بخصوص آنكه بعضي از اين مسائل از بارهاي ظاهرپسند و خيرخواهانهاي نيز برخوردار است كه شبكهها و عوامل خيرخواه و جاسوس دنيا زمينه فراوان براي مانور تبليغاتي و اطّلاعاتي پيدا خواهند كرد.
روشن است با مطرح شدن چنين مسائلي در سطح جامعه، بعضي از مغرضين يا ساده انديشان جامعه دست به قلم برده، و براي بحث و بررسي آن بسياري از آن اطّلاعات ذيقيمت را افشا نمايند.
مسأله كنترل جمعيّت يكي از همان مسائلي است كه اثبات آن نيازمند مطرح كردن سِرّيترين اطّلاعات فنّي و علمي كشور، و تحليل بر اساس ظرفيّتها و توانائيهاي اقتصادي جامعه است كه به آساني بسياري از نيازهاي اطّلاعاتي غرب و شرق را تأمين مينمايد.
بهترين استدلال ما بر اين مطلب گفتاري از دكتر نفيس صديق يكي از سران سازمان ملل است كه ميگويد: «از ميزان 4 ميليون دلار هزينه پرداختي سازمان ملل در ايران در زمينه كنترل جمعيّت، 2 ميليون دلار آن به اجراي طرحهاي تحقيقاتي مشترك در سالهاي 1991 ـ 1990 اختصاص دارد. يكي از اهداف اين برنامه جمعآوري آمار و اطّلاعات و تحقيقات در مورد مسائل مربوط به جمعيّت و تنظيم خانواده است.»
تصريح وي و درصد ميزان هزينه تحقيقاتي و اطّلاعاتي فوق نسبت به هزينه اجرائي آن گوياي آنست كه جمعآوري اطّلاعات اقتصادي و اجتماعي و... از مهمترين بلكه تنها هدف كمك 4 ميليون دلاري سازمان ملل متّحد است !
اگر يكي از اهداف كنترل جمعيّت چنانكه لنين ميگويد رهانيدن زن از خانواده به سوي جامعه و اجتماع است، و اگر كاهش مقدار جمعيّت و مواليد به عنوان راه حلّي براي كاستن تضادّ موجود ميان نقش اقتصادي زن و نقش خانوادگي اوست، و اگر خانم دكتر نفيس صديق ميگويد: «نقش زن تنها به بچّه زائيدن منحصر نيست، و هر كشوري كه ميخواهد در راه توسعه گام بردارد نميتواند با نيمي از جمعيّت خويش اين راه را بپيمايد، و يكي از دلائل موفّقيّت كشور تايلند و اندونزي در زمينه افزايش جمعيّت و تنظيم خانواده سرمايهگذاري وسيع در مورد مشاركت زنان در امور اجتماعي و توسعه كشور است» و اگر از نظر جمعيّت شناسي غربي و كارشناسان داخلي، زناشوئي سبب تغيير متغيّرهاي جمعيّتي ميشود كه عمدهترين نتيجه آن تأثير مستقيم بر باروري و كمك به افزايش جمعيّت است و بايد جلوي آن به نحوي گرفته شود و... همه و همه نشانه آنست كه يكي ازاهداف اجتماعي نظر به كنترل جمعيّت، محدود كردن ازدواجها و كشانيدن بيرويّه زنان به صحنه اجتماع و فعّاليّتهاي اقتصادي و در يك كلام نابود كردن بنياد خانواده و ايجاد فساد اجتماعي است!
ما در نقد و بررسي اين نظريّه از نظر جامعه شناسي نكات مهمّي را بيان داشتيم و در اينجا تنها به اين نكته بسنده ميكنيم كه اثر اين انديشه، ايجاد زمينه رشد فساد و انحرافات اجتماعي و از بين بردن تمامي اهداف انقلاب و اسلام است. چرا كه هيجانات جنسي جوانان (دختر و پسر) بايد به نحوي اطفاء شود ؛ حال اگر خانوادهاي تشكيل نگردد و سنّ ازدواج بالا رود، اين اطفا شهوات خود را در سطح جامعه بصورت روابط نامشروع جلوهگر مينمايد، و با رشد يافتن اين روابط نامشروع به يقين جامعه به سمت تباهي و نابودي كشانيده خواهد شد.
جالب اين است كه دكتر نفيس صديق الگوي تايلند كه امروزه يكي از سه كشور فاحشهخيز جهان است را به ايران انقلابي پيشنهاد ميكند ؛ به عبارت بهتر: با شعار كنترل جمعيّت در صدد پرورش فاحشهها در كشورماست.
براستي چرا تربيت فرزند و كودك هدف بزرگي براي زن نيست و نبايد باشد ؟!