رساله نكاحيه

سيد محمدحسين حسيني طهراني؛ اشراف: موسسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلامی

نسخه متنی -صفحه : 298/ 147
نمايش فراداده

از جمله‌ جناب‌ محترم‌ دوست‌ مكرّم‌ آقاي‌ دكتر حاج‌ منوچهر لاري‌ أيَّده‌ اللَه‌ تعالي‌ ، رئيس‌ بخش‌ داخلي‌ بيمارستان‌ قائم‌ مشهد گفت‌: همين‌ كه‌ من‌ اين‌ بحث‌ از كتاب‌ را مطالعه‌ كردم‌ ، نسخه‌هاي‌ بسياري‌ از روي‌ آن‌ زيراكس‌ نمودم‌ و براي‌ دوستان‌ خودم‌ از پزشكان‌ ارسال‌ كردم‌.

استدلال‌ به‌ آيه: وَقَرْنَ فِي‌ بُيُوتِكُنَّ در «رساله بديعه‌» بر عدم‌ جواز ورود زنان‌ به‌ مجلس‌ شوري‌

و امّا استدلال‌ حقير به‌ آيه‌ مباركه: «وَ قَرْنَ فِي‌ بُيُوتِكُنَّ» در «رساله‌ بديعه‌» براي‌ عدم‌ جواز ورود زنان‌ به‌ مجلس‌ شوري‌ بوده‌ است‌.

توضيح‌ آنكه‌: در مراجعت‌ فقيد عظيم‌ رهبر كبير انقلاب‌ از پاريس‌ به‌ طهران‌ و بناي‌ تشكيل‌ مجلس‌ خبرگان‌ براي‌ نوشتن‌ قانون‌ اساسي‌ ، در مجلس‌ خبرگان‌ زمزمه‌اي‌ بود براي‌ تصويب‌ جواز ورود زنان‌ به‌ مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ ، و اين‌ عدم‌ جواز نه‌ تنها نظريّه‌ حقير بلكه‌ نظريّه‌ جميع‌ علما امّت‌ بود ، حتّي‌ خود حضرت‌ فقيد معظَّمٌ لَه‌ قبل‌ از اين‌ جريان‌.

در مجلس‌ خبرگان‌ بحث‌ بود در جواز و عدم‌ جواز. مجوّزين‌ مي‌گفتند: وكالت‌ مجلس‌ وكالت‌ است‌ از قِبَل‌ مردم‌ ؛ و حقّ جواز وكالت‌ براي‌ زن‌ در اسلام‌ مسلّم‌ مي‌باشد.

حقير معتقد بود: اين‌ وكالت‌ نمي‌باشد ؛ بلكه‌ ولايت‌ است‌ كه‌ بر روي‌ آن‌ نام‌ وكالت‌ نهاده‌اند. لهذا كتابي‌ مفصّل‌ در تحت‌ عنوان‌ «رساله‌ بديعه‌ در تفسير آيه‌: «الرِّجَالُ قَوَّ'مُونَ عَلَي النِّسَاء» در مدّت‌ پنج‌ هفته‌ (از نيمه‌ شوّال‌ تا 22 ذوالقعده 1399) تصنيف‌ ، و نُسَخ‌ زيراكسي‌ آنرا براي‌ رهبر معظّم‌ و جميع‌ نمايندگان‌ مجلس‌ خبرگان‌ و سپس‌ نسخ‌ مطبوعه‌ را براي‌ مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌، و براي‌ بسياري‌ از مقامات‌ ذي‌دخل‌ فرستادم‌. و در آنجا به‌ اثبات‌ رساندم‌ كه‌ مجلس‌ شوري‌ ، وكالت‌ نيست‌ ، ولايت‌ است‌ ؛ و زن‌ نمي‌تواند ولايت‌ مردم‌ را بعهده‌ بگيرد. چون‌ بحث‌ در مجموع‌ كتاب‌ از حكومت‌ و قضاوت‌ و جهاد زن‌ بوده‌ است‌ ، مطلب‌ در كتاب‌ دنبال‌ مي‌شود تا مي‌رسد به‌ صفحه‌ 5 21 تا صفحه‌ 219 از ترجمه‌ كه‌ در آن‌ بحث‌ خصوصي‌ از عدم‌ جواز دخول‌ زنان‌ در مجلس‌ شوري‌ مي‌باشد: