معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 128/ 68
نمايش فراداده

براى رسالت خود برگزيده، و در معناى روح القاء شده به رسول صلى الله عليه و آله اقوال ديگرى هست، كه قابل اعتناء نيستند. (1)
1- الـميـــــزان ج: 34، ص: 187

ملائكه وحى و اقسام تكلم خدا

«وَ ما كانَ لِبَشَرٍ اَنْ يُكَلِّمَهُ اللّهُ اِلاّ وَحْيا اَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ اَوْ يُـرْسِـلَ رَسُولاً فَيُوحِىَ بِأِذْنِه ما يَشاءُ!» (51 / شورى)
«وَحْى»، و دو قسم بعد از آن، يعنى «تكلم از وراء حجاب» و «ارسال رسول» هر سه از مصــاديــق تكلم خــداست، البته مصداق اعم از حقيقى و مجازى. پس هر سه نوع تكلمــى كــه در ايــن آيـه ذكـر شده، يعنى وحى و تكلم از وراء حجاب، و ارسال رسول نــوعــى از تكلم با بشر است .
معناى آيه اين است كه هيچ بشرى در اين مقام قرار نمى گيرد، كه خدا با او تكلم كند به نوعى از انواع تكلم كردن، مگر به يكى از اين سه نوع ، اول اين كه به نوعى به او وحى كنــد، دوم اين كه از وراى حجــاب با او سخــن گويد، و ســوم اين كه رسولى بفرستند، و بـه اذن خــود هر چــه مى خواهــد، وحى كنــد .
نكته ديگرى كه در اين آيه هست، اين است كه اين سه قسم را با كلمه «او» عطف به يكديگر كرده، و ظاهر اين كلمه آن است كه سه قسم نامبرده با هم فرق دارند، و بايد هم همين طور باشد، چون مى بينيم دو قسم اخير را مقيد به قيدى كرده، يكى را مقيد به حجاب و دومى را به رسول كرده، ولى اولى را به هيچ قيدى مقيد ننموده است. ظاهر اين مقابله آن است كه مراد از قسم اول تكليم خفى باشد، تكليمى كه هيچ واسطه اى بين خدا و طرف مقابلش نباشد، و اما دو قسم ديگر به خاطر اين كه قيدى زايد در آن آمده، كه يا حجاب است و يا رسولى كه به وى وحى مى شود، تكليمى است كه با واسطه انجام مى شود. چيزى كه هست در يكى واسطه رسول است كه وحى را از مبدأ وحى گرفته به پيامبر مى رساند، و در ديگرى آن واسطه حجاب است، كه خودش رساننده وحى نيست، ولى وحى از ماوراى آن صورت مى گيرد .
قسم سوم يعنى «اَوْ يُـرْسِـلَ رَسُولاً فَيُوحِىَ بِأِذْنِه ما يَشاءُ،» (51 / شورى) عبارت  است از وحى به توسط رسول كه همان فرشته وحى باشد، پيام خدا نخست به او داده مى شود، و او هر چه را خداى سبحان اذن داده باشد، به پيامبر وحى مى كند، هم چنان كه قرآن كريم در اين باره فرموده: «نَـزَلَ بِـهِ الـرُّوحُ الاَْميـنُ عَلـى قَلْبِـكَ ـ روح الامين آن را بر قلب تو نازل كرد.» (193 و 194 / شعرا) و نيز فرموده: «قُلْ مَنْ كانَ عَدُوّا لِجِبْريلَ فَاِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِاِذْنِ اللّه ِ ـ بگو هر كس كه دشمن جبرئيل است بايد بداند كه همو قرآن را به اذن خدا بر قلب تو نازل مى كند.» (97 / بقره) در عين حال وحى كننده خداى سبحان است، هم چنانكه فرمود: «بِمآ اَوْحَيْنآ اِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ ـ ما داستان يوسف را به وسيله اين قرآن كه به تو وحى كرديم برايت بسروديم.» (3 / يوسف) (1)
1- الميزان ج: 35، ص: 119.