ثروت، شهرت و قدرت هرگز از نشانههاى شرافت خانوادگى به شمار نميرود. چه بسيار پسران جوانى كه در خانوادههاى فقير گمنام و ضعيف زندگي ميكنند و از شرافتمندترين مردان روى زمين هستند و چه بسيار پسران ثروتمندى كه در دنيايى از ماديّت و شهرت و قدرت قرار دارند و از شرافت و شرافتمندى بويى نبردهاند.
ملاك شرافتمند بودن شخص بسته به ديانت و معنويت اوست، معنويت و توجه به حلال و حرام خداوند است كه انسان را در برابر مشكلات و حوادث غير مترقبه زندگى پايدار ميسازد و از اين گذشته در ايجاد كانون گرم خانواده و تربيت فرزندان بسيار مؤثر و نقش كليدى را ايفا ميكند.
بنابراين دختران جوانى كه قصد انتخاب همسرى را دارند، ابتدا بايد شرافت خانوادگى و ديانت همسر آينده خود را در نظر بگيرند و هرگز فريب ثروت، شهرت و يا قدرت مادى شخصى را نخورند.
شخصي به نام «حسين بن بشّار» به امام رضا ـ عليه السّلام ـ نامهاى نوشت و ضمن آن دربارة خواستگارى كه براى دخترش آمده بود كسب تكليف كرد، وى از امام ـ عليه السّلام ـ پرسيده بود: شخصى از خويشاوندانم براى خواستگارى دخترم آمده است كه بد اخلاق است، چه كنم آيا دخترم را به او بدهم يا نه؟
حضرت در جواب نوشتند: لا تزوّجه ان كان سيّيء الخلق.
اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده.
سلامت جسم و روح در برخوردارى از لذّتهاى مشروع خانواده و سلامت فرزندان نقش مؤثرى دارد، در نظر گرفتن اين شرط نيز مورد توصيه كارشناسان مسايل خانواده است.
امير مؤمنان ـ عليه السّلام ـ فرمودند:
از ازدواج احمق بپرهيز، زيرا مصاحبت و همراهى با او بلاست و فرزندانش نيز تباه ميشوند.
همانگونه كه پسران جوان بايد در انتخاب همسر زيبايى را مدّ نظر قرار بدهند، دختران جوان نيز نبايد از اين نكته غافل شوند.
زيبايى ظاهرى به حلاوت و شيريني زندگى ميافزايد و استحكام روابط كانون كوچك خانواده را دو چندان ميكند. بنابراين بايد از هر دو طرف اين نكته مدّ نظر قرار گرفته شود تا با صفا و صميمت در ايجاد كانونى گرم براى آيندهاى درخشان زمينه را فراهم آورند.
ناگفته روشن است كه «زيبايي» بايد در كنار صفات ديگرى مانن ديانت، عفت خوش خلقى و شرافت خانوادگى مدّ نظر قرار گيرد، و الّا به تنهايى هرگز ملاك و برترى در انتخاب نخواهد بود.
6. علم و سواد.
7. تناسب خانوادگى
8. تناسب و توازن جسمى و سنّى
9. تناسب مالى و مادى در خانواده هر دو.
انسان بى كار گذشته از اينكه در تأمين زندگى خود دچار مشكلات و معضلات فراوانى ميشود، خانواده و فرزندان او نيز در فشار و سختى قرار خواهند داشت.
بطور كلى انسان بى كار به خاطر آنكه فرصت زيادى دارد، از سوى عوامل سقوط و انحطاط و مفاسد اخلاقى زيادى تهديد ميشود. رسول گرامى اسلام كه درود خداوند بر او باد، هر جوانى را كه ميديد ابتداء از شغل و حرفة او سؤال ميكرد، اگر ميشنيد كه جوان بيكار است ميفرمود: از چشمم افتادى، ميپرسيدند چرا؟ حضرت ميفرمود: لانّ المؤمن اذا لم يكن له حرفة يعيش بدينه.
چون اگر مؤمن كارى نداشته باشد از راه دين فروشى زندگى ميكند.
بنابراين شغل و داشتن حرفه براى شوهران لازم و ضرورى است.
البته قابل تذكر است كه نبايد به دنبال شغل پر در آمد بود، مثلا شوهرى كه از راه كسب حلال در آمدى دارد و فردى متدين و با مسئوليت است را نبايد با فردي بى دين و لاابالى كه شغل پر درآمدى دارد تعويض نمود.