نخستین مراحل نقاشی کودکانه (بخش دوم)

سمیرا حیدری

نسخه متنی
نمايش فراداده
نخستین مراحل نقاشی کودکانه(بخش دوم)
سمیرا حیدری

نقش ترسیم خط
ترسیم خط با نوشتن حروف الفبا دارای مقاصد کاملا مختلفی هستند. نوشتن خط با حروف الفبا، فعالیتی است کاملا هماهنگ و ظریف که عضلات بازو دست را به حرکت دقیق وا می دارد و منشا آن تقلید از اعمال ذهنی است.
بنا به تحقیق «الشولروهاتویک»، کودک در ۱۸ ماهگی کاملا بر خود تسلط پیدا می کند و بدون توجه به افکار دیگران فقط کارهایی را که حس می کند قادر به انجام آن هاست انجام می دهد. اما در چهار یا پنج سالگی شروع به انجام کارهایی می کند که مورد تایید و یا انتظار دیگران است و سعی می کند حرکاتش را کنترل کند و رفتاری مورد قبول اجتماع داشته باشد.
این تغییر به طور تدریجی انجام می گیرد و در سن ۵ تا ۶ سالگی امکان دستیابی کودک به درک حروف الفبا یا خطوط نوشتنی را که بیشتر از رسم و نقاشی جنبه آموزش دارد، فراهم می آورد. این نکته نیز گفتنی است که در حالی که فعالیت کودک در زمینه خط نگاری و نقاشی از همان ابتدا بیانگر خصلت فردی و تحلیل کننده احساسات عاطفی کودک است، اما خط نوشتنی فقط بعد از سال ها چنین نقشی را ایفا می کند.
وظایف رسم و نقاشی از یک طرف و وظیفه نوشتن از طرف دیگر متعددند، زیرا اهداف آنها هم ممکن است دادن آموزش، حکایت کردن و یا برقراری ارتباطات باشد. ولی از نظر توسعه و پیشرفت هر کدام را می توان متضاد با هم تلقی کرد. زیرا زمانی که نقاشی هنوز به صورت خط نگاری عرضه می شود، کودک با حرکات خود بخودی و غیر قابل پیش بینی دست و بازو، جوشش و طغیان حیاتی و تحریکات طبیعی اش را بیان می دارد.
در حالی که بعدها هنگامی که شروع به کشیدن اشکال مختلف می کند عواطف و کشفیات و نوع دید خود از اشیاء و اشخاص را نشان می دهد و سرانجام نقاشی های او در سنین ۸، ۹ سالگی بر اثر استحکام افکار منطقی و تحت تأثیر قواعد و انتظامات مدرسه و قوانین اجتماعی و خانوادگی و وسایل ارتباط جمعی، حالتی بیش از پیش معمولی و همگانی می گیرد.
در این سن او کمتر تحت تأثیر احساسات و بیان های خودبخودی قرار می گیرد. حال آن که خط نوشتن برای کودک، در نخستین گام های فراگیری او کاری پر زحمت و اغلب خسته کننده است. کودکان در ۸ و ۹ سالگی می توانند جملات ساده و معمولی را بنویسند و اغلب سعی می کنند کلماتی که نوشتن آن ها دشوار است را به کار نبرند.
در ۱۱ و ۱۲سالگی جمله های طولانی تری را می نویسند و سعی می کنند قواعد دستور زبان را کاملا رعایت کنند و بالاخره چند سال بعد، هنگامی که کاملا بر تمام قواعد دستور زبان و نشوتن کلمات و جمله بندی ها آگاه شدند، با آسودگی خاطر و با استفاده از تجربه های شخصی موفق به اظهار نظر با خط نوشتنی می شوند.
اگر کودک بخواهد بوسیله نوشتن، موضوعی را بیان کند ناچار است با دقت قواعد زبان را رعایت کند و چون آماده چنین کاری نیست، بنابراین نمی تواند آن چه را که می خواهد به راحتی با نوشتن بیان کند.
در حقیقت چون شناخت او از کلمات ناکامل است، ناچار می شود از اظهار نظر کردن بعضی ادراک های خود، به دلیل نیافتن کلمه هایی برای بیان آن ها، خودداری کند و این موضوع در مدارس ابتدایی و حتی متوسطه مکرر پیش می آید. درست مانند شخصی که بخواهد موضوعی را به یک زبان خارجی که کاملا به آن مسلط نیست بیان کند و چون کاملا آن زبان را نمی شناسد، ناچار می شود از گفتن جملات دشوار خودداری کند.
وقتی کودک متوجه می شود که سخن گفتن را نیز می توان به صورت گرافیکی یعنی به شکل کلمات نوشته شده عرضه کرد، توجه او به حروف و کلمات زیاد می شود و نیاز به درک معانی کلمات در او پدید می آید. او در می یابد که کلمات امکان بیانی را در اختیار او قرار می دهند که انجام آن به کمک نقاشی به سادگی میسر نیست.

از طرف دیگر به کمک کلمات می توان مباحث دقیق را بیان کرد، در حالی که نقاشی به دلیل ارتباط مستقیم آن با تصویر و حقیقت ذاتی اشیا قادر به این کار نیست. سرانجام این که: بکارگیری کلمات نیاز به آموزش دقیق همراه با حرکات مشخص عضلانی دارد، در حالی که نقاشی دائم در حال جستجوی شکل جدید و نوع تازه ای از بیان است.

مراحل پیشرفت در نوشتن کلمات
برای نوشتن، کودک باید بر عضلات خود مسلط باشد و خود را بر الگویی تطبیق دهد. او دیگر نمی تواند دائم کاغذ را چپ و راست بگرداند. در وجود کودک، شرایط روانی و جسمانی لازم برای فراگیری خواندن و نوشتن در سنین ۵ یا ۶ سالگی آماده می شود.
بسیاری از کودکان دو یا دو سال و نیمه نیز علیرغم محدودیت قدرت عضلانی که ناشی از سن کم آنهاست، مجذوب بزرگترها می شوند و سعی می کنند برای تقلید از آنها خط هایی افقی بر روی کاغذ بکشند یا مدتی بعد خطهایی شکسته که بیشتر شبیه کلمات است رسم کنند.

کودک در سن ۳ سالگی تمایل به کشیدن اشکال هندسی پیدا می کند و در چهار سالگی بعضی از بچه ها در نقاشی خود مثلا در میان گل یا پروانه ها، حروفی از الفبا نیز رسم می کنند. البته این امر نشانگر آغاز بکارگیری کلمات نیست. بلکه کلمات به صورت رسم و نقاشی عرضه می شود و همان طور که در این نوع نقاشی ها دیده شده کودک در این سنین قادر نیست کلمات را در یک خط به طور منظم بنویسد.

البته بعضی از کودکان در۵ سالگی می توانند چند حرف الفبا و یا حتی اسامی خودشان را به صورت کچ و کوله بنویسند. اغلب اتفاق می افتد که کودک حروف را وارونه می نویسد و ممکن است از بزرگترها برای تمام کردن یک کلمه کمک بخواهد و یا گاهی چنین روی می دهد که کودک متوجه می شود حرفی از الفبا جزو حروفی است که نام خود او را با آن حروف می نویسند ولی او نمی تواند آن حرف را در میان کلمات دیگر پیدا کند. زیرا برای کودک کلمات فقط به طور جداگانه یعنی بدون در نظر گرفتن اینکه کلمات از حروف مختلف تشکیل شده اند قابل شناخت هستند.
منبع: کودک ،شماره ۲۶(تیر۱۳۸۶):۳۴-۳۶.