زمینه سازی غیبت
یكی از اصحاب امام حسن عسكری علیه السلام به نام یعقوب بن منقوش حكایت كند: روزی به منزل حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكری علیه السلام وارد شدم ، حضرت داخل ایوان جلوی یكی از اتاق ها نشسته بود و سمت راست امام علیه السلام پرده ای جلوی درب اتاق آویزان بود، خدمت حضرت عرض كردم : یاابن رسول اللّه ! امام و صاحب ولایت بعد از شما كیست ؟ فرمود: پرده را بالا بزن ، تا متوجّه شوی ! همین كه پرده را بالا زدم ، كودكی پنج ساله را در قیافه نوجوانی ده ساله با این خصوصیات نمایان شد: چهره سفید و نورانی ، ابروانی كشیده و با فاصله ، كفان دست درشت و غلیظ، شانه های بزرگ و بافاصله و در سمت راست گونه اش خالی سیاه وجود داشت . سپس آن كودك ، با وقار و هیبتی مخصوص به طرف پدر بزرگوارش امام حسن عسكری علیه السلام جلو آمد؛ و در بغل پدر، روی زانویش نشست . بعد از آن امام عسكری علیه السلام به من فرمود: ای یعقوب ! این كودك بعد از من امام و صاحب شماها خواهد بود. همین كه سخن پدر تمام شد و او را معرّفی نمود، از روی زانوی پدر برخاست و پدرش اظهار نمود: ای عزیزم ! ای پسرم ! در حال حاضر داخل برو و مخفی باش تا آن هنگامی كه خداوند متعال اراده كند. و چون آن حجّت خدا وارد اندرون منزل شد، امام حسن عسكری علیه السلام مرا مخاطب قرار داد و فرمود: ای یعقوب ! اكنون بلند شو و داخل اتاق را خوب نظر كن كه چه می بینی ؟ پس طبق فرمان امام علیه السلام بلند شدم و هر چه به اطراف نگاه كردم كسی را نیافتم ؛ و متوجّه شدم كه حجّت خدا از چشم ها ناپدید و غایب شده است.
چهل داستان و چهل حديث از امام زمان(ع)/ عبدالله صالحي