عبدالله به همراه برادرش اسحاق، از اصحاب نزديك و راويان دو امام بزرگوار حضرت صادق و كاظم (عليهما السلام) ميباشند. عبدالله بواسطه ولايت پذيرى و ايمان خالصى كه در دل داشت نزد ائمه (عليهم السلام) از آبرو و مقام خاصى برخوردار بود و پيوسته مورد لطف و عنايت آنان قرار ميگرفت. تا آن جا كه به نقل تاريخ، امام كاظم (عليه السلام) سفارش او را به على بن يقطين نمود و فرمود: نزد من كفالت كاهلى و خانواده او را بپذير، تا من در عوض آن، بهشت را براى تو ضمانت نمايم.
على بن يقطين نيز به اين پيشنهاد ارزشمند، جواب مثبت داد و سخن امام (عليه السلام) را پذيرفت. از آن به بعد پيوسته مخارج خوراك، پوشاك و ساير نيازهاى عبدالله را برآورده ميكرد و مبلغي به عنوان شهريه نيز به او پرداخت مينمود. و تا آن جا كاهلى را مورد عنايت و بخشش خودش قرار ميداد كه حتى نزديكان او را نيز فرا ميگرفت.
عبدالله كاهلي، مدتي پيش از وفاتش توانست به سفر حج برود و در همان سفر به زيارت امام كاظم (عليه السلام) مشرف گردد. در آن ديدار، حضرت به او فرمود: در اين سال [تا ميتواني] عمل خير به جاى آور، زيرا كه اجل تو نزديك شده است.
عبدالله پس از شنيدن اين پيش گوئى امام (عليه السلام) غمگين شد و به گريه افتاد. حضرت با ديدن ناراحتي او فرمود: براى چه گريه ميكني؟ پاسخ داد: براى آن كه خبر مرگم را به من داديد و اين امر سبب نگرانى من شد. پس از آن امام كاظم (عليه السلام) به او فرمود: بشارت باد تو را! تو از شيعيان ما هستى و كار تو به خير ختم خواهد شد. راوى ميگويد كه عبدالله كاهلى پس از اين ديدار بيش از مدت كمى زنده نماند، و پس از آن به ديار باقى شتافت