ايشان نام تنظيم خانواده بر روي آن ميگذارند تا جاهلان را فريب دهند ولي عاقلان دانند كه غير از تقتيل و تنكيل و تبكيت و تنقيص خانواده ثمري بيرون نميدهد.
تنظيم خانواده در اصطلاح خودشان به معني به حدّ نصاب و ظرفيّت لازم و واقعي درآوردن افراد ميباشد؛ اگر افراد زياد باشند به آن حدّ تنزّل دهند، و اگر كم باشند تا آن حدّ بالا برند.
محدوده كشور ايران را به تصديق كارشناسان داخلي و خبرگان خارجي از جهت استعداد و كثرت زمينهاي حاصلخيز و قابل كشت و زراعت وباغداري و دامداري و وفور آب و رودخانهها و امكان آبگيرها، و از جهت اجتماع انواع معادن ميتوان از مرغوبترين كشورهاي جهان به حساب آورد و ظرفيّت آنرا دارد كه به آساني و راحتي دويست ميليون نفر را در مهد خود بپذيرد و بپرورد.
امّا امروزه ميبينيم كه از جهت كمبود افراد كشاورز و زارع در كشتزارها و باغها، و از جهت كمبود افراد كارگر در كارخانجات، در مضيقهاي عجيب به سر ميبريم.
آيا معني تنظيم خانواده آن نميباشد كه براي ازدياد افراد شهر نشين و روستا نشين، اين مبالغ را در تكثير نسل و ازدياد اولاد مصرف كنند تا به حول و قوّه حضرت احديّت جمعيّت اين كشور بالا آيد و به حدّ نصاب خود بالغ گردد و همگي خودكفا شوند و دست نياز از واردات كشورهاي كفر بردارند و همه زنجيرهاي اسارت را بگسلند؟!؟!
باري روي اين اساس بر خود لازم ديدم آنچه را كه درباره اسلام و وظيفه مردان و زنان مسلمان در امر ازدواج و تكثير نسل ميدانستم و در آن ايّام، بحث و تحرير نموده بودم، اينك بنا به ضرورت و موقعيّت، آنرا از جلد اوّل «نور ملكوت قرآن» استخراج، و به صورت جزوه مستقلّي به نام «رساله نكاحيّه: كاهش جمعيّت، ضربهاي سهمگين بر پيكر مسلمين» متواضعانه خدمت