قدري تأمّل كرد و گفت: آقا ! اين گفتار مطابق آخرين نتيجه كنگرههاي پزشكي است كه امسال در آمريكا برگزار شده است. و من تز دكتري خود را در آمريكا در همين موضوع قرار دادهام.
آنگاه گفت: طبق آخرين مدارك و آمار ، دختراني كه قبل از هجده سال بچّه بزايند ، سرطان پستان نميگيرند. و هرچه ديرتر بچّه بزايند درصد خطر تهديد سرطان پستان در آنها زياد ميشود ؛ تا چون از سنّ سي سالگي بگذرند ، خطر سرطان پستان به نحو مضاعف بالا ميرود.
امّا زناني كه اصلاً ازدواج نكنند و بچّه نياورند ، درصد خطر سرطان پستان در آنها سرسام آور است.»
اين بود مطالب حقير كه بر اساس بحث حائض نشدن زن در ايّام آبستني و در ايّام شيردادن آورده بودم. پس از بحث مفصّلي درباره خواصّ عظيمه خون حيض كه در بدن زن ، غذاي جنين ميگردد در وقت حمل ، و غذاي كودك در هنگام رضاع ؛ و بدينجهت است كه زن در اين دو حالت ، داراي عادت زنانگي نميشود ، و در غير اين دو صورت ، ماهانه بصورت خون از مجرا دفع ميگردد و به هدر ميرود.
اشكال به ايشان در اين قسمت اينست كه اوّلاً: جمله « و حركت به سوي معبود و محبوب و قبله مشتاقان ، و كعبه عاشقان ، و پويندگان به سوي حرم امن و امان او» را حذف كرده و با چند نقطه ، اشاره به حذف نمودهاند. در حاليكه مراد و منظور ما از اين جملات معلوم است كه: هماهنگي زن با مرد در كاروان انسانيّت ، طيّ راه خدا و سبيل كمال و عبوديّت و وصول به مقام انسانيّت است، نه هماهنگي با او در امور تخيّلي و پنداري و موهومي چون متينگ و تظاهرات ، و از خانه بيرون رفتن براي اتلاف عمر و سرمايه هستي ، و مشاركت با مردان در امور مشتركه ايشان كه اختصاصي به زنان نداشته و جز تباهي وجودي و مردن قابليّت و استعداد زنيّت اثري در وجودشان بجاي نميگذارد.