کردند هلاک کرديم. اگر کسي ظلم کند شفاعت هم شامل حالش نميشود حضرت نوح (عليه السلام) رفت شفاعت پسرش را بکند گفت خدايا پسرم... فرمود هيچي نگو پسرت ظالم است ظالم که شد شفاعت هم شامل حالش نميشود «لاتخاطبني» يعني مرا مخاطب قرار نده اصلا حرفش را نزن اينکه ما بيائيم ظلم کنيم خيلي راحت ترياک ميآورد ميبرد جوانها را نابود ميشود ظهر عاشورا همچين سينه ميزند که خود امام حسين (عليه السلام) هم باشد اينطور سينه نميزند ولي قاچاقچي است. قشنگ ترياک ميفروشد جوانهاي مردم را نابود ميکند مال مردم را دود ميکند ولي خوب.
خدا به پيغمبر ميگويد شفاعت... اين نوح! نوح (عليه السلام) خيلي عزيز است خدا سلامي که به نوح (عليه السلام) ميکند به هيچ پيغمبري نميکند خداوند توي قرآن، خدا به همه پيغمبرها يعني به خيلي پيغمبرها سلام ميکند يعني ميگويد «سلام علي ابراهيم» «سلام علي موسي و هارون» اما به نوح (عليه السلام) که سلام ميکند ميگويد «سلام علي نوح» بعد ميگويد «في العالمين» يعني سلام به حضرت نوح (عليه السلام) پررنگتر است از سلام به باقي... در عين ميگويد با اينکه خدا به تو سلام ميکند اما راجع به آقازاده چيزي نفرمائيد اينجا آقازادگي نيست مثل باقيها غرق بشود. (صلوات بفرستيد) پسر نوح (عليه السلام) هرچه نوح (عليه السلام) گفت بابا ايمان بياور گفت ايمان نميآورم گفت خدا بنا دارد غرقت کند گفت من! چي چي ميگويي غرق ميشوم؟ پس اين کوهها چيه؟ اين کوه است من تا ببينم غرق ميشوم «ساوي الي جبل» ميروم سر قله کوه که غرق نشوم گفت بابا اگر قهر خدا بيايد کوه هم نجات نميدهد اين آيهاش اينست عربي بخوانم با عربي هم آشنا هستيد «آوي، ماوي» يعني خانه (سين) يعني در آينده «ماوي» ميگيرم «الي» به سوي «جبل» من ميروم سرکوه «يعصمني» اين آيه قرآن است معصوم ميکند من را ميگويند فلاني معصوم است يعني محفوظ است يعني گناه نميکند ميروم سر کوه، کوه من را حفظ ميکند.
يک خاطره يادم آمد برايتان بگويم قديم که لوله کشي نبود توي محلهها چاه آب بود هر چاه آبي مقداري از محله را آب ميداد منطقه شهر چيز... خيابان ري و کوچه شترداران اينجا آب به آن نميرسيد چون آخرين کوچه بود آبها يا گل و آشغال ميرفت توي کوچه شترداران يک روحاني بود روضه خوان بود گفتند تو محرم ميروي خانه ناصرالدين شاه روضه بخواني از ناصرالدين شاه بخواه که يک چاه آب توي محله خودمان بزند که ما هم آب تميز داشته باشيم هميشه آب، آخر آب محلههاي ديگر ميآيد ماخودمان چاه آب داشته باشيم گفت انشاءالله امروز يک کاري ميکنم اين روضه خوان رفت روي منبر و ناصرالدين شاه هم نشسته ظهر عاشورا روضه خواند شروع کرد سوره نوح (عليه السلام) را گفت نوح (عليه السلام) به پسرش گفت ايمان بياور غرق ميشوي گفت من غرق نميشوم ميروم آسيا نوح (عليه السلام) هم گفت آسيا را هم آب ميگيرد گفت ميروم ايران نوح (عليه السلام) گفت ايران را هم آب ميگيرد گفت ميروم تهران نوح (عليه السلام) گفت تهران را هم آب ميگيرد گفت ميروم کوچه شترداران!! نوح (عليه السلام) هيچي نگفت يعني خاطرش جمع شد که اگر همه دنيا آب به آن برسد به کوچه شترداران نميرسد بعد گفت ما خلاصه وضع کوچه مان آب به آن نميرسد حتي آنجايي هم که همه جا آب باشد آب به ما نميرسد هيچي، يک چاه آب گرفت خلاصه، امان از آخوند اگر بخواهد يک کاري را بکند؛ از نوح آوردش تا کوچه شترداران البته هنر است همه آخوندها اينطور نيستند. حالا... آشپز اگر آشپز خوبي باشد از پوست پرتقال هم مربا درست ميکند به ادني مناسبت ميتواند.
دارم ظلم را ميگويم اگر کسي ظالم باشد شفاعت پيغمبر اولوالعزم، نوح (عليه السلام) پيغمبر اولوالعزم است توي 124 هزار پيغمبر 5 تا اولوالعزم است نوح (عليه السلام) اولين پيغمبر اولوالعزم است اين هم شفاعت در مقابل پسرش خيلي مهم است اولين پيغمبر اولوالعزم که شفاعت براي پسرش ميکند مستجاب نميشود براي اينکه پسرش (با هم بگوئيد) ميگويد: «لاتخاطبني في الذين ظلموا». يک آيه داريم ميفرمايد «و سيعلم الذين ظلموا» اين «سيعلم» يعني به تو خواهم گفت اين به تو خواهم گفت خيلي حرف توي آن هست آخر يکوقت ميگويد فردا برو يک سيلي به تو ميزنند فردا زندانت ميکنند فردا اعدامت ميکنند معلوم است سيلي يا اعدام يا چيه اما يکوقت ميگويد برو فردا به تو ميگويم اين به تو ميگويم خيلي حرف توي آن هست چون آدم نميداند چي چيه. غيبت هم همينطور است گاهي آدم ميگويد فلاني فلان عيب را دارد خوب معلوم ميشود غيبتش چيه يک عيب کسي را بگويي آدم معلوم است غيبتش را گفتي معلوم شد چيه اما يکوقت ميگويي فلاني هو!!! بگذار دهانم روي هم باشد غيبت نکنيم اه! اين بدتر از صدتا غيبت است چون اگر ميگفتي کچل است کور است بي سواد است خل است حريص است ترسو است خوب ما ميفهميديم يک عيب دارد اما اين فوتي که کردي توي اين فوت همه چيز بود سکوتهايي هست که اين سکوتها ويتامين صد تا فرياد و نعره دارد «سيعلم» به تو خواهم گفت چيه.
«انما السبيل علي الذين يظلمون» آدم اگر ظالم باشد توبيخ دارد آدم اگر نيکوکار باشد کاريش ندارند «و ماعلي المحسنين من سبيل» قرآن ميگويد محسن به او راهي نيست يعني چه؟ بنده ميخواهم بروم ميبينم يک بچه نشسته وسط کوچه ميترسم موتوري به او بخورد ماشين به او بخورد دست بچه را ميگيرم ميگويم بياآقاجان! کنار ديوار او را مينشانم خوب نيتام خير بوده حالا تصادفا از ديوار يک عقرب ميآيد بچه را ميگزد اينجا من بايد جريمه بدهم؟ نه خير من نيکوکار بودهام چون قصدم نيکويي بوده شما نميتواني از من تاوان بگيري قرآن ميگويد« ما علي المحسنين من سبيل» يعني آدمي که محسن است هدفش خيربوده گرچه دسته گلي هم آب بده نبايد تاوان بدهند چون هدفش خير بوده پيرزني، پيرمردي باري را ميگيرد ميدانم نميتواند بکشد ميگويم آقا به من بده تا ميروم از او بگيرم تصادفا پاي خودم را ميگذارم روي پوست خيار تق ميافتي همه بارش مثلا يا ميريزد يا ميشکند اين نميتواند بگويد آقا تو بار من را گرفتي از بين بردي باباجان من ميخواستم خدمت کنم اگر کسي هدفش خدمت باشد ولو دسته گلي هم آب بدهد طوري نيست غرضش خدمت باشد ما خيال کرديم اين آدم خوبي است به او رأي داديم پوچ درآمد تو گناهي نکردهاي چون وقتي رفتي پاي صندوق غرضت خدمت بوده حالا بد در آمده که هيچي.
رفته چک بگيرد جيب اش را زدهاند بابا غرضم خير بود البته (اين «ما علي المحسنين من سبيل» الحمدالله ورافتاد. توي کشور ما اين نبود) توي کشور ما آدم خيرخواه هم گير ميافتاد يک کسي افتاده توي خيابان آدم ميبردش توي بيمارستان، بيمارستان هم مچ همين را ميگرفت ميگفت بابا من نزدمش يک موتوري زد فرار کرد من دلم سوخت آوردمش ميگفتند نه تو همگير هستي يعني اينجا هر کسي هم ميخواست خيري را برساند... ميرفت ثواب بکند کباب ميشد ولي مثل اينکه الحمد لله قانونش حذف شد الحمد لله. چند وقت پيش که اينطور بود چون يک کسي افتاده بود من گفتم ببريم بيمارستان گفت خودت گير ميافتي گفتيم چيه؟ گفت قانون است. خوب، يک قانون هايي است که آدم تعجب ميکند يکوقتي قانون گذاشته بودند مال صنف بود يا مال شهرداري بود يا نميدانم مال کجا بود يک قانون خيلي عجيب و غريب بود که آرايشگاهيها روزهاي جمعه تعطيل کنند اه... الان هم هست؟ يعني از اين قانون بدتر هم ميشود باشد بابا هر کسي بچهاش را روز جمعه ميبرد حمام ميبرد سلماني ميبرد آرايشگاهي آخر اينهايي که بچه دارند روز جمعه ميرسد که بچهاش را ببرد آرايشگاهي ببرد... ميگويد نه مثل اينکه بگوييد روضه خوانها روز عاشورا تعطيل کنند آخر اين چه قانوني است وقت آرايشگاهي روز جمعه است آخر اين چه قانوني است ما هنوز از اين قانونها را داريم متاسفانه خوب.
ظالم به درد رهبري نميخورد حضرت ابراهيم (عليه السلام) وقتي امام شد گفت خدايا نسلام هم امام باشد فرمود اين خبرها نيست «لاينال عهدي الظالمين» اين امامت و رهبري عهد الهي است اين عهد الهي به آدم ظالم، «لاينال» نايل نميشود ظالم نبايد رهبر بشود حالا ظلم چيه؟ ما فکر ميکنيم ظلم بزن بکش است نه تحقير هم ظلم است. آمدند گفتند يا رسول الله يک مشت گدا دور تو هستند ما آدمهاي درجه يک اين گداها را بيرون کن ما بياييم خدا گفت اگر گداها را بيرون کني ظالم هستي «فتطر دهم فتکون من الظالمين» به چه دليل يکي کت و شلوارش شيک... ما الان توي مجلسهاي روضه مان هم هست توي مجالس روضه امام حسين (عليه السلام) اينطور هست که اگر چهار تا سوپردولوکس يا پولدار وارد شد رئيس هيئت ميآيد ميگويد بعضي رئيس هيئتها ميآيد ميگويد بلند شويد برويد بيرون برويد بيرون اين بچهها و فقيرها را بيرون ميکند شخصيتها را مينشاند فکر ميکنند که اينجا بانک است که هر کس پولدار است بايد چاي پررنگ بخورد حسينيه است بانک نيست ما برخوردمان با حسينيه مثل برخورد با بانک است اينطور نبايد باشد اينهايي که ميگويم متن وحي است خواب نيست من تقاضا کردم از منبريها در تهران جلسهاي بود گفتم تو را به 124 هزار پيغمبر (عليهما السلام) خواب نگوييد الا، گاهي خواب بگوييد طوري نيست چون خوابها يا دروغ است يا راست است تازه اگر خوابها راست باشد يک هفتادم وحي است اين وحي خالي است همهاش وحي است چرا ما چيزي که صددرصدش وحي است بگذاريم زمين، خواب نقل کنيم که اگر راست بگوييد يک هفتادم است کدام بازاري يک جنسي را که همه مشتريها سود ميدهند رها ميکند ميرود جنسي ميخرد که هر 70 مشتري يکي اش سود دارد عقل ميگويد نميگويم اصلش خواب نباشد ولي حساب کنيم... در اين قرآن سه تا خواب نقل شده توي 6، 7 هزار آيه به حد ضرورت بعضي منبرها از اول تا آخرش، بدنهاش خواب است بعضي مداحها از اول... حالا چه خوابهاي چرند وپرندي من به مسئولين فرهنگي کشور گفتم شعرهاي مداحها را چک کنيد روضهها را چک کنيد والله به خدا بعضي هايش دروغ است (خواب ديد کسي را بردهاند جهنم فقط دست و سينهاش سالم است همه بدنش را سوزاندهاند جز دست و سينهاش گفتم چرا؟ گفت براي اينکه اين براي امام حسين (عليه السلام) سينه زده خوب وقتي همه ميسوزد دست هم بسوزد حالا... حالا اين چه خدمتي است که به من کردهاي که... آخر اگر امام حسين (عليه السلام) شفاعت ميکند فقط رحم اش براي خودش است آنجايي که من براي او سينه زدهام خوب پايم هم بسوزد که من ميسوزم ببينيد آخر چرند وپرند از سروته خواب پيداست.)
ما بايد تبليغاتمان کنترل بشود بابا گوشت گاو اگر جنون گاوي داشته باشد هيچ کشوري نميخورد و ما اگر حرفهاي چرندوپرندي نقل کنيم چه بنويسيم چه بگوييم در هر لباسي باشيم حرف غيرمغزدار بزنيم رئيس ظالم ما هستيم خدا به دزد به چاقوکش به قاتل ميگويد ظالم ولي کسي که با فکر مردم بازي کند نميگويد ظالم ميگويد«اظلم» يعني ظلمش از همه بيشتر است مثل اينکه ميگوييم فلاني اعلم است يعني علمش از همه بيشتر است «اظلم» ب کسي است که با فکر مردم بازي کند اگر فيلمي با فکر مردم بازي ميکند شعري با فکر مردم بازي ميکند سخنراني که با فکر... «و من اظلم ممن افتري علي الله» «ومن اظلم ممن منع مساجد الله» اگر فقرا را بيرون کني ظالمي يکي از مصاديق ظلم همين است بزرگ به تو سلام ميکند جواب ميدهي بچه به تو سلام ميکند جواب نميدهي توي هيئت غذا ميدهند به بزرگها غذا ميدهند به بچهها غذا نمي دهند ميگويند غذا تمام شد برويد خانه تان اه... حاج آقا آدم محترمي است قابلمه آورد حاج آقا... اما اگر چهارتا فقير قابلمه آوردند برو! ميخواهي بيا اينجا بخور اينجا قابلمهاي نيست همينکه ميگويد قابلمهاي نيست براي افرادي قابلمه را پر کرده به فقير که رسيد ميگويد قابلمهاي نيست طرد افراد فقير ظلم است.
خدايا خيلي ظلم کردهايم تو خودت مي داني چقدر ظلم کردهايم خودت ميداني چقدر ظلم کردهايم چقدر افرادي را تحقير کردهايم چقدر افرادي را... اصلا گاهي وقتها من ميآيم توي مجلس پا از روي دوش همه بر ميدارم که بروم آنجا بنشينم خوب ظلم است هر جا، جا هست بنشين به چه دليل پا از روي دوش مردم برمي داري ظلم به مردم ميکني چه خبره ميخواهي آنجا بنشيني گاهي وقتها ميدانيم جا تنگ است چهارزانو مينشينيم بابا آخر جمع کن خودت را جا نيست ظلم است ظلم ميکنيم خدايا تو را به حق محمدوآل محمد(صلي الله عليه وآله) همه ما را از همه رشتههاي ظلم دور بدار.
هرچه تا حالا ظلم کردهايم هر چه قابل توبه است توفيق توبه هر چه طرفها مردهاند که به آنها ظلم کردهايم ولي از دنيا رفتهاند خدايا آنهايي که مظلوم ما بودهاند از دنيا رفتهاند آنها را ببخش و بيامرز.
يک ايماني به ما بده که از اين به بعد اين بن عمرمان را ديگر ظلم نکنيم عرض کردم ظلم يکوقت ظلم بزرگ است يکوقت ظلم جزيي همه نقش هايش خطرناک است.
«والسلام و عليکم و رحمه الله»