در روز عاشورا كه سعيد بن عبدالله ايستاد در مقابل امام ـ عليه السّلام ـ تا آن حضرت نمازشان را بخوانند آيا سعيد بن عبدالله خود نمازش را خوانده بود و چطور امام ـ عليه السّلام ـ اجازه داد سعيد بن عبدالله مبادرت به چنين كاري بكند حفظ جان سعيد بن عبدالله واجب بود؟
پاسخ :
سئوال از دو بخش تشكيل شده؛ بخش اوّل اين كه آيا سعيد بن عبدالله نمازش را خوانده بود يا نه؟
چون كه امام و يارانش به ناچار در برابر تيرهاي دشمن نماز خوف[1] خواندند و سعيد بن عبدالله خودش را سپر كرد[2] تا حضرت نماز را بجاي آورد، سعيد از كثرت زخم تيرها به زمين افتاد و شهيد شد وديگر نتوانست نماز را بجاي آورد روايت شده در اين هنگام سعيد بن عبدالله رو به حضرت كرد و عرض نمود «آيا به عهد خود وفا كردم؟» امام ـ عليه السّلام ـ در جواب فرمود «آري، تو در بهشت پيش روي من هستي!»[3] به دنبال اين سخن، روح از بدن سعيد پرواز كرد و گويند كه در بدن او سيزده تير مشاهده گرديد.[4]
و شايد اينكه در كتابهاي مقتل تصريح به نماز سعيد بن عبدالله نشده بدين جهت است كه منظور در اينجا بيان كيفيت نماز نبوده بلكه در مقاتل روي ايستادگي و از جان گذشتگي سعيد تمركز داشتهاند.
بخش دوّم سئوال چطور امام ـ عليه السّلام ـ اجازه داد سعيد بن عبدالله مبادرت به چنين كاري بكند آيا حفظ جان سعيد بن عبدالله واجب نبود؟
در اين باره بايد عرض كنم كه درست است كه حفظ جان واجب است ولي بايد توجه داشت كه واجب و حرام و كلاً احكام الهي مراتب و درجات دارند يعني ميبيني كه گاهي دو حكم همزمان جعل ميشود ولي يكي را بر ديگري ترجيح ميدهيم چون كه يكي از ديگري واجبتر است در اينجا هم حفظ جان واجب است ولي جهاد راه خدا و حفظ جان امام از حفظ جان يك فرد انسان به طريق اولي واجبتر است و اگر در اينجا مسئله حفظ جان مطرح ميشد كه بايد امام كسي را به جنگ نميفرستاد. درست به همين دليل است كه اصحاب و خاندان امام قبل از شهادت خود اجازه ندادند امام به ميدان بعلاوه جنگ برود. اگر حفظ جان واجبتر بود كه امام ـ عليه السّلام ـ خودشان ميدانستند كه شهيد ميشود پس بايد بگوئيم كه امام نبايد قيام ميكرد و در خانه مينشست و جان خودشان و يارانشان را حفظ ميكرد. در حالي كه شرائط خاص زمان امام حسين ـ عليه السّلام ـ ايجاب ميكرد كه براي حفظ دين اسلام كه حاصل رنج و تلاش بسيار پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ياران با وفايش بود، شخصيت بزرگي چون حسين بن علي ـ عليه السّلام ـ با فجيعترين وضعي به شهادت برسد و روح تازهاي به روند ادامة حيات اسلام و ماندگاري احكام ديني در جامعه بدمد.
حركت آگاهانة امام حسين ـ عليه السّلام ـ وسيلهاي براي آزمايش و امتحان مسلمين آن زمان نيز بود، همة مسلمانان و بلكه تمام افراد بشر بايستي در طول زندگي خود مورد آزمايشهاي بزرگ الهي قرار گيرند و اين سنّت تغيير ناپذير الهي است[5] و روايات ما نيز بر آن تأكيد دارند[6] و چون موضوع آزمايش الهي داراي اهميت فوق العادهاي است، سرمايهگذاري در آن راه هم بايد بسيار مهم باشد و آن چيزي جز شهادت و اسارت خاندان عترت نبود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ارشاد، شيخ مفيد.
2. منتهي الآمال، شيخ عباس قمي.
3. لهوف، سيد بن طاووس.
4. زندگاني امام حسين ـ عليه السّلام ـ ، سيد هاشم رسولي محلاتي.
5. خاندان وحي، سيد علي اكبر قرشي.[1] . رجوع شود به كتب فقهي دربارة كيفيت نماز خوف.
[2] . قمي، عباس، منتهي الآمال، مؤسسة انتشارات هجرت، ص 673؛ گرمرودي، حاج ميرزا رفيع، الذريعه، چاپ سنگي، ص 107؛ مقتل ابي مخنف، مركز انتشارات بني الزهرا، ص 272.
[3] . رسولي محلاتي، سيدهاشم، زندگاني امام حسين، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ص432.
[4] . سيد بن طاووس، لهوف، دفتر نشر نويد اسلام، ص 137.
[5] . بقره/155.
[6] . نهج البلاغه، حكمت 93.