در مبحث اهداف مستقيم سياستهاي كنترل جمعيّت پيرامون اين مطلب صحبت شد و شكّي نيست كه وقتي زن ارزشهاي اجتماعي غربي را پذيرفت ، سعي ميكند در راستاي اين هدف راههاي جلوگيري از بارداري را بكار گرفته و تعداد زايمان را كاهش دهد .
پايهگذاران سياستهاي جمعيّت شناسي به تربيت فرزندان ، بيشتر از تعدادشان تأكيد ميكنند ، و اين سياست را در ارتباط با مسائل اقتصادي ميدانند و معتقدند كه اگر تعداد فرزندان كم باشد ميتوان از زندگي بهتر و فرصت مناسبتري بهره جست .
متأسّفانه اين مسأله باعث شده اكثر مسلمانان كشورهاي اسلامي بدون توجّه به عوامل ديگري كه در موقعيّتها و كيفيّت زندگي انسان تأثير منفي دارد، با اين امر متقاعد شوند .
سياستهاي كنترل جمعيّت تمامي وسائل ارتباط جمعي (تلويزيون ، راديو، روزنامه و ...) را بمنظور كاهش رشد بيرويّه جمعيّت بكار گرفته است كه از اين طريق برنامههائي را پخش ميكنند تا بدين وسيله ارزشهاي جديدي در مردم به وجود آورده و مردم را در جهت كنترل جمعيّت و يا تنظيم خانواده تشويق كنند .
سازمانهاي بين المللي و مؤسّسههاي آمريكائي نيز از اين برنامهها حمايت كرده و ارزشهاي اعتقادي مردم را به كمك رسانهها مورد تهاجم قرار ميدهند . همچنين اين سازمانها با مؤسّسات اسلامي علمي و غير علمي كه درگير ترتيب دادن حملاتي پيگير بشكل دقيق بودند همكاري ميكنند .
اين همكاري بمنظور ايجاد ارزشهاي جديد ميباشد تا بوسيله آن مردم را تشويق كنند تا از وسائل جلوگيري از بارداري استفاده نمايند .