نكته هايي درباره پژوهش و نگارش (1)

عبدالرحيم موگهي

نسخه متنی
نمايش فراداده

نكته هايي درباره پژوهش و نگارش (2)

عبدالرحيم موگهي

هر مبلّغي خواه و ناخواه براي تبليغ خود با پژوهش در زمينه موضوع تبليغي خويش و در تبليغ نوشتاري اش با قلم و تأليف سر و كار دارد.

قسمت پيشين

اشاره

چنانكه در بخش نخست اين مقاله متذكر شديم، هر مبلّغي خواه و ناخواه براي تبليغ خود با پژوهش در زمينه موضوع تبليغي خويش و در تبليغ نوشتاري اش با قلم و تأليف سر و كار دارد. بدين منظور نكته هايي را در زمينه پژوهش و نگارش به قلم در آورديم و اينك ادامه نكته ها را پي مي گيريم.

24. اگر مطالبتان را بر يك طرف برگه مي نويسيد، براي حاشيه بالا، پايين و سمت چپ صفحاتِ دستنوشتِ خود، فاصله اي حدود دو سانتي متر و براي حاشيه سمت راست آن، فاصله اي حدود سه سانتي متر را در نظر بگيريد و آنها را سفيد و نانوشته باقي بگذاريد تا هم براي اصلاحات و اضافات خود و ويراستار جاي خالي گذاشته باشيد و هم حروفچين براحتي و با غلطهاي كمتري بتواند دستنوشت شما را حروفچيني نمايد. شايان گفتن است كه بيشتر بودن حاشيه سفيد سمت راست براي جاي منگنه يا چسب و يا صحافي كردن و شيرازه دستنوشته است. و در صورتي كه مطالب خود را بر پشت برگه دستنوشت نيز مي نويسيد، براي حاشيه سمت راست آن، فاصله اي حدود دو سانتي متر و براي حاشيه سمت چپ آن، فاصله اي حدود سه سانتي متر را در نظر بگيريد و آن را سفيد و نانوشته باقي بگذاريد.

25. شماره صفحات دستنوشت را در بالاي صفحه و بالاي سطر اول و به موازات «انتها»ي سطر اول و به طور روشن و پُررنگ بنويسيد. و در صورتي كه مطالبتان را پشت برگه نيز مي نويسيد، شماره اين صفحات را به همان گونه، ولي به موازات «ابتدا»ي سطر اول بنگاريد.

26. نوشتن مطالب جديد را از صفحه جديد آغاز كنيد و مطالب را پشت سر هم و به صورت طوماري ننويسيد تا چنانچه بعدا بخواهيد مطلب و يا مطالبي را به دنبال و در ادامه آن اضافه نماييد، با مشكلي روبه رو نگرديد.

27. آغاز هر فصل يا بخش را با فاصله سفيد 31 از بالاي صفحه آغاز كنيد تا هم دستنوشت شما زيباتر شود و هم ويراستار و حروفچين و سپس خواننده بدانند كه با فصل و بخش و مطالب جديدي روبه رو شده اند.

28. يكي از مشكلات پژوهندگان و نويسندگان، نوشتن پاورقيهاي مطالبشان است؛ زيرا فراوان پيش مي آيد كه آنان به پايين صفحه دستنوشت خود مي رسند و تازه متوجه مي شوند كه پاورقيهاي آن صفحه را ننوشته و جاي خالي براي آن نگذاشته اند، و گاه نيز اصلاً فراموش مي كنند كه پاورقيها را بنويسند و بعدا يادشان مي آيد كه پاورقي فلان صفحه يا حتي صفحات را ننوشته اند. دو راه حل براي اين مشكل پيشنهاد مي شود:

يك. با توجه به اينكه گفته شد پشت برگه دستنوشت را شايسته است كه سفيد و نانوشته باقي بگذاريم، مي توانيد تمامي پاورقيهاي هر صفحه را در پشت همان صفحه بنگاريد و به حروفچين تذكر دهيد كه پاورقيهاي هر صفحه در پشت همان صفحه است.

دو. به هر جاي متن داراي پاورقي كه رسيديد، همان هنگام و از جهت پايين صفحه به طرف بالاي آن و به اندازه تعداد سطرهاي هر پاورقي، در پايين صفحه دستنوشت خويش فاصله بگذاريد و اين فاصله را با نشانه اي، مانند نقطه و يا خط تيره پُررنگ، براي خودتان مشخص نماييد و سپس نوشتن را ادامه دهيد تا به پاورقي دوم برسيد. در اين هنگام نيز از جاي نشانه پيشين و به طرف بالاي صفحه و به تعداد سطرهاي پاورقي دوم فاصله بگذاريد و اين فاصله را با همان نشانه معين كنيد و به همين ترتيب، پاورقيهاي بعدي را دوباره با همان نشانه مشخص نماييد. آن گاه و در هنگام نوشتن، به نخستين نشانه اي كه رسيديد، از نوشتن ادامه متن خودداري ورزيد و نوشتن پاورقيها را به ترتيب، آغاز نماييد. پس از نوشتن پاورقيهاي آن صفحه ـ هر تعداد كه باشند ـ نوشتن ادامه متن را از صفحه بعدي آغاز كنيد و پاورقيهاي بعدي را نيز به همين گونه اي كه گفته شد، بنويسيد.

29. اگر مي خواهيد كه متن حروفچيني شده كتابتان از زيبايي و خوشخواني و چشم نوازي پسنديده اي برخوردار باشد، با برخي از اصطلاحات تايپي و مثلاً در برنامه «زرنگار» كه در زير نگاشته شده اند، آشنا شويد:

يك. نام قلم (font) كه تعيين كننده شكل اصلي قلم است، نظير قلم لوتوس، قلم ميترا، قلم كامپيوست.

دو. نماد يا سياق قلم (style) كه تعيين كننده نمايش خاصي از يك قلم است، مانند قلم نازك، قلم سياه، قلم ايرانيك (Iranic= خميده از راست به چپ) ، قلم ايتاليك (Italic= خميده از چپ به راست) . و تركيبات آنها، همچون قلم نازك ايرانيك و قلم سياه ايتاليك.

سه. پوينت قلم (Point size) كه تعيين كننده اندازه قلم است، نظير قلم با پوينت يا اندازه 10 و قلم با پوينت يا اندازه 14.

چهار. حالت قلم كه تعيين كننده نوع حالت عادي (روي خط كرسي) ، آنديس بالا (بالاي خط كرسي) ، انديس پايين (پايين خط كرسي) ، كشيده و يا فشرده حروف و كلمات است.

پنج. چينش قلم كه تعيين كننده نوع چينش تراز شده، راست چين، وسط چين، و چپ چين حروف و كلمات است.

30. بكوشيد هر گونه اصلاحات و اضافات را پيش از حروفچيني كردن كتابتان انجام بدهيد؛ زيرا انجام دادن اين كار پس از حروفچيني ـ جز در موارد خيلي ضرور ـ باعث ناراحتي رواني حروفچينان مي گردد، حتي اگر شما ناراحتي اقتصادي آنان را با پرداخت حق الزحمه آن جبران كنيد.

31. هنگامي كه كتاب و پژوهش شما حروفچيني شد، براي غلط گيري و نمونه خواني، نخست آن را به شخص ديگري كه داراي چهار ويژگي زير است، بدهيد:

يك. آشنايي نسبي با محتوا و مطالب متن نمونه خواني؛

دو. آشنايي نسبي با نشانه هاي نمونه خواني؛

سه. برخورداري از دقت در هنگام نمونه خواني؛

چهار. برخورداري از صبر و حوصله در هنگام نمونه خواني.

علت اينكه مي گوييم نمونه خواني كتابتان را نخست به شخص ديگري بدهيد، اين است كه چون نويسنده كتاب با مطالب آن آشناست و اين مطالب از پيش، در ذهن او نقش بسته اند، همين موجب مي گردد كه برخي از كلمات بدون اينكه غلط گيري شوند از برابر چشم او سريعا عبور نمايند و دوم اينكه پس از غلط گيري آغازين، وقت شما هنگام غلط گيري مجدد، كمتر تلف خواهد شد و سوم اينكه اگر نمونه خوان، چيزي را به اشتباه غلط گيري كرده باشد، متوجه آن نيز خواهيد گشت.

32. پس از حروفچيني، تحقيقات و تأليفات خويش را ـ افزون بر شخص ديگري كه گفته شد ـ حتما خودتان نيز آنها را غلط گيري كنيد و اين كار را براي خود، كسر شأن ندانيد تا صحت تايپي كارتان از ضريب اطمينان بالاتري برخوردار باشد و در اين زمينه، به ديگران چندان اطمينان ننماييد.

33. در صورتي كه فقط خودتان مطالب حروفچيني شده را غلط گيري مي كنيد، حتما غلط گيري را به صورت «مقابله متن حروف چيني شده با متن دستنوشتتان» انجام دهيد؛ زيرا ممكن است حروفچين، مثلاً شماره يك صفحه از مأخذي را اشتباه حروفچيني نموده و يا پاراگرافي از متن دستنوشت را جا انداخته و حروفچيني نكرده باشد و شما اگر غلط گيري را به صورت «مقابله» انجام ندهيد و فقط متن تايپي را غلط گيري كنيد، متوجه آن اشتباه و يا آن جا افتادگي نشويد و نيز خداي نخواسته گاه در دام غلطهاي كفرآميز يا زشت گون و يا خنده برانگيز نيفتيد و كتاب شما مانند آن كتابهايي نشود كه به جاي عبارت «برترين قضاوت كنندگان، حضرت اميرمؤمنان علي عليه السلام است»، اين گونه حروفچيني شده بود: «بدترين قضاوت كنندگان، حضرت علي عليه السلام است. »

و براي اينكه لبخندي بر لبانتان نيز نقش بندد، بايد بگوييم كه يك بار عنوان كتاب «روش فيش برداري و دسته بندي مطالب»

به قلم اين جانب را اين گونه حروفچيني نموده بودند: «روش فيش برداري و بسته بندي مطالب. »

34. تحقيقات و تأليفات خويش را متناسب با موضوع و محتواي آن و با قلمي زيبا به معصومان عليهم السلام و مانند آنان تقديم نماييم. مثلاً يكي از پژوهشگران و نويسندگان حوزوي، 1 «ندبه هاي دلتنگي»اش را در عريضه هايي به حضرت مهدي ـ عجل اللّه تعالي فرجه الشريف ـ اين گونه تقديم كرده است: «پيشكش به آنان كه با آرزو زيستند و از درس انتظار، يك جمعه غيبت نكردند. » 35. بكوشيم تا در هنگام پژوهش و نگارش، با وضو و رو به قبله باشيم. اين قلمزن، محققي را مي شناسد كه تاكنون تحقيقات خويش را بدون وضو به قلم نياورده است.

36. از خداوند بخواهيم كه به آنچه مي گوييم و مي نويسيم، خود نيز عمل كنيم و از هر چه كه ديگران را باز مي داريم، خود نيز دوري نماييم كه نيك گفته اند: «رطب خورده، منع رطب چون كند. »

37. از خداوند بخواهيم كه در تحقيقات و تأليفاتمان ـ اگر «بود»مان بيش از «نمود»مان نيست ـ دست كم، «نمود»مان بيش از «بود»مان نباشد. به گفته «سعدي» در كتاب «بوستان»:


  • به اندازه بود بايد نمود خجالت كه چون عاريت بركَنند از سرش اگر كوتهي، پاي چوبين مبند وگر نقره اندوده باشد نُحاس 2 مَنِه جان من آب زر بر پشيز زراندودگان را بر آتش بَرَند پديد آيد آن گه كه مس يا زَرَند

  • بُرد آن كه نَنْمود و بود نمايد كهن جامه اي در برش كه در چشم طفلان نمايي بلند توان خرج كردن بر ناشناس كه صرّاف دانا نگيرد به چيز پديد آيد آن گه كه مس يا زَرَند پديد آيد آن گه كه مس يا زَرَند

1) جناب «بابايي»

2) نُحاس: مِس.

منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره56.